گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

نیکلا واکای


نیکلا واکایی آهنگساز اپرا و معلم آواز ۱۵ مارس ۱۷۹۰ در تولنتینو متولد شد و در ۵ یا ۶ آگوست ۱۸۹۸ در پیسارو دیده از جهان فرو بست. او در محیط پیسارو رشد کرد تا اینکه والدینش برای تحصیل حقوق او را به رم فرستادند. عدم گرایش واکای به حقوق او را به سمت علاقه اصلی اش موسیقی سوق داد. ازین رو در ۱۸۰۷ به یکباره تحصیل در رشته حقوق را رها کرد تا به فراگیری درس های آواز، هارمونی، کنترپوان و آهنگسازی نزد جاناکنی آهنگساز برجسته ایتالیایی بپردازد. در ۲۱ سالگی و پس از اخذ دیپلم از آکادمی سانتا چیچیلیا به ناپل رفت و در محضر پاسیللو شروع به یادگیری آهنگسازی دراماتیک (صحنه ای) نمود.

قابل ذکر است که آرایشگر سویل پاسیللو تا قبل از اینکه روسینی آرایشگر سویل مشهور خود را چند سال بعد بسازد و اثر پاسیللو را از صحنه به در کند، یک شاهکار کمدی به حساب می آمد. واکای در کنار کسب دانش از پاسیللو کار نوشتن موسیقی مذهبی برای کلیساها را نیز به صورت ناشناس آغاز کرد. نوشتن آریا های ورودی برای والنتینو فیوراوانتی و دیگران از دیگر اقدامات این دوره از زندگی واکای هستند.

واکایی کارش را در ونیز شروع کرد و برای گذران زندگی به نوشتن باله و تعلیم آواز مبادرت ورزید. اولین موفقیت اپرایی اش را با اجرای I solitari di Scozia در سال ۱۸۱۵ و در شهر ناپل به دست آورد. ولی malvina پس از اولین شب اجرا در ۱۸۱۶ با عدم استقبال تماشاگران مواجه و Il lupo di Ostenda در ۱۸۱۸ تقلیدی از روسینی قلمداد شد. واکایی برای شش سال هیچ اپرایی نساخت. در سال ۱۸۲۰ اشعار اپرای Joseph اثر Mehul را ترجمه کرد و مس هندل را مورد تجدید چاپ قرار داد.

واکایی دوباره به آموزش آواز روی آورد و در امر آموزش از شهرت بالایی در میان قشر بالای ونیز پیدا کرد. در تریست و در ۱۸۲۱ مدتی نزد بیوه مارا زندگی کرد . پیشنهاد اخذ مقام کاپل مایستردر اشتوتگارت آلمان را رد کرد و در سال ۱۸۲۴ مجددا به سمت اپرا بازگشت.


audio file قسمتی از رمئو و ژولیت اثر نیکلا واکای

در پارما او ماموریت یافت تا buffo Pietro il grande, ovvero un geloso alla tortura را نوشته و خود نقش سولو را در آن ایفا کند. موفقیت این اجرا باعث شد تا در ناپل و در ۱۸۲۵، Zadig ed Astartea را اجرا کند و نهایتا رومئو و ژولیت معروفش را در میلان و در همان سال ۱۸۳۰ روی صحنه بیاورد.

مجددا صحنه را برای تدریس آواز ترک گفت و در ۱۸۲۹ به پاریس و از آنجا به لندن رفت. ۱۸۳۲ یک جزوه آموزشی به نام Metodo pratico di canto italiano per camera منتشر کرد که بعدها به به صورت یک استاندارد آموزشی در زمینه اپرا در آمد. یکی از دستورات این کتاب به این شکل است: “هنگام مواجهه با دو نت مشابه در پایان یک جمله یا نت های مشابه در میان آن، نتی که با قسمت تاکیدی یا آکسان کلمه همزمان می شود باید تا پایان قطعه به صورت آپاژیاتور باقی بماند.”

مرگ پدرش در سال ۱۸۳۳ باعث شد تا واکایی به ایتالیا باز گردد؛ سپس او در این سال ازدواج کرد و خانواده تشکیل داد. در ۳۳ و ۳۴ سالگی در بهترین خانه های لندن اجراهای زیبایی انجام داد. در ۱۸۳۷ پس از پیوستن به Coppola, Donizetti, Mercadante و Pacini در ساخت یک کانتات برای مرگ مالیبران خواننده سوپرانو شرکت کرد و در ۱۸۳۸ در همکاری با مارکو ویسکونتی در شهر تورین موفقیت هایی کسب کرد. در همان سال بود که با سمت ناظر کیفی کنسرواتوار میلان، به اقدامات جدیدی نظیر بازسازی سیستم آموزشی اپرا، افتتاح برنامه های صحنه ای برای هنرجویان اپرا و تاسیس گروه کر، دست زد.

واکایی در سال ۱۸۴۸ دار فانی را وداع گفت در حالیکه ۱۷ اپرا، پنج کانتات، چهار باله، بیش از یکصد تصنیف و آواز برای گروه کر ،موسیقی سازی و مذهبی، آموزش کنترپوان را در کارنامه کاری خود داشت. متاسفانه در آخرین سالهای زندگی تلاش این هنرمند برای تاسیس کنسرواتواری در رم ناکام ماند.

علیرضا سیفی

علیرضا سیفی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است