گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

چکیدۀ درس‌گفتارهای مبانی اتنوموزیکولوژی، جلسه سوم (۱)

در این شماره، قسمت اول از جلسه سوم کلاسهای مبانی اتنوموزیکولوژی را می خوانید؛ پیاده سازی و ویرایش این نوشته را نسیم احمدیان نوازنده و اتنوموزیکولوگ انجام داده است.

برای بررسی سیر تطور تاریخی رشتۀ اتنوموزیکولوژی (۱) ضروری است ابتدا «موسیقی‌شناسیِ‌ِ تطبیقی» (۲) و «مردم‌شناسیِ موسیقی» (۳) مورد مطالعه قرار گیرد و سپس تاریخچۀ این رشته از دهۀ ۱۹۵۰ – یعنی زمانی که با نام کنونی آن یعنی «اتنوموزیکولوژی» شناخته می‌شود – بررسی شود. به دلیل اهمیت حوزۀ مردم‌شناسی (۴) در مطالعات اتنوموزیکولوژی، در این بخش ابتدا کلیات مردم‌شناسی با معرفی عناوین مطالعاتی آن ارائه می‌شود و پس از آن به ترتیب موسیقی‌شناسیِ تطبیقی و اتنوموزیکولوژی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

مردم‌شناسی

مردم‌شناسی یا انسان‌شناسی را شاید بتوان یکی از قدیمی‌ترین علوم برشمرد. این رشته بر اساس فرهنگ‌نامۀ مردم‌شناسی (۵) شامل سه حوزۀ اصلی می‌باشد که هرکدام مشتمل بر موارد متعددی است:

• مطالعات انسان (Humanity)

• فرهنگ (Culture)

• زندگی اجتماعی (Social Life)

۱- مطالعات انسانی

مطالعات انسانی شامل شاخه‌های بسیار متکثر است. این مباحث از ویژگی‌های زیستی انسان به عنوان یک جاندار از ردۀ پستان‌داران شروع می‌شود و تا انسان هوشمند و متمدن ادامه می‌یابد. ذیلاً شماری از مهمترین شاخه‌های مطالعاتی این حوزه برشمرده می‌شود:

• مطالعات زیستی انسان به عنوان یک جاندار از ردۀ پستان‌داران

• خاستگاه و تکامل زبان

• ابزارسازی و رفتارهای انسانِ ابزارساز

• سیر تحول جمع‌آوری و مهیاسازی غذا از انسان شکارچی تا انسانِ دام‌پرور و کشاورز و تغییرات رژیم غذایی انسان

• ترکیب و پراکندگی جمعیت و نژادها و پی‌آمدهای آن‌ها

• بیماری‌ها و مخاطرات نسل بشر

۲- فرهنگ

حوزۀ فرهنگ در علوم متعددی مورد توجه قرار می‌گیرد. مهم‌ترین زیرشاخه‌های مبحث فرهنگ در شاخۀ مردم‌شناسی را می‌توان به صورت زیر طبقه‌بندی کرد:

• تمایز انسان با سایر حیوانات و علل عدم شکل‌گیری فرهنگ در حوزۀ حیوانی

• سمبل‌ها و سرچشمه‌های فرهنگ

• تعابیر و معانی اشیا، پدیده‌ها و موضوعات

• تکنولوژی

• انتظام فضا و ساختار محیطی

• ادراک و تلقی از مقولۀ زمان

• سواد

• جادو، مذهب و بیان‌های اعتقادی

• اسطوره و استعاره

• آئین و مراسم

• رقص و جایگاه بدن

• سیاست، قومیت و ملیت

۳- زندگی اجتماعی

حوزۀ زندگی اجتماعی شامل مباحث زیر می‌باشد:

• زندگی اجتماعی بین انسان و غیرانسان

• قوانین، محرمات و ارتباطات انسانی

• جایگاه جنس‌های مختلف و ارتباطات جنسی

• شکل‌گیری هویت در سایۀ گروه اجتماعی و بستر فرهنگی

• جنبه‌های اجتماعی استفاده از زبان

• کار و جایگاه کارگر

• داد و ستد و مبادله

• ارزش‌های اجتماعی و استیلای سیاسی

• قانون و فرایند دادرسی

• تظاهرات و طغیان توده‌ها

• استعمارگری و استعمارپذیری

موسیقی‌شناسی تطبیقی

اولین بار ترکیب «موسیقی‌شناسی تطبیقی» توسط گویدو آدلر (۶) به سال ۱۸۸۵ طرح گردید. آدلر این روش‌مطالعاتی را مشخصاً برای کار بر روی آوازهای فولکلور مردم کرۀ زمین از دو منظر «قوم‌نگار‌ی (۷)» و «دسته‌بندی (۸)» ایجاد کرد. وی معتقد بود مهمترین راهکار دسته‌بندی، «مقایسه (۹)» است و از راه دسته‌بندی ما می‌توانیم یک ادراک کلی در مورد دنیای عالم‌گیر موسیقی پیدا کنیم و برای این مقصود راهی جز بررسی تطبیقی در پیش ‌روی ما نیست.

در مورد بهره‌برداری از اصطلاح «موسیقی‌شناسی تطبیقی» دلایلی منطقی و مهم وجود دارد؛ اول، محقق این رشته معمولاً حوزۀ مطالعۀ خود را موسیقی فرهنگ‌های «دیگر» انتخاب می‌کند. دوم، موضوعات مرتبط از یک فرهنگ موسیقی در زمان انتقال به عنوان محصول مطالعه به فرهنگ‌های دیگر، در فرایند ترجمه قرار می‌گیرد و در این مرحله نیز فرایند انطباق حاصل می‌شود. در نتیجه محقق به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه از شیوۀ تطبیق و مقایسه با فرهنگ خودی بهره می‌جوید. فرایند دوموسیقایی شدن (Bi-musicality) که عبارت از توانایی دوگانه در دو فرهنگ موسیقایی است نیز از فرایند تطبیق گذر می‌کند. از آن‌جایی که هدف نهایی ما فهم رفتارهای موسیقایی بشر است، تطبیق، بی‌شک یکی از ابزارهای اصلی به شمار می‌رود.

شیوۀ تطبیقی در دورۀ آغازین اتنوموزیکولوژی نسل به نسل تا حدود ۱۹۰۰ ادامه یافت. در این سال‌ها تلاش بیشتر محققین در این زمینه، یافتن تصویری کلی از موسیقی ملل و راهی برای عمومیت دادن به تئوری‌های خود بود. از ابتدای قرن بیستم اندیشمندانِ این حوزه از تطبیق و صدور نظرات کلی فاصله گرفتند و خود را بیشتر متمرکز به یک حوزۀ جغرافیایی یا ژانر خاص کردند. از سال ۱۹۶۱ اصطلاح «موسیقی‌شناسی تطبیقی» در بین نوشته‌های روز ناپدید شد و صرفاً در منابع تاریخی به‌چشم می‌خورد.

سه دلیل اصلی در زمینۀ تحول تاریخی توقف استفاده از اصطلاح «موسیقی‌شناسی تطبیقی» می‌توان ذکر کرد:

۱- تقریباً همۀ صاحب‌نظران اتنوموزیکولوژی در دهۀ ۵۰ موافقِ عدم استفاده از آن شدند.

۲- آن‌چه تا آن زمان به موسیقی‌شناسی تطبیقی اطلاق می‌شد مطالعۀ نوعی خاص از موسیقی (عموماً موسیقی غیرغربی یا موسیقی فرهنگ‌های شفاهی) بود، نه نوع خاصی از مطالعه.

۳- کار آن‌ها در زمینۀ مطالعۀ موسیقی‌های مورد نظر در واقع متمرکز بر یک شیوۀ بررسی تطبیقی نبود.



پی نوشت


۱- Ethnomusicology

۲- Comparative Musicology

۳- Anthropology of Music

۴- Anthropology

۵- Companion Encyclopedia of Anthropology: Humanity, Culture and Social Life

۶- Guido Adler

۷- Ethnography

۸- Classification

۹- Comparison

محمدرضا آزاده فر

محمدرضا آزاده فر

۱ نظر

بیشتر بحث شده است