گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

علی رهبری: اینجا مثل آپارتاید در آفریقای جنوبی شده!


بدنبال تهیه مطلب علی رهبری و موسیقی
صلح با علی رهبری، رهبر و آهنگساز صاحب نام ایرانی مصاحبه ای انجام دادیم که در
این مطلب قسمت اول آنرا میخوانید. لازم به ذکر است که این گفتگو قبل از انتصاب
ایشان به رهبری دائم ارکستر سمفونیک تهران و پس از کنسرت قبلی ایشان یعنی زمانی که
به دعوت مرحوم فریدون ناصری و به عنوان رهبر میهمان رهبری در تهران حضور داشتند
انجام شده است.

چه برنامه ای برای ارکستر سمفونیک تهران دارید و به چه
صورت کار خواهید کرد؟

من تصمیم گرفتم بالاخره بعد از ۳۰ سال همه انرژیم را،
استعداد، تجربه و امکانات بین المللی ام را در اختیار ارکستر بگذارم، حالا به هر صورت
که باشه… اگر لازم هست کسانی دعوت بشه بیان، رهبر مهمان، سولیست مهمان و… هر کاری
که می شه. وضع مالی ارکستر هم دارم سعی می کنم بهتر بشه، البته اینکه میگم ارکستر،
منظورم کر و ارکستر هست. الان احساس می کنم به حرفم گوش می دن از همه طرف و می خوام
تا اونجایی که بشه کمک کنیم.

من با دوستان موزیسین صحبت می کردم و می
گفتم اگر سئوالی دارید و می خواهید مطرح بشه بگید من از آقای رهبری بپرسم! بیشتری
ها می گفتن بپرس چی شده بعد از ۳۰ سال یاد ما فقیر فقرا کردید!؟

اینطور
نیستش! من را قبلا کسی دعوت نکرده بود، اگر ۱۰ سال پیش هم از من دعوت کرده بودند،
من میامدم. من ایران را هیچ وقت فراموش نکردم… بالاخر اسم رهبری هم ایرانی هست و
یک عمر می مونه. مثلا” مدال طلایی که در فرانسه بردم برای ایران یک عمر می مونه و
در خاورمیانه ممکن هست تنها (یگانه) باشه.

من فکر میکنم که اینها هم برای
ایران بوده، من فراموش نکردم، ولی راست می گن! در اینجا مردم بیشتر به فکر من بودن
تا من به فکر اونها ولی برای همین من الان وقت دارم که جبرانش کنم!

آیا
ممکن هست ما شما را به عنوان رهبر دائم ببینیم؟

ببینید! من اینجا بخاطر
تیتر نیامدم! دائمی یا غیر دائمی یا … جوابی که (بالا) دادم، جواب همه اینها را
میده! من به هر شکلی که باشه اومدم کمک بکنم، حالا اسمش مدیر هست، دائمی هست، اسمش
پرزیدنت هست …! اونش برای من اصلا مهم نیست؛ مطلب فقط این هست که برنامه ریزی
درست بشه، بچه ها امیدوار بشن، انگیزه پیدا بکنن و روزی برسه که ارکستر ایران را
بتونیم در سطح عالی به خارج بیاریم.

در مورد “مانا و مانی” صحبت کنید که
چگونه ضبطش کردید و چه سالی بود؟

آقای دهلوی که استاد من بودند، قطعه را
فکر کنم ۲۰، ۲۶ سال هست که نوشتن؛ من ۵ ، ۶ سال پیش دیدم که خیلی کوتاهی شده و این
اجرا نشده. من باهاشون تماس گرفتم و گفتم تشریف بیارید اطریش، میریم براتیسلاوا (Bratislava)
نزدیک وین، اونجا پر می کنیم و این کار را کردیم. اون موقع هدف این بود که خواننده
های دیگر هم پیدا کنیم، بعد روش پلی بک (Playback) کنیم. ولی متاسفانه هنوز تموم نشده و صدا
را نگذاشتن روش، امیدوارم حالا که من می خوام با ایران همکاری داشته باشم و بیشتر
اینجا باشم، (اینکار را بکنیم) فکر می کنم این را هم بالاخره درست خواهیم کرد.

نقش های سولیست های این اپرا را فکر می کنید بشه از بین
ایرانیها انتخاب کرد؟

میشه، به عقیده من مسئله ای نیست. ما خوانندگان
خوبی داریم؛ من گوش کردم بعضی از صداها را، فکر می کنم صداشون مناسب باشه برای این
کار.

شما با اینکه تحصیلاتتون در هنرستان ملی بوده و ساز ایرانی زدید و
موسیقی ایرانی کار کردید، خیلی در موسیقی کلاسیک هم موفق بودید، لطفا” در این خصوص
صحبت کنید.

من شنیدم بعد از انقلاب بعضی از سنتیها، شروع کردن به انتقاد از
کسانی که با موسیقی سنتی، موسیقی غربی هم کار کردند… من باید یک اشاره بدم که
سابق، عکسش بیشتر بود ، یعنی موسیقی غربی ها بوند که ما را به عنوان ملی گرا حساب
می کردند و اصلا” (به ما) احترامی نمی گذاشتن! من که اومدم روی کار سعی کردم بهم
نزدیکشون کنم. ۳۰ تا ۳۵ سال پیش… به این خاطر که من فکر میکنم، هردوشون در اشتباه
هستند و در هیچ کشوری این حالت ملی و سنتی و اینها وجود نداره؛ اینجا مثل آپارتاید
شده در آفریقای جنوبی! سیاها از سفیدا اینطوری حرف می زنن و سفیدها هم برای سیاهها
می زنن! در صورتی که بچه این دوتا وقتی به دنیا میآد الان، اصلا” این چیزها سرش
نمیشه! امیدوارم این نسلی که حالت آپارتاید داشته (این روش را ترک کند)… ؛ یعنی
کسی تار می زد فکر می کرد بهتر از کلارینت هست و کسی که کلارینت می زد(فکر میکرد)
بهتر از تار هست! (در حال که) هردوشون موسیقی اند، موسیقی که با هم فرقی نداره!
حالا کسی که تار خوب می زنه باید همون قدر ارزش براش قائل بود که کسی پیانو می زنه!
موسیقی غربی و شرقی وجود نداره، آهنگسازان که با هم فرق دارن؛ ممکن بود اگر آقای
بتهوون هم آهنگ ایرانی می نوشت، می گفتن این قطعه از آقای بتهون هست! فکر می کنم
این قضیه آپارتاید هنوز اینجا وجود داره در بین هنرمندان؛ امیدوار(بودم) بعد از این
همه سالها، ۳۰ سال که من نبودم (این موضوع) از بین رفته باشه…

شما در
اروپا که هستید موسیقیدانان خوبی از ایران هستند اونجا، آقای خادم میثاق،
دوستدار… شما باهاشون ارتباط دارید؟

بله با همشون… من در هلند در
ارکستر بودم، وین بودم، بروکسل بودم … ارکسترهای مختلف بودم که ایرانیها هستند و
باهاشون تماس گرفتم، خیلی دوستشون دارم وخیلی هم افتخار می کنم! امیدوارم یکروزی
اینها را هم بیاریم ایران.

استادان شما در موسیقی ایرانی چه کسانی بودن؟

آقای رحمت ا… بدیعی بوند، آقای حسین طهرانی و محمد اسمائیلی (استاد )
تنبک (من) بودند.

سنتور را پیش کی زدید؟
سنتور را من رسمی از
کسی یاد نگرفتم، همینطوری کشکی میزدم! (استادان دیگرم) آقای محمود کریمی بودند که
فوت شدند، آقای حسن ناهید هم حتی با من نی کار کرد! اون زمان خودشون هم خیلی جوان
بودند؛ می خواستند هر طوری شده من را نی نواز کنند…!

هنوز هم ساز می
زنید؟

نه، خیلی کم. ساز را یا آدم باید خوب بزنه یا اصلا” نزنه!

کلا” چند قطعه ساختید؟
من قطعات مختلف ساختم. موقعی که خیلی جوان
بودم، خیلی خیلی! یعنی ۱۹ ، ۲۰ سال داشتم، موقعی که “نوحه خوان” را نوشتم برای
هنرستان موسیقی ملی … مثل ارکستری که الان مال آقای فخرالدینی هست یا همون ارکستر
ملی (ترکیب سازهای ایرانی و غربی هست) فکر کنم ۱۹، ۲۰ تا قطعه نوشتم که فرستادم از
اروپا به اینجا، یعنی به من حقوق می دادن که بنویسم؛ که باید در آرشیو هنرستان
باشه، بعد از اون بهترین آهنگ من نوحه خوان بوده. البته من از لحاظ آهنگسازی سعی
نکردم آهنگهام را تبلیغ کنم یا خودم بزنم، همه جا هم رهبر و مدیر بودم و هرجا هم که
مدیر بودم هیچ وقت قطعه خودم را نزدم، نمی خواستم جنبه تبلیغاتی داشته باشه.

خوب چرا این کار را نکردید؟
خوب نمی خواستم سوء استفاده بشه،
خوب قدرتش را داشتم و می تونستم همش قطعه خودم را بزنم.

البته ” نوحه
خوان” ضبط شده.

بله ضبط شده ولی مثلا در کنسرت با ارکستر خودم نیست. از
قطعات خیلی خوبی که نوشتم، قطعه ای است به نام “بیروت” برای نه فلوت که تمام دنیا
این را زدن… گروه Vienna Flautists و … ” هافمون” (به زبان های محلی آفریقایی)
هست و از قطعات خوبم :یک موزیکال با نام “اکستازی” به مدت دو ساعت، که شهرداد
روحانی قسمتهایی از اون را تنظیم کرده و “سناتهای شکسپیر” که امیدوارم در ایران با
ارکستر سمفونیک تهران تمامش کنیم؛ ۱۵۴ ترانه نوشتیم، تمام سناتهای شکسپیر با همکاری
آقای شاهین فرهت، احمد پژمان، شهداد روحانی و چندین خارجی و…

این قرار
هست در ایران منتشر بشه؟

والا، من (دوست دارم) جایی منتشر بشه که اسم
ایرانیش در جهان صدا بکنه. اگر بتونیم با ایرانیها اینکار را بکنیم و یا در ایران
ضبط بکنیم، خیلی خوشحال می شم. یعنی برای اولین بار میشه در دنیا که یک کسی غیر
انگلیسی کار شکسپیر را ضبط کرده… شکسپیر هم امروز ارتباطی با بریتیش نداره؛
شکسپیر هم مثل عمر خیام هست. همون قدر که سعدی بین المللی هست، خیام بین المللی
هست، شکسپیر هم بین المللی هست…

امکانش هست که این اثر را با ناکسوس
(Naxos) ضبط کنید؟

بله، انشا الله…

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد متولد ۱۳۶۰ تهران
نوازنده تار و سه تار، خواننده آواز اپراتیک و سردبیر مجله گفتگوی هارمونیک
لیسانس تار از کنسرواتوار تهران و فوق لیسانس اتنوموزیکولوژی از دانشکده فارابی دانشگاه هنر تهران

۱ نظر

بیشتر بحث شده است