گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

راخمانینف؛ واپسین نماینده یک سلسله بزرگ (۶)


پیانو کنسرتوی شماره ۳ در ر مینور، اپوس ۳۰:

سطرهائی از تاریخ:


در فصل کنسرتهای سال ۱۰-۱۹۰۹ از راخمانینوف دعوت به عمل آمد تا برای نخستین بار به ایالات متحده امریکا قدم گذارد و در نقش پیانیست تکنواز و رهبر ارکستر مشتاقان را محظوظ سازد. در جریان این دعوت قرار بود راخمانینوف بیست کنسرت برگزار کند و ضمن آن کنسرتها در نقش رهبر ارکستر، با ارکستر سمفونیک شهرهای نیویورک و بوستون نیز برنامه هائی داشته باشد. راخمانینوف به این سفر نخستین خود به امریکا با شوق و امید فراوان می نگریست و به نظر می رسد که هیجان ناشی از چنین سفری در برانگیختن قدرت خلاقیت هنری او بس موثر افتاده بود. زیرا اندیشه های موسیقی بدیعی به وفور در ذهن او شکل می گرفت. نتیجه شکل گیری این اندیشه های بدیع موسیقی، سرانجام به صورت پیانو کنسرتوی شماره ۳ متجلی گشت که به نظر بسیاری از صاحب نظران عالم موسیقی، عالیترین اثر بزرگ و ارکسترال راخمانینوف شمرده می شود.

با توجه به اینکه اثر جدید را راخمانینوف با الهام پذیری از سفر قریب الوقوع امریکا تصنیف کرده بود، بسیار بجا و شایسته می نمود که نخستین اجرای آن نیز در امریکا و در جریان همان سفر صورت گیرد. همین طور هم شد و راخمانینوف در یکی از برنامه هائی که برای او تعیین کرده بودند تا در نقش پیانیست تکنواز با ارکستر سمفونیک نیویورک همکاری کند، این کنسرتو را برای نخستین بار اجرا کرد. تاریخ اجرای این کنسرت ۲۸ نوامبر ۱۹۰۹، مقرر شده بود و “والتر دامروش” ارکستر سمفونیک نیویورک را رهبری می کرد. دومین اجرای این کنسرتو نیز با همان پیانیست تکنواز و همان ارکستر صورت گرفت با این تفاوت که سمت رهبری ارکستر در این نوبت بر عهده “گوستاو مالر” محول شده بود. زیرا در آن زمان گوستاو مالر سمت رهبری ارکستر انجمن فیلارمونیک نیویورک را عهده دار بود.

تفسیری مختصر بر این پیانو کنسرتو:

در جریان اجراهای اولیه کنسرتو، یکی از موسیقی شناسان و مفسران صاحب نظر موسوم به دکتر “اوتو کینک له دی”، این اثر را مورد تجزیه و تحلیل استادانه قرار داد که در برنامه اجراهای این اثر، توسط ارکستر فیلارمونیک نیویورک منتشر گردید:

این اثر سراسر رنگ و رایحه ای روسی دارد. روسی از نظر درک و برداشت ملودیک، از نظر ریتم های تشکیل دهنده اثر و سرانجام از نظر کیفیت های استوار و مردانه اثر که حتی در پاساژهای ملیح تر نیز چنین کیفیتی مشهود است. در بسیاری از پاساژهای این کنسرتو ما می توانیم به وضوح هرچه تمام تر دریابیم که راخمانینوف از همان تبار چایکوفسکی برخواسته است.

از نظر فرم و قالب، این کنسرتو ساختی کمابیش مصطلح و قراردادی دارد. از جمله آنکه تمهای آن دستخوش بسط و دست کاری مفصلی قرار می گیرد و روی موتیف ها و ملودیهای مندرج در آن به شیوه ای آزادانه دگرگونی هائی به عمل می آید تا وحدت سراسر اثر را تامین و تضمین کند.

صادق رنجکش

صادق رنجکش

۱ نظر

بیشتر بحث شده است