در سمفونی مانفرد، همچون سمفونی فنتاستیک، از تم ها به شکل تازه ای بهره گرفته می شود. هر بار که تم اصلی و آغازگر که پایه و اساس ساختمان این اثر را تشکیل می دهد ظاهر می گردد، آرامش را از آن می گیرد و حتی ناقوس کلیسا به عنوان “تسلی بخش مذهبی” توانایی مهار ساختن آنرا ندارد.
آنچه “کلود بالیف”، در رابطه با سمفونی فنتاستیک گفته است درباره سمفونی مانفرد نیز صادق است. به گفته او، در سمفونی فنتاستیک، تم ها به گونه ای طرح ریزی شده اند که ناگزیر نباشند، تنها در یک موومان بسط و گسترش یابند که شنونده در سمفونی مانفرد نیز شاهد همین امر البته به گونه ای دیگر می باشد.
موومان چهارم سمفونی مانفرد، یک جدال است یک ستیز دراز مدت و طولانی. نشانه های این جدال و ستیز از ابتدای این موومان قابل رویت است.
بخشهایی از موومان اول نیز در موومان چهارم تکرار می گردد. لحظاتی که خالق اثر به بی خیالی می گذراند، ناگهان آن تم آغازگر سمفونی را مجددا به یاد آورده و همه چیز مجددا از هم پاشیده و نابود می گردد.
شاهد اینگونه فروپاشی در سومین موومان این سمفونی نیز خواهیم بود.
برای مدتی کوتاه این ستیز فرو نشسته و آرامشی سراسر موومان را فرا می گیرد، در این بخش کنترباس ها و ویولنسلها به شیوه ای تهدید آمیز، رعب آور و موحش این ستیز را برای مدتی فرو می نشانند.
اینگونه استخراج صوت از سازهای یاد شده را در گروه های “چلو متال” همچون گروه فنلاندی “آپوکالیپتیکا” می توانیم شاهد باشیم.
بخش بسط و گسترش این موومان با فوگی چهار صدایی و پر قدرت برای سازهای زهی که سوژه اش از همان تم اصلی سمفونی مشتق شده، آغاز می گردد، هرچه پیشتر می رود، حجم صوتی نیز گسترش یافته، سازها یکی پس از دیگری پا به عرصه گذاشته و کرشندویی عظیم ایجاد گردیده و سپس فرو می نشیند و آرامشی ترکیب شده با استرس، ناامیدی، اندوه و اضطراب سراسر موومان را فرا می گیرد.
پس از آن، هارپ قصد آنرا دارد که با تکنوازی خود این ناامیدی را از میان برداشته و خالق اثر را به ادامه مسیر و دستیابی به پیروزی سوق دهد که پس از پرداخت نسبتا طولانی زهی ها که حاکی از دو دلی، ترس از شکست، استرس، ناامیدی و… است، سرانجام در این امر موفق می گردد. به گونه ای که خالق اثر را مجددا به مبارزه و ستیز تحریک کرده و با این عمل، پیروزی را نصیب او می سازد که نواهای شکوهمند ارگ و دیگر سازها در انتهای اثر نمایانگر این پیروزی عظیم می باشند. البته این پیروزی حقیقی نیست و تنها یک تصور و بی اعتنائی نسبت به حقیقت محسوب می گردد.
منابع:
زندگی پر اضطراب چایکوفسکی
۱۰۱ اثر ممتاز از بزرگان موسیقی جهان
۱ نظر