گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

عروض در موسیقی ردیف (۱)

در انواع موسیقیِ ایرانی، شیوه ها و شگردهای متنوعی برای تلفیق شعر و موسیقی وجود دارد. ازین میان، گرچه تلفیق شعر(فارسی) و موسیقی ردیف دستگاهی قدیمی ترین آن ها نیست؛ (در انواع موسیقی های نواحی ایران و نیز صورت احتمالی آن در موسیقی مقامی قدیم ایران -به ویژه- قدیمی ترند.) با این وجود پیشینه دارترین “هنجار” (نورم) مستند ترکیب شعر و موسیقی در ایران است.

شایسته تر می بود اگر در آغاز می شد به صورت های دیگر ترکیب شعر و موسیقی در حوزه ی ایرانی-عربی-ترکی پرداخت و گزیده تر اگر این بحث را در همین مقال کوتاه پایان بود؛ اما نه این شدنی ست نه آن! ضمن آن که پرداختن به انواع دیگر موسیقی های رایج در حوزه ی ایرانی-عربی-ترکی تخصصی بیش از آن چه یک نواگر ردیف-آمُخت کسب کرده، می طلبد.

آن چه که اما، در این جا و اکنون بیشتر مورد تاکید ماست، تکه هایی از ردیف است که به ویژه بر پایه بحور خاصی از عروض فارسی بنیان یافته اند.

گرچه که باز باید یادآوری کرد، در نزدیک ترین نوع موسیقایی به موسیقی ردیف دستگاهی فارسی، که همانا موسیقی موقام آذربایجان است، شیوه ای نزدیک اما متفاوت برای ترکیب شعر عروضی آذری با موسیقی موقامی وجود دارد. نیز، گفتنی ست، برای پرداختن به موسیقی ردیف فارسی نیز نمی توان تنها به یک روایت از ردیف تکیه کرد. ما در این جا ارجاعاتی به ردیف هایی (فعلا) آوازی از تهران، قزوین و اسفهان خواهیم داد.

به علاوه پیشاپیش باید گفته آید که هرگاه از اصطلاح “گوشه” استفاده شود، منظور گوشه ها و یا پرده هایی اصلی هستند که شخصیت مودال کلی دارند (ب.م. شهناز، بیداد، حجاز، و غیر.) و هرگاه از اصلاح “تکه” نام برده شد، قسمت هایی جزئی تر از ردیف است که به منزله ی ماهواره هایی مشتق از گوشه ها هستند و علاوه بر ویژگی مودال، محدودیت های دیگری به ویژه در باره ی وزن عروضی یافته اند.

این تکه ها گرچه برپایه بحوری از عروض فارسی قرار دارند اما لزوما آوازی نیستند (سازی نیز می توانند باشند)؛ نیز هنگامی که به ساختار نسبتا عروضی جملات موسوم به “شعر” در موسیقی سازی می نگریم، بیشتر بر بنیادهای عروضی فارسی موسیقی ردیف پی می بریم.

در ردیف های آوازی، تکه هایی را که بنیان عروضی دارند به دو دسته ی اصلی ریتمیک و غیرریتمیک (آوازی) می توان –مصنوعا- تقسیم کرد.

برای مثال، ازین میان تنها می توان به این تکه ها اشاره کرد:

کرشمه (در گوشه های گوناگون)؛ هداوندی (در گوشه های گوناگون)؛ نغمه (تنها نغمه در بیات اسفهان)؛ دوبیتی (در گوشه ی حسینی)؛ گرایلی (در گوشه هایی از دستگاه شور)؛ مثنوی (در گوشه های گوناگون)؛ سیخی (در ابوعطا)؛ یتیمک ( در گوشه ی جامه دران ابوعطا و گشایش ماهور)؛ رامکلی (در ابوعطا و البته در دو وزن متفاوت!)؛ خسرو و شیرین (در گوشه ی حجاز و شور)؛ چارباغ (در گوشه ی حجاز و ماهور)؛ قرائی (در گوشه ی عراق)؛ شهابی (در بیات ترک)؛ مهربانی (در بیات ترک و باز هم البته در دو وزن مشابه)؛…

در قسمت های آتی، به بررسی تکه های ریتمیک و غیرریتمیک ردیف(های) آوازی می پردازیم؛ پیشینه ی آن ها را در موسیقی تعزیه که به نوعی گونه ی خواهری موسیقی ردیف آوازی ست پی خواهیم گرفت و نیم نگاهی نیز به اختیارات ممکن در ترکیب بحور مختلف عروضی با موسیقی آوازی (و سازی) خواهیم انداخت.

عرفان خسروی

عرفان خسروی

دیدگاه ها ۶

  • ممنون از شما.
    در مقدمه ی کتاب ردیف آوازی شور مرحوم دوامی( به قلم استاد لطفی)گوشه های بزرگ که مستقلا دارای درآمد ومتن و فرود میباشند به عنوان تکه یاد شده است.مثل شهناز – دلکش – عراق

  • سلام من هیلدا هستم
    اطلاعاتی در مورد گوشه های ماهور با معانی آنها را میخواستم .
    امکان ارسال آن هست ؟
    در ضمن سایت شما عالی عالی هست خسته نباشی .

  • با درود.
    خدمت علی‌آقا؛
    آقای لطفی البته صاحب‌نظر هستند؛ ما هم برای ایشان احترام فراوانی قائلیم؛ منتها نطر ما با ایشان تفاوت‌دارد.
    خدمت خانم هیلدا؛
    امکان‌دارد بفرمائید دقیقا چه‌اطلاعاتی می‌خواهید؟ ان‌شاءالله در آینده مطلبی درباره‌ی ردیف نوشته‌خواهد شد؛ حتماً در آن‌جا اشاره به معنای نام برخی گوشه‌ها خواهدرفت.
    خدمت داوود عزیز؛
    خیلی ممنونم.

  • سلام و درود
    مطالعه کتاب تلفیق شعر و موسیقی آوازی استاد دهلوی هم می تواند به دریافت دقیق تر این موضوع کمک کند .
    ممنون از شما

  • سلام
    ضمن تشکر از تهیه این مقاله
    نظریه پژوهشگر موسیقی ایرانی “سلمان سالک” بر این است که گوشه های دارای خاصیت مایگی “آواز” هستند.این موضوع با استناد به صفحات قدیمی و خواص مایگی این گوشه بیان شده که منطقی به نظر می رسد.بنابراین پنداشتن “حجاز” یا “شهناز” و غیره به عنوان گوشه اشتباه است

بیشتر بحث شده است