در پایان لازم است به سه مورد قابل نقد ارکستر ملی که به زعم نگارنده بسیار اهمیت دارد توجه شود. در ارکستر ملی بارها شاهد این اتفاق بودیم که قطعات به شکل استاندارد خود اجرا نمیشود، برای مثال در کنسرت یاد شده در قطعاتی که نی و کمانچه نداشت، این سازها به همراهی دیگر نوازندگان سازهای ایرانی پرداختند. مخصوصاً سونوریته ضعیف نوازنده نی که با تقویت میکروفون، صدای سازش به سونوریته نهایی کار ارکستر آسیب وارد میکرد.
اصولاً انتخاب نوازنده ایدهآل نی برای ارکسترها بسیار مشکل است، کسی که هم سونوریته مطلوب و هم کوک و تکنیک قابل قبولی داشته باشد و هم نتخوانی دقیق و همگون با ارکستر داشته باشد. بسیاری از نوازندگان نی، عادت به تکنوازی و اجرای پُرزینت قطعات دارند و وقتی در کنار ارکستر قرار میگیرند با همین رویه به اجرا میپردازند و صدای ارکستر را از یک دستی خارج میکنند.
نکته دیگر آنجاست که آهنگساز گاهی از نوازندۀ نی بمِ نرم را خواسته ولی نوازنده برای سهولت کار خود، بم را جایگزین بم نرم میکند، در صورتی که با وجود میکروفون نیازی به جایگزین کردن بم به جای بم نرم نیست. این جایگزینی باعث افزوده شدن نویزی در صدای ارکستر میشود.
به عنوان آخرین نقد به اجرای آن شب ارکستر ملی و البته میتوان گفت تمام کنسرتهای ارکستر ملی و سایر ارکسترهایی که در سالهای اخیر در تالار وحدت به اجرا پرداختهاند، باید به مشکل صدابرداری اشاره کرد که همواره مورد نقد اعضای ارکستر نیز بوده است. صدابرداران ارکستر ملی با بالا و پایین کردن مداوم صدای سازها، درواقع جا پای رهبر ارکستر گذاشته و خطوط مورد نظر رهبر را مغشوش میکنند.
برای مثال در این کنسرت کنترپوآنهایی که گلنوش خالقی برای قطعه «شور مستی» نوشته بود، به سختی شنیده میشد یا به کلی در عدم بالانس صدای ارکستر گم میشد.
به طور کلی صدای ارکستر به شکل آزاردهندهای زیاد شده بود و همچون بسیاری از کنسرتهای پاپ، صدای خواننده بسیار بالاتر از ارکستر به گوش میرسید.
شاید امروز مهمترین معضلی که ارکستر ملی با آن درگیر باشد همین مسئله صدابرداری است که کنسرتهای خوبی مثل این برنامه را که آرزوی شنیدن قطعاتش سالها رویای علاقمندان موسیقی ایرانی بود را در سطحی پایینتر از ضبط قدیمی آن قرار داد. در حالی که اصولاً باید اجرای زنده بارها و بارها کیفیتی برتر از یک موسیقی ضبط شده دو بانده داشته باشد.
روزنامه اعتماد (۳۰ دی ۱۴۰۳)
۱ نظر