گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

این آب‌های اهلیِ وحشت… (۳)

۲- هکتور برلیوز (۱۸۶۹ – ۱۸۰۳) آهنگساز رمانتیک فرانسوی و از نخستین رهبران بزرگ ارکستر، اثر مشهور خود سمفونی فانتاستیک را در ۲۷ سالگی‌اش تصنیف کرد. زمانی که همه‌ی نامه‌های عاشقانه‌اش به هاریِت اسمیتسون -بازیگر تیاتری که او را نخستین بار در نقش افلیا در نماشنامه‌ی هملت دیده و به او دل‌ باخته بود- بی پاسخ ماند و اسمیتسون نیز از پاریس به شهری دیگر رفت. اسمیتسون -منبع الهام سمفونی فانتاستیک- بالاخره این اثر را دو سال بعد شنید و نبوغ برلیوز او را تحت تأثیر قرار داد. آن دو باهم ازدواج کردند که این وصلت فرجام خوشی نداشت و چند سال بعد به جدایی انجامید. سمفونی فانتاستیک آنگونه که برلیوز نیز توضیح داده‌است، ماجرای آهنگسازی جوان است که ناکام از عشق، خود را با تریاک مسموم می‌کند. در خوابی سنگین فرو می‌رود و دلهره‌ و درد، کابوس‌وار در ایده‌هایی موسیقایی جانش را تسخیر می‌کنند.

این سمفونی به واسطه‌ی ماهیت توهمی‌اش جزو اولین آثار موسیقی است که به صراحت، موسیقی را وارد دنیای روان آدمی کرده است. برلیوز بخشی از این اثر را خود تحت تأثیر مواد مخدر نوشته است. هر موومان این سمفونیِ برنامه‌ای (Program Symphony) بطور معمولِ این نوع موسیقی، برنامه‌ای توصیفی دارد و آهنگساز در توضیحاتی، صحنه‌های مد نظر خود را توصیف کرده و موسیقی را با چنان تصوراتی پیش برده‌است.

برای نمونه موومان آخر این سمفونی، با عنوان «کابوس جشن ساحران»، اینگونه توصیف شده است: «آهنگساز جوان، خود را در شب جشن ساحران میان انبوهی هراس انگیز از انواع غول‌ها و هیولاهایی می‌بیند که برای تشییع او گرد آمده‌اند. سرو صداهایی غریب، خنده هایی گوش خراش و فریادهایی از دوردست که گویی فریادهایی دیگر به انها پاسخ می‌گویند… معشوق، در باده‌گساری ابلیسی شرکت می‌کند… ناقوس عزا نواخته می‌شود…»

audio file بشنوید آخرین مومان سمفونی فانتاستیک را

این اثر شاخص تاریخ موسیقی نیز، از دریچه‌ای که ما در اینجا از آن نگاه می‌کنیم، به رغم بکار گرفتن یک ارکستر حجیم و رنگ‌رنگ، به نظر می‌رسد هنوز چه به لحاظ ابزار و چه به لحاظ بیان موسیقی فارغ از توصیفات و حواشی آن، دست آخر یک اثر رمانتیک است.

شاید حتی در دیگر آثار موسیقی رمانتیک، (برای نمونه اوورتور-فانتزی رومئو ژولیت اثر چایکوفسکی) لحظات فراوانی را یافت که به لحاظ تنش و التهاب، نسبت بیشتری با مسأله‌ی کابوس داشته باشند و بی‌تردید در مقایسه با موسیقی قرن بیستم بویژه آثار آتونالی همچون «شب دگرگون» شوئنبرگ به مراتب صریح‌تر و ساده‌تر است و با گنگی و رازآلود بودن دنیای کابوس هنوز فاصله دارد.

سعید یعقوبیان

سعید یعقوبیان

متولد ۱۳۵۸ تبریز
کارشناس ارشد علوم اقتصادی و برنامه‌ریزی از دانشگاه علامه طباطبایی ۱۳۸۶
نوازنده‌ی تار و سه‌تار، منتقد و پژوهشگر موسیقی

دیدگاه ها ۴

بیشتر بحث شده است