گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

پایِ لنگِ پنج ضربی و هفت‌ضربی (۱)

وزن در موسیقی معمولاً به سه حالت کلیِ ساده، ترکیبی و لنگ تقسیم می‌شود. پنج ضربی و هفت ضربی نیز، دو نمونه از نوع سومِ وزن، یعنی لنگ هستند که به زعم نگارنده، در طول دهه‌های اخیر، اپیدمی استفاده از این دو ریتم، بلای جان آهنگسازی علیل موسیقی ایرانی شده ‌است. متأسفانه هر سال در کارهای نوازندگان جوان، در اجراهای جشنواره‌های مختلف موسیقی، در کنسرت‌ها و آلبوم‌های موسیقی (البته در حوزه‌ی موسیقی کلاسیک ایرانی) ردپای این دو ویروس را می‌توانیم ببینیم. اشاره به این نکته ضروری است که استفاده از هر ریتمی، به خودی خود نه تنها محل اشکال نیست بلکه صدور هر حکمی مبنی بر اینکه نباید از فلان ریتم استفاده شود، مضحک، بی‌پایه و مطلقاً مردود است؛ آنچه در اینجا می‌خواهم بگویم این است که «نوعِ استفاده» از این دو ریتم، آنگونه که در موسیقی کلاسیک ما مرسوم شده، بار هنری نازلی دارد و هر چه که باشد، «آهنگسازی» محسوب نمی‌شود.

موومان دوم سمفونی پاتتیک چایکوفسکی هم (صرفاً به عنوان یک مثال) پنج‌ضربی است اما به واسطه‌ی نوع برخورد آهنگساز و موتیف خلاقانه‌ی آن، حتی تشخیص پنج‌ضربی بودن‌اش، کار ساده‌ای نیست. درحالیکه ابتدایی‌ترین و ساده‌ترین شکل این دو ریتم -که صرفاً به درد آشنا کردن یک هنرجوی مبتدی موسیقی با این نوع ریتم‌ می‌خورد- در موسیقی نیم قرن گذشته‌ی ما استفاده شده و متأسفانه هنوز هم با سر تکان‌دادن‌ها و توهمِ خلق یک شاهکار، استفاده و اجرا می‌شود.

هرچند فرامرز پایور، در اوایل دهه‌ی پنجاه، تعدادی از تصنیف‌های موسیقی محلی با ریتم لنگ را برای ارکستر ایرانی تنظیم کرده بود، اما جریان “این نوع استفاده از این دو ریتم”، تا حدود زیادی به اجراهای جشن هنر شیراز باز می‎گردد؛ آنجا که در کنسرت نوای حسین علیزاده، تصنیف پنج ضربی «پیر فرزانه»، به آهنگسازی محمدعلی کیانی‌نژاد (به تأسی از موسیقی محلی) ساخته و اجرا شد و استفاده از این تصنیف در موسیقی فیلم سوته‌دلان علی حاتمی نیز، باعث بیشتر شنیده‌شدن آن شد. علیزاده بعدها با قطعه‌ی هفت ضربی چهارگاه (که باز در فیلم دلشدگان علی حاتمی از آن استفاده شد)، قطعه‌ی پنج‌ضربی «راز و نیاز»، تصنیف پنج‌ضربی «بیا ساقی می ما را بگردان»، تصنیف هفت ضربی «ای ساربان» و قطعات دیگر، به کارگانِ «این نوع استفاده» از این دو ریتمِ لنگ افزود.

محمدرضا لطفی نیز در ادامه‌، با تصنیف پنج‌ضربی «الا یا ایهاالساقی» در آلبوم چهارگاه، تصنیف پنج‌ضربی «سمن‌بویان» در آلبوم «قافله‌سالار»، تصنیف پنج‌ضربی «ای عاشقان» و قطعات دیگری در بداهه‌نوازی‌های خود، با این حرکت همنوا شد. این نوع ساده‌ی پنج‌ضربی و هفت‌ضربی، در آن دوره به واسطه‌ی بدیع‌بودن و تازگی‌ آن در موسیقی کلاسیک ما، حضور موجهی داشت و هنوز هم شنیدن آن کارهای نخستین که با ذوق سلیمِ آن روزگارِ آهنگسازان‌شان درآمیخته بود، لذتبخش است. نکته‌ی مهمی که باید به آن توجه داشت این است که آن آثار، محصول همان دوره بودند و به آن روزگار تعلق داشتند و اساساً در تحلیل و شناخت روند موسیقی کلاسیک ایران در دهه‌‌ی پنجاه، این نوع استفاده از پنج‌ضربی و هفت‌ضربی را می‌توان از عناصر موسیقایی مهمی دانست که جزو شناسه‌ها و ویژگی‌های جریانی از موسیقی آن دوره بوده‌اند.

طبیعی بود که در سالهای بعد نیز، افراد دیگری از این ترکیب ساده ولی جدید و ناشنیده، الگوبرداری کنند. کمااینکه اینگونه نیز شد و قطعات و تصنیف‌های متعددی بر این اساس ساخته و اجرا شدند که برخی از آنها، آثار ارزشمندی از آب درآمدند (برای نمونه تصنیف های «مرا عاشق» و تصنیف «آتش در نیستان» با صدای شهرام ناظری، تصنیف «سرگردان» با صدای علیرضا افتخاری و تصنیف «الا یا ایهالساقی» با صدای ایرج بسطامی، و نمونه‌های دیگر).

سعید یعقوبیان

سعید یعقوبیان

متولد ۱۳۵۸ تبریز
کارشناس ارشد علوم اقتصادی و برنامه‌ریزی از دانشگاه علامه طباطبایی ۱۳۸۶
نوازنده‌ی تار و سه‌تار، منتقد و پژوهشگر موسیقی

دیدگاه ها ۲

  • جناب نویسنده،
    بلای جان موسیقی شما و امثال شماها هستین که با هر گونه ایده جدید و نو آوری مخالفت میکنید،
    به دلیل اینکه اینگونه آموخته شده اید!
    چون درکی از موسیقی لنگ ندارید آن را ویروس میخوانید.

  • اصلاً مفهوم ریتم با ۵ضرب و ۷ضرب به هم میریزه و این آشفتگی حتی بعد از سالها کار با موسیقی، موقع شنیدنش من رو عصبی میکنه. به امید اینکه یه روزی این ریتم های ابتدایی و غیر اصولی کنار گذاشته بشه.

بیشتر بحث شده است