آنچه در ادامه میخوانید، بخش کوتاهی از گفتگوی نسبتا مفصل نگارنده با بهرام دهقانیار در خصوص موسیقی کودک و پاسخ او پرسشهایی است که در سطور بالا مطرح شده:
شکلگیری مسیر حرفهای
وارد دفتر آقای دهقانیار میشوم و پس از سلام و احوالپرسی دو فنجان نسکافه، یکی برای خودش و یکی برای من میآورد. در اتاق کارش، تصویر محیط نرم افزار استودیو مجازی باز است و او پیش از ورود من و بعد از این که از آن جا بروم، روی پروژه موسیقی یک انیمیشن کار میکند. از او میپرسم چطور شد که موسیقی سریال خونهمادربزرگه را به او سپردند. او میگوید: «معمولا برای ورود به موسیقی فیلم هرکسی دنبال یک مرجعی میگردد که اگر این آمدگی رادر خودش دید، وارد این فرآیند بشود. من در خانوادهام کسی را نداشتم که در سینما یا موسیقی بوده باشد. برای من شانس به این شکل رو کرد که یکی از هنرجوهای پیانوی من در آن زمان خانم مریم سعادت بود که او در سریال خونهمادربزرگه بخش عروسکسازی و صداپیشگی و عروسکگردانی را در دست داشت.
ایشان به من پیشنهاد دادند و من هم چون چند تا کار آماتوری با دانشجوهای رشته دارماتیک سینما انجام داده بودم گفتم میتوانم این کار را انجام بدهم و از طرفی چون چند تا دوست موزیسین مثل مرحوم بابک بیات داشتم، امکان این را داشتم که اگر مورد و مشکلی در کار پیدا کردم، میتوانم با آنها در میان بگذارم. قراری گذاشتیم و من خانم برومند را دیدم و ایشان از من پرسیدند چه فضای صوتی برای این سریال در ذهنم دارم؟ من هم چون ساز تخصصیام پیانو است و میتوانم ایدههایم را روی ساز انتقال دهم، بلافاصله قطعاتی را برای او اجرا کردم و ایشان هم خوششان آمد. جلسه بعد قرار گذاشتیم و خانم برومند چند تا از شعرها را آورد. قرار بود که اول موسیقی تیتراژ آماده بشود و به یکی از استودیوهای صدا و سیما رفتیم و کار به این صورت شروع شد.»
از او میپرسم در آن که زمان خیلی جوان بوده، چه خاطراتی از روند ساخت موسیقی این سریال دارد: «من بیستساله بودم. تازه سربازیام تمام شده بود و هنوز موهایم بلند نشده بود که این پروژه که این پروژه کلید خورد. این قبل از رفتن من به آلمان برای ادامهتحصیل بود و میتوانم بگویم انقدر زیرساختهای قبلی آموزشی من کفایت داشت که من توانستم با جسارت و در بیستسالگی وارد این کار بشوم. زمان جنگ بود و من در آن زمان خیلی دیده نشدم. بعد از ساخت و پخش این سریال خیلی زنگی به من نخورد و کسی برای مصاحبه سراغم نیامد و حتی تا سالها پس از آن، این اتفاق نیفتاد ولی من باعشقی که به این کار داشتم توانستم در این پروژه موفق بشوم و بعد از آن از طریق این کار، وارد حوزه تولید موسیقی فیلم شدم. آقای رضا بابک که در سریال خونهمادربزرگه، صدای خروس را صداپیشگی میکرد، در یکی از کارهای سینمایی خودش با آقای کاظم بلوچی من را به آن پروژه معرفیکرد و این اولین کار سینمایی من بود و این دو کار دستمایهای شد که مسیر آینده من شکل بگیرد. سه سال بعد از آن به آلمان رفتم و در آن جا اطلاعات تکمیلی و دوره موسیقیدیجیتال را گذراندم و به ایران برگشتم و دوره دوم فعالیتهایم را شروع کردم که تا به امروز ادامه دارد.»
۱ نظر