گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

رامین صدیقی: گفتم که دیگر در جشنواره نیستم

چرا آن زمان این مساله را عنوان نکردید؟ خاطرم هست که خود من از شما در باره این گروه پرسیدم که با توجه به سه اصل شما حضور قلی اف معنایی ندارد.

برای اینکه من نمی دانستم اصلا این گروه را چه کسی آورده و چگونه به جشنواره اضافه شده است.

من که برای مصاحبه به هتل تهران رفتم گفتند که آقای پیروزپی اینها را آورده اند.

من تا پیش از نشست خبری از آمدن گروه اطلاعی نداشتم. اصلا اگر بهترین گروه دنیا هم بودند، باید مسئول بخش بین الملل از آن خبردار می شد. حتی اگر رایگان و بدون تحمیل هزینه به جشنواره آمده بوده باشند. این بدترین بی احترامی و ناهماهنگی اداری بود.

همان زمان همین اعتراض را می کردید؟

بله کردم اما آنقدر درک سازمانی دارم که وقتی افراد بالادستی در تشکیلات وجود دارند، اول با آنها در میان بگذارم. من به آقای ترابی و ریاحی اعتراضم را کردم و آنها هم بدرستی در جریان مساله نبودند. می دانید که اصولاً هم آدم جنجالی و اهل حاشیه نیستم. نتیجه این شد که بعد از نواختن آخرین نت از آخرین گروه خارجی، به آقایان ترابی و ریاحی گفتم که دیگر در جشنواره نیستم.

آیا درست است که مدیر فعلی جشنواره موسیقی پیشنهاد دبیری بخش بین الملل برای امسال نیز به شما کرده بود؟

پیشنهاد بر عهده گرفتن مسئولیت بخش بین الملل را صریحاً ندادند اما بله، آقای نوربخش در شهریور ماه برای همکاری از من دعوت کردند. اما قبول نکردم. سه دلیل داشتم چرا که فرصت کمی داشتیم و زمان برای برنامه ریزی و آوردن گروههای متناسب با استانداردهایم و البته بودجه ای معقول، کافی و امکانپذیر نبود. ۵ ماه برای من زمان کمی بود. دلیل دوم تجربه ای است که در سال۹۲ بدست آوردم و بخاطر آن از بخش بین الملل جشنواره بیرون آمده بودم. چراکه احساس کردم شاید دیگر اختیار کافی را در سمت خود نداشته باشم و اگر قرار بود بازهم به ناگهان پیغام می آمد که فلان گروه هم قرار است اجرا داشته باشد، برایم قابل تحمل نمی شد! و یا اینکه در طی کار، دستور میآمد که آقای فلانی هم نظراتی دارند و یا با آقای فلانی هم مشورت کنید.

چطور؟ چگونه در بخش شما هم دخالت کردند؟

در سال ۹۲ چهره هایی را دیدم که در طول ماه های برنامه ریزی جشنواره نبودند و بعد یک دفعه در این ده روز جشنواره ظاهر شدند و من به طور کلی اعصاب تنش و کشمکش با اینگونه افراد را نداشتم و ندارم و اگر می ماندم باید با کسی گلاویز می شدم. من که کارمند دولت هم نیستم که ملزم به تحمل برخی بی نظمی های سازمانی باشم. به همین دلیل از منظر خودم، تصمیم درست را گرفتم و بی جنجال کنار کشیدم. واقعاً نمیدانم که آیا در سال ۹۳ از این اتفاقات افتاد یا نه و یا اینکه در دوره جدید خواهد افتاد، اما حسی غریزی به من می گفت که این احتمال زیاد است، پس از حضورم صرفنظر کردم.

۱ نظر

بیشتر بحث شده است