گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

گفت و گو با لانگ لانگ، نوازنده پیانو (۱)

استفان موس

منبع: روزنامه گاردین

چرت کوتاهی زد، چون تازه از برلین به زاراگوزا رسیده بود؛ یک پرواز دو ساعته تا بارسلونا بعد هم سه ساعت رانندگی. می خواست در سالن جدید و نورانی آن شهر دو ساعت کنسرت بدهد. با خوشرویی پذیرفت بیشتر زمان کوتاه اقامت خود در آن شهر آرام اسپانیایی را با من بگذراند. لانگ لانگ (Lang Lang) با آن کت چرم گران قیمت، شلوار جین و مدل موی مد روزش بیشتر به تکخوان گروه موسیقی پسربچه ها شباهت داشت تا ثروتمندترین و پرکارترین پیانیست جهان.

او با صورت گوشتالو و چشم های پف کردهT آثاری از اعتماد به نفس خیلی بالا دارد. بعد از دو دقیقه صحبت کردن با او احساس می کنی عمریست او را می شناسی. بعد از کنسرت هم با طرفدارانش به گرمی برخورد کرد.

او خسته بود و سفارش شیر داغ داد و خیلی طول کشید تا پیشخدمت منظورش را بفهمد، لانگ لانگ با شیر تمام بیسکویت های کنار قهوه من را هم خورد! بعد زمانی که برای صرف شام بعد از کنسرت به داخل ماشین او پریدم با کمال تعجب یکجعبه پر از ساندویچ سالامی نصفه پیدا کردم. زندگی ساده او با بیش از ۱۳۰ کنسرت در سال خنده دار است. مدیر برنامه اسپانیایی اش به او گفت:“پولدارترین پیانیست قرن” خواهد شد و لانگ لانگ از این جمله رنجید.

این پیانیست در حال حاضر ۲۵ سال دارد و با وجود کار زیاد خستگی را احساس نمی کند. او با انگلیسی خاص خود و لهجه ای که شبیه به آلمانی است، می گوید: “اگر فکر کنی خسته هستی، واقعا خسته می شوی. من حتی اگر خسته هم باشم، روی صحنه برطرف می شود. سعی می کنم به بهترین [نحو] روی صحنه اجرا کنم، نهایت سعی خود را می کنم و هیچ وقت ناامید نمی شوم. وقتی کنسرت میدهی نمیتوانی ۵۰درصد آنچه هستی را نشان دهی باید ۱۰۰درصد باشی. هر نوازنده روی صحنه باید مثل فوتبالیست های بزرگ لیگ برتر باشد؛ آنها به دقت می دانند که چه کار می کنند و این در موسیقی هم ضروری است.”

لانگ لانگ در تمام مدت صرف شام با اشتیاق به پسر مدیر برنامه اش که یکی از آهنگ های هیپ هاپ را تحریف کرده بود، گوش می داد. احتمالا اینها برای دیگر افراد سر میز چندان جذاب نبود، آنها می خواستند توضیح دهند چرا لانگ لانگ یک پدیده جهانی شده است. او جوان، پر انرژی و فعال است، علاوه بر اینها چینی است و احساساتی بودن شرقی ها را با سنت ها موسیقایی غربی ترکیب کرده است. روز قبل از المپیک سال ۲۰۰۸ قرار است مشعل را ۲۰۰متر در بیجینگ ببرد. تاکنون کدام موسیقی دان کلاسیک دیگر آنقدر محبوب بوده است؟

سبک نوازندگی او هنوز هم مساله ای بحث برانگیز است و بعضی از صاحبنظران در مورد آن بسیار بی رحمانه قضاوت کردند. آنتونی توماسینی منتقد موسیقی نیویورک تایمز نواختن او را “آشفته، عنان گسیخته و مانند صدای کوبیدن روی ساز” توصیف می کند. پیانیست پیش کسوت آمریکایی، ارال وایلد، معتقد است او فقط زرق و برق دارد و از محتوا خالی است.

شما از مدل لانگ لانگ روی صحنه خوشتان می آید یا از آن متنفرید؟ او کت و شلوار براق می پوشد که زیر نور نورافکن ها تلالو خاصی پیدا می کند. بسیار با احساس است و در آخر Liebestod لیست اشکش سرازیر می شود و هنگام نواختن فانتزی شومان دست هایش کامل به طرفین باز می کند. نوازندگی او تئاتر گونه است و این به مذاق کسانی که معتقدند هنر را باید افراد خاص بفهمند و نباید روی صحنه شومن بازی در آورد چندان خوش نمی آید. کت و شلوار او هم برای کسانی که درصدد پر کردن شکاف ناشی از مرگ روشنفکری هستند، آزار دهنده است.

لانگ لانگ می گوید او هیچ وقت به نظر مردم در مورد سبک لباس پوشیدن خود توجه نمی کند.“چند سال قبل سعی کردم از کسی مشورت بگیرم که خود را چگونه کنترل کنم. پیشنهاد او عملی نبود چون در آن صورت من منطبق با احساس خود نوازندگی نمی کردم، آنجور موسیقی اجرا می کردم که مردم به من می گویند. برای من تجزیه و تحلیل کردن موسیقی و درک اثر مهم تر از کنترل حرکاتم روی صحنه است.”

او اصرار دارد که هیچ تعمدی در کار نیست؛ “از زمانی که ۵ساله بودم به همین شکل پیانو می نواختم. این شخصیت من، امضای من است. هیچ وقت به تاثیر گذاری روی شنونده فکر نکردم. فقط روی صحنه می روم و به بهترین شکل که می توانم اجرا می کنم. اگر مصمم باشی که به مردم توانایی هایت را اثبات کنی و آنها را شگفت زده کنی حتما شکست خواهی خورد؛ چون برای این کار خیلی انرژی صرف کرده ای.”

هستی نقره چی

هستی نقره چی

دیدگاه ها ۳

  • در گذشته، زمانی که نوازنده یا آهنگسازی توسط منتقدان معرفی و یا نقد می شد به شاخصه های اجرایی نوازنده از آثار و تفسیر اجرایی او و یا شاخصه های آهنگسازی اثر توجه می شد که باعث شناخت بهتر مردم از هنر و دقت و توجه بیشتر هنرمند به کارش می شد.مانند نقدهای قوی هنزلیک از آهنگسازان هم دوره اش. اما امروزه برای آنکه نوازنده و آهنگساز به مردم معرفی شوند باید نویسنده همانند مانکن ها و یا هنرپیشه های هالیوودی با توجه به ویژگی های سطح پایین ظاهری و فردی ( همانند نحوه غذا خوردن یا هول زدن بچگانه برای غذا یا مدل لباس نوازنده این مقاله که در طول نوشته بسیار بر آن تاکید شده)به خوانندگان معرفی شوند تا مقبول عامه شوند و متاسفانه می بینیم که چقدر هوشمندانه هنرمندان موسیقی کلاسیک نیز ( با این نوع معرفی و یا نقد ) به ابتذال کشیده میشوند و متعاقب آن جامعه هنری.

    آیا واقعا مسائلی نظیر اینکه لانگ لانگ پولدارترین پیانیست جهان است می تواند در تفسیر و ارائه این نوازنده تاثیرگذار باشد و اساسا چه اهمیتی این مسئله دارد.

    بنابراین این وظیفه مترجم محترم مقاله هست که در هنگام انتخاب و ترجمه مقالات، با صرف دقت و وسواس کاری بیشتر و کنار گذاشتن جنبه های ژورنالیستی مقالات، نوشته هایی رو انتخاب کند که به بالاتر رفتن سطح شعور هنری جامعه کمک کند و نه در راستای تنزل و افول آن.

بیشتر بحث شده است