گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

رامین صدیقی: کاری می کنم که قابل دفاع باشد

حتی با تیم آقای نوربخش همین احساس را کردید که دعوت او را نبپذیرفتید؟


حتی با تیم آقای نوربخش هم. من مطمئن نبودم که آقای نوربخش می تواند اینقدر اختیار داشته باشد که مرزهایش را در این زمان محدود ببندد. من ترجیح می دهم اگر کار می‏ خواهم بکنم بتوانم از سرتا ته آن دفاع کنم. نه اینکه بگویم اینقدر را من کرده ام و بقیه به دستور فلانی بوده و این مساله تقصیر من نبود و فلانی سفارش کرده بود.

یعنی همان ضرب المثل تقصیر آستینم بود…


یعنی اینکه همیشه باب شانه خالی کردن از زیر کار وجود داشته باشد. اینگونه نمی توانم کار کنم. به آقای نوربخش هم گفتم که اگر تجربه اول شما در این مدت محدود خوب باشد، چون منصفانه هم فکر کنید نباید انتظار داشت تا در این مدت محدود تحول خاصی انجام گیرد، اما اگر سنگ بنایی بگذارند که سازمان یافته و نظام مند باشد و بتوانند از ۳۰ بهمن امسال برای سال بعد آغاز به کار کنند، حتماً در خصوص همکاری، تجدید نظر می کنم.

پس چگونه زودتر از این صحبتها تصمیم گرفتید که امسال هم در جشنواره همکاری نکنید؟


خیلی وقت ها آدم تصمیماتی را می گیرد که بیشتر حسی است، ولیکن بعدا اتفاقاتی پیش میاید که متوجه میشوید، اشتباه حس نکرده بودید! مثلا امسال که آقای نوربخش از من خواستند که همکاری کنم به همین دلیل جواب منفی دادم و گفتم از نظر زمانی نمی رسم. در حالیکه ایشان که هنوز هیچ دوره ای از جشنواره را مدیریت نکرده بودند که بتوانم بر اساس نقاط ضعف قبلی چنین ارزیابی را داشته باشم. اما حالا و با مصاحبه هایی که از او و همکارنشان در این چند هفته خواندم، خوشحال شدم که دعوت به همکاری را قبول نکردم، چرا که حرفهایی زده شد که اگر من در تیم جشنواره بودم مایل نبودم این حرفها به من هم منسوب شود.

مثلا؟


یکی اینکه گفته اند “اینجا کمیته امداد نیست”! مگر در دوره های قبلی جشنواره به کسی صدقه می دادند؟ یعنی من فکر می کنم آقای نوربخش لغزشی که در مصاحبه شان کردند که بدبینی مرا نسبت به جشنواره تایید کرد. من ترجیح می دادم مدیر جشنواره چنین حرفی نزند و صرفاً به آینده نگاه کند.

البته شاید به دلیل روحیه آقای نوربخش که سعی می کنند در جوابها، دندان شکن جلوه کنند اینگونه گفته اند!


هر چه باشد به هر حال گفته اند. دوم اینکه گفته اند جشنواره جای تکرار نیست و من این حرف را قبول ندارم چون اکنون در برنامه جشنواره چند گروه و یا هنرمند تکراری دارند. مثلا آقای سالار عقیلی، آقای ساکت و یا آقای شعاری که همگی در حداقل در یکی از دوره های بیست و هفتم، بیست هشتم یا بیست و نهم حضور داشتند و خب امسال هم که حاضرند. هرچند شخصاً اشکالی در این نمی بینم که برخی هنرمندان در دوره های مختلف اجرا داشته باشند، اما منظورم این است که اگر در گذشته کاری شده که شما هم می کنید چرا در کار خود آنرا قابل دفاع می دانید و برای کسانی که در گذشته انجام داده اند آن را توجیه ناپذیر می دانید.

شاید این استراتژی او برای جلوه جشنواره در اخبار است؟

من کاری ندارم که استراتژی آقای نوربخش چیست، اما اگر در تیمش بودم دوست نداشتم خبرنگاری چنین سوالی را از من بپرسد که اینگونه پاسخ بدهم. برای اینکه اگر ایشان به عنوان نماینده جشنواره حرفی را می زنند، من هم در آن گروه محسوب باشم دیگر نمی توانم از هم تیمی های خودم دفاع کنم.

در ضمن ماها آنقدر نیز از جشنواره دور نبوده ایم که فراموش کرده باشیم آقای نوربخش در اغلب ادوار قبلی هم در بخش داوری و هم شورای سیاست گذاری حضور جدی داشته اند. به همین دلیل زیر سوال بردن دوره های قبلی جشنواره کار خوبی نیست. کار خوب کردن لزوماً با بدکردن همه گذشته نمی شود و این استراتژی مورد پسند من نیست.

۱ نظر

بیشتر بحث شده است