گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

گزاره‌هایی در بابِ شناختِ فُرم و سبک (۲)

همان‌طور که در مقالاتِ پیشینِ راقم این سطور عنوان شد، فُرم در موسیقی کلاسیک ایرانی را می‌توان در سه رَسته‌ی «فُرم- قالب»ها، «فُرم- گونه»ها و «فُرم- آهنگ»ها تقسیم‌بندی کرد. جالب این‌که خودِ ردیف موسیقی دستگاهی ایران نیز، حایزِ فُرمِ مخصوص به‌خود بوده و از هر دو حیثِ ردیفِ سازی و ردیفِ آوازی، دارای فُرمِ مختص به‌خود می‌باشد و قاعده‌ی «ظَرف و مَظروف» را به‌خود می‌گیرد که در ادامه به‌آن اشاره خواهد شد.

«فُرم- قالب»های معمول در موسیقی ایرانی («پیش‌درآمد»، «چهارمضراب»، «ساز و آواز»، «تصنیف» و «رِنگ») همگی در ردیف موسیقی ملی نمود دارند. به‌عنوان نمونه؛ «نَستاری» و «فَرَح» هرچند تحتِ‌عنوانِ فُرم- قالبِ رِنگ ثبت گشته‌اند ولی به‌دلیل سنگینیِ ریتم و مترِ آن، به‌عنوانِ پیش‌درآمد هم درنظر گرفته می‌شوند.

کمااین‌که هنرمند فقید «محمدرضا لطفی» در جشن هنر شیراز به‌سال ۱۳۵۶، نستاری را آغازگرِ برنامه‌اش در دستگاه نوا قرار داد. «گِرایلی شَستی» نیز، همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، حایز تشخّصِ فُرم- قالبِ چهارمضراب بوده و چهارمضرابِ باوی نیز از این قرار است. فُرم- قالبِ ساز و آواز که جای بحث بیشتر را باقی نمی‌گذارد ولی درخصوص فُرم- قالبِ رِنگ‌ها، بایستی اذعان داشت که در اکثرِ روایاتِ ردیفِ سازی معمول بوده که در این خصوص، رِنگِ «شهرآشوب» مفصل‌تر است.

جالب است درخصوصِ فُرم – گونه‌ها («مَدرسی»، «مَجلسی» و «مَحفلی»)، ردیف موسیقی ملی نقشِ ظَرف و فُرم – گونه‌های یادشده، نقشِ مَظروف را به‌خود می‌گیرند. حال با این تفاوت که در فُرم – گونه‌ی مدرسی کیفیت اجرا بیشتر به‌ردیف و نوبت‌وترتیب‌خوانی میل داشته و در فُرم – گونه‌ی محفلی، اجرا، حال و هوای دستگاهی می‌یابد. نتیجتاً بایستی اذعان داشت، فُرمِ ردیف موسیقی دستگاهی چون ظرفی است که تمام فُرم- قالب‌ها، فُرم- گونه‌ها و حتی فُرم- آهنگ‌ها نقشِ مظروف را در آن به‌خود می‌گیرند.

اما‌ آن‌چه که در ساخت، پرداخت و یا به‌ویژه بازاجراییِ یک اثر مُعَین (چه در خوانندگی و چه در نوازندگی) در فُرم- قالب‌ها و نیز فُرم- گونه‌ها و همچنین در خودِ ردیف موسیقی ایرانی، موجبِ تبایُن می‌شود، فُرم- آهنگ‌ها و نحوه‌ی چینش و چیدمانِ عبارات و جملاتِ موسیقایی است.

این مهم، موضوع را از شکل (یا فُرمِ) صِرف خارج ساخته و اندام‌واره (یا ریختِ) پردازشِ سازی و آوازی را مورد تدقیق و تعمیق قرار می‌دهد که مقوله‌ی یادشده، زمینه‌سازِ تفارق میانِ سبک و اسلوبِ هنرمندان موسیقی است. به‌عنوان نمونه؛audio fileنمونه‌هایی از تحریرِ درآمدِ دستگاه ماهور با صدای تَنی چند از بزرگان آواز ایران در دست است که با هم می‌شنویم؛ آن‌چیز که مسموع و محسوس است این است که فُرمِ درآمدِ یادشده یکسان بوده ولی اندام‌وارگی و ریختِ پرداختِ آن، راه و روش و یا سبک و سیاقِ آوازخوانانِ منتخب را متفاوت و متمایز می‌سازد.

همان‌طور که شرحش رفت، درنگ و تأمل بر اندام‌وارگیِ موسیقایی به‌نوعی موجباتِ پویاییِ شکل و فُرمِ موسیقی را از حالت ایستایی پدید می‌آورد. همین اَمر، اِنعطاف‌پذیری فُرم‌ها را موجب می‌سازد. در این حین، آنالیزِ فُرمال و نقشِ آن در آنالیزِ اجرا نیز، ارتباط منطقی و آنالیتیکِ دو مبحثِ فُرم‌شناختی با سبک‌شناختی را دربرخواهد گرفت.

محمدرضا ممتازواحد

محمدرضا ممتازواحد

۱ نظر

  • ای خدا خیرتون بده . الان متوجه شدم تفاوت اجراهای مختلف ازگوشه ی واحد در واقع تفاوت در فرم اجراست .چون ملودی ساختار نسبتا یکسانی داره و قالب مشخص. ممنون 🌺

بیشتر بحث شده است