گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

دیبازر: دوست ندارم حوزه ها را از هم تفکیک کنم

نکته دیگری که بعضی از موسیقیدان ها می گویند اینکه شما شاگردان خیلی خوبی داشتید: سالار عقیلی که مثال زدید، شروین مهاجر، جواد صفری، رضا فرهادی، کاوه کاتب و… بنده حقیر که از نظر چیزهایی که یاد گرفتم خودم را مدیون و شاگرد شما می دانم و در حوزه هایی هم فعال هستم و طیفی از موسیقیدان های سنتی کلاسیک می گویند که حمید رضا دیبازر شاگردهایش را دیوانه می کند. من در حیاط دانشگاه هنر نشسته بودم، خانمی می گفت: …دچار اعواج فکری می شویم! فکر می کنید این یک نوع غرض است یا نوع نگاه است؟

به هرحال حتما یک تفکر پشت آن وجود دارد، نمی دانم، باید از خود آن فرد پرسید ولی من شاگردهایم را خیلی دوست دارم و این تجربه آموزش را از اول راهنمایی و هنرستان تا آخر فوق لیسانس در تمام مقاطع تحصیلی موجود رسمی کشور را علاوه بر شاگردهای خصوصی داشتم. شاید بخشی از مساله به این برمی گردد به اینکه من شاگردهایم را جدی می گیرم و بسیاری اوقات آنها هم من را جدی می گیرند و بین همدیگر یک گفتمان پیش می آید که هدفش گذران به صورت روزمرگی کلاسهای آموزش موسیقی نیست. بدانید به هر حال وارد دنیای هنر شدن و دارای اندیشه هنری شدن چالشهای فکری را در پی دارد. این قضیه شاید به این نکته اشاره می کند.

چرا آقای دیبازر تا به حال وارد ژانر موسیقی پاپ و ترانه نشده است؟ و چرا عموما موسیقیدان های تحصیلکرده وارد نشدند و موسیقی پاپ به این روز افتاده است؟

این موضوع می تواند دلایل مختلف زیادی داشته باشد ولی من کسی نیستم که روی چیزی تمرکز کنم و آنرا به عنوان قطب نما بپذیرم. من مجموعه ای حرف برای گفتن دارم و متناسب با آن، نوع موسیقی ام را انتخاب می کنم. مثلا در آلبوم بوم به اندازه یک قطعه با‌کلام حرف برای گفتن داشتم. حال مسئولیت من نیست اگر این موضوع چالشی به وجود می آورد که آیا این آلبوم با‌کلام است یا بی‌کلام. من نسبت به اندیشه ای که می خواهد مطرح شود وظیفه دارم که به بهترین شکل ممکن بیان شود.

دلایل اینکه چرا موسیقی پاپ به این شکل است را نمی دانم و باید از متخصصین آن پرسید ولی اینکه چرا افراد تحصیل کرده وارد آن نمی شوند اولا معنی آن این نیست که همه آنها می توانند بیایند و نمی آیند، نیامدن بسیاری به دلیل نتوانستن آنهاست چون این حوزه استعدادها و ویژگی های خاص خودش را می طلبد ولی بعضی که توانمندی هایی در این حوزه دارند و وارد آن نمی شوند، شاید برای آنها فرصت یا شرایط مناسبی ایجاد ‌نشده که احساس کنند که شان طرفین در آن رعایت می شود.

فرضا اگر من به شما پیشنهاد دهم، تمایل به کار در حوزه پاپ دارید؟

من دوست ندارم حوزه ها را از هم تفکیک کنم. احساس می کنم اگر افرادی – شاعر، خواننده، آهنگساز – پیدا شوند که دغدغه ای برای بیان داشته باشند و همدیگر را به خوبی پیدا کنند، این کار، کار خوبی خواهد شد.

یونس محمودی گلستانه

یونس محمودی گلستانه

۱ نظر

بیشتر بحث شده است