گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

درباره یکى از آثار دیوید ایستراخ: نهیلیسم وحشى


یکى از سى دى هایى که ارزش شنیدنش را دارد اجراى استادانه دیوید ایستراخ از دوکنسرتو ویولن دو آهنگساز رمانتیک است. یکى از آنها کنسرتو ویولن و ارکستر برامس در رمینور ابوس ۷۷ و دیگرى کنسرتو ویولن و ارکستر چایکوفسکى در رماژر اپوس ۳۵ است. کنسرتو ویولن چایکوفسکى را ویولنیست هاى مطرح دیگرى چون آن سونى موتر یهودى منوهین، فراز و گرت اجرا کرده اند که این خود گواه اهمیت این اثر است. کنسرتو فرم موسیقى اى است که منشاء پیدایش آن از کلیسا بوده است. در کلیسا براى انجام مراسم مذهبى دو گروه کر وجود داشته است که یکى از آنها آیه ها را مى خوانده و دیگرى با خواندن خط آخر به آن جواب مى داده است و ساختى موسوم به آنتى فونى (ضد صدایى) داشته.

بعد ها با گذشت زمان این را براى ۳ یا ۴ گروه کر تنظیم کردند و پس از مدتى این فرم دیگر به کلیسا ها محدود نبود، بلکه آهنگسازان مطرح هم در نوشتن قطعاتشان بر این فرم طبع آزمایى مى کردند. کم کم با گذشت زمان صداى انسان حذف شد و به جاى آن یک ساز در مقابل یک ارکستر قرار داده شد. این دو با هم به جدال مى پرداختند. واژه کنسرتو هم از ریشه لاتین کنچرتاره به معنى جدال و رقابت گرفته شده است.

یوهان برامس (۱۸۹۷-۱۸۳۳) آهنگساز بزرگ آلمانى، پس از شک و تردید بسیار در سال ۱۸۷۸ خلق تنها کنسرتو ویولنش را شروع کرد. این اثر او در یکم ژانویه ۱۸۷۹ آماده اجرا بود. البته قبل از اجرا موومان دومش را کاملاً عوض کرد و یک آراجیوى جدید براى کنسرتویش نوشت.

audio file قسمتی از مومان سوم کنسرتو ویولون برامس با اجرای داووید اویستراخ

او در هنگام نوشتن اولین سمفونى اش هم همین احساس را تجربه کرده بود. او در ساخت این اثر تا حدودى تحت تاثیر ۲۹ کنسرتو ویولن ویوتى (آهنگساز ایتالیایى ۱۸۲۴-۱۷۵۵) بود. برامس براى برطرف کردن مشکلات تکنیکى قسمت سولوى این اثر با یوزف یواخیم مشورت کرد اما دیگر قسمت هاى آن را بدون بازبینى ساخت.
برامس آهنگساز توانایى بود که شومان پس از اولین ملاقاتش با او، او را مسیح موسیقى خواند که این خود احساس دوگانه اى از ترس و خوشحالى به آهنگساز جوان داد. او در آرزوى رهبرى ارکستر هامبورگ بود ولى با درخواستش موافقت نشد، پس به ناچار به وین رفت و در آنجا به رهبرى ارکستر فیلارمونیک این شهر پرداخت.

در کل دو سبک خاص خود را دارد ولى در آثارش تاثیرپذیرى از باخ، بتهوون، موتسارت و هایدن به چشم مى خورد. اکثر آثار او ریتم هاى پرشور و هیجان انگیزى دارند که به خوبى مى توانند شخصیت تندخو و جنجالى او را نشان دهند. (البته کنسرتو ویولن او تم روان و ملودى دل انگیزى دارد و ایستراخ با اجراى قدرتمند خود آن را به بهترین نحو نواخته است) اما این برامس تندخو براى کمک به هنرمندان جوان همواره آماده بود و دور ژاک که بسیار لطف او را دیده بود، همیشه از آن یاد مى کرد. از قطعاتى که براى چند ساز نوشته است، مى توان از: سونات هاى پیانو و ویولن سل ابوس ۳۸ و ،۹۹ کریو براى ویولن، هورن و پیانو ابوس ۴۰ و کونیتتى براى کلارینت و سازهاى زهى یاد کرد. چایکوفسکى (۱۸۹۳-۱۸۴۰)، یکى از بزرگ ترین آهنگسازان روس است که در سن ۲۱ سالگى آموختن موسیقى را شروع کرد.

او هم در ساخت تنها کنسرتو ویولنش از راهنمایى هاى یکى از بهترین شاگردهاى کنسرواتوار بهره جست. او قسمت سولو را از لحاظ تکنیکى بررسى کرد. این کنسرتو را براى اولین بار هانس ریختر با ارکستر فیلارمونیک وین در ۴ دسامبر ۱۸۸۱ اجرا کرد.

اجراى بى روح و بى نظم او چنان خشم منتقدان را برانگیخت. یکى از آنها این اثر را به طور وحشیانه اى افتضاح خواند و دیگرى مى گفت: «این اثر وحشى ترین گونه نهیلیسم روسى است.» البته در این میان نظرات مثبتى هم وجود داشت که البته توانایى مقابله با توده عظیم مخالفان را نداشت. یکى از منتقدان مى گفت: «این کنسرتو یکى از اصلى ترین و جنجالى ترین آهنگ ها براى ویولن است.» امروزه هم تمام ویولنیست هاى مطرح جهان اجراى آن را در رپرتوآر خود دارند. ملودى جالب و دلنشین آن که در مواقعى هم موسیقى کولى ها را به یاد مى آورد، اکنون راهنماى بسیارى از آهنگسازان است.

چایکوفسکى استاد هارمونى کنسرواتوار جدید مسکو بود که بعدها با حمایت هاى مالى نادژدا فون مک، تمام وقت خود را صرف آهنگسازى کرد. با این که او چندان عمر طولانى اى در آهنگسازى ندارد، اما آکار ارزشمندى را تقدیم به عالم موسیقى کرده است که کنسرتو ویولن او از جمله بهترین هاى آنها است. از او باله هاى معروف، دریاچه قو، زیباى خفته و فندق شکن هم به یادگار مانده است.

Audio File قسمتی از فیلم کنسرت موومان سوم کنسرتو ویلن چایکوفسکی با اجرای داوید اویستراخ

تاثیر کرانه هاى روسى بر آثار او کاملاً مشهود است اما در کنار آن تاثیراتى هم از موسیقى آلمان، ایتالیا و فرانسه پذیرفته است.
یکى از ویژگى هاى منحصر به فرد او استفاده از رنگ هاى صوتى متنوعى است که در ارکستراسیون از آنها بهره جسته است.

دیوید ایستراخ یکى از بهترین ویولنیست هاى جهان است که با تلاش بسیار و قدم به قدم این موفقیت را به دست آورد. صداى ساز او شفاف، دقیق و گیرا هست و در تکنیک هم هر نوازنده اى بخواهد به قله موفقیت برسد از او پیروى مى کند. البته چیزى که او را از دیگر ویولنیست ها متمایز مى کند، دقت اعجاب آورش به جزئیات، ساختار قطعه و موسیقى آن است.

او در سال ۱۹۰۸ به دنیا آمد و تجربه اولین کنسرتش را در سن ۱۵ سالگى با نواختن قطعه کنسرتو لامینور باخ کسب کرد. او در ۱۸ سالگى تحصیلاتش در کنسرواتوار اودسا را به پایان رساند و در همان دوران تحصیلش بود که در ارکستر کنسرواتوار مسکو به نواختن پرداخت. او ابتدا ویولاریس ویولن مى زد. او جایزه هاى جهانى متعددى هم در نوازندگى ویولن به دست آورد.

در دوران جنگ به تدریس در کنسرواتوار پرداخت و از سال ۱۹۳۴ کلاس هایى براى ویولن در آنجا برپا کرد که آنها تا پایان عمرش ادامه داشتند. او در ۲۴ اکتبر ۱۹۷۴ به طور ناگهانى درگذشت و عالم موسیقى را بسیار متاثر کرد.

روزنامه شرق

هستی نقره چی

هستی نقره چی

دیدگاه ها ۴

بیشتر بحث شده است