گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

شما می گویید که برادرم تنیس را طوری بازی می کند که شما نمی کنید، چون او عاشق آن است؟

درست است، اما او تنها ۱۰ سال سن دارد و دقیقا نمی داند چه می خواهد، تقریبا مثل خود من! همه فکر می کردند من می دانستم چه می خواهم وقتی ۱۰ ساله بودم، اما نمی دانستم و هنوز هم در حال جستجو هستم. برای او هم همینطور، اگر روزی کسی او را به زمین تمرین نبرد، او با سبدی پر از توپهای تنیس به زیر زمین می رود و آنها را به در پارکینگ می زند و این مرا دیوانه می کند، زیرا در حال تمرین کردن هستم، اما او عاشق این کار است! به من می گوید: “می توانی امروز با من به زمین تمرین بیایی؟ می توانی فقط کمکم کنی که سرویس بزنم؟”

آیا این مشغله ای که او با تنیس دارد همانند شما با ویلن است؟

بله، گاهی اوقات به زمین می رود ودر تمام یک ساعت هیچ کار جز سرویس زدن نمی کند، همانند من که گاه برای یک ساعت فقط یک قسمت مشخص را تمرین می کنم. برای او احتمالا از نظر فیزیکی خسته کننده تر خواهد بود، چون باید از تمام اعضای بدنش برای بازی تنیس استفاده کند.

آیا فکر می کنید که کارها را سریع تراز افراد دیگر انجام می دهید؟

زمانی که جوان هستید این گفته که “خیلی با استعداد هستی و سرعت بسیار بالایی داری” هیچ وقت به شما کمک نمیکند، اما خوشبختانه والدین خوبی داشتم که به من کمک می کردند که با این تعریفها و تمجیدهای فراوان خودم را گم نکنم و قدمهایم را روی زمین واقعیت محکم بر دارم و این زمانی به شما کمک می کند که روی سن می روید و ۱۰۰ درصد راضی نیستید، مهم نیست دیگران چه می گویند، برای شب بعد بیشتر تمرین می کنید!

به کسی که تمرین نمی کند چه می گوئید؟ باید زمانی به او فشار بیاورید؟

من دوست ندارم که کسی را مجبور به تمرین کردن کنم، اصلا فکر نمی کنم این راهش باشد. البته که چیز زیادی راجع به آن نمی دانم، فقط ۱۲ سال دارم. اما چیزی که به خاطرش همیشه از والدینم تقدیر کردم این بود که هیچگاه مرا مجبور به تمرین کردن، نکردند. فکر می کنم اگر تلویزیون و یا تیوی گیم (Nintendo) مرا می گرفتند و مرا در اتاقم زندانی می کردند و می گفتند تمرین کن، من از موسیقی متنفر می شدم… چه کسی نمی شود؟! در واقع به این علت که هر دو موسیقیدانند و خوب می دانند که این رشته چقدر مشکل است و زمانی که من شروع به نواختن ویولن و سفر کردم، مادرم گفت، “آیا واقعا می خواهی این کار را انجام دهی؟ اگر روزی دیگر برایت خوشایند نبود، فقط به من بگو” و این عالیست! اگر کسی شما را مجبور به انجام کاری کند که نمی خواهید شما با دور شدن از آن عکس العمل نشان خواهید داد، فکر نمی کنم این روش برای کسی مفید باشد.

برادرم نیز یک مقدار سلو تمرین می کند. بعضی از روزها آرشه در دستش است و یو-یو را در میان آن می گذارد، مسلما به اندازه من که ویولن برایم ارزش فراوان دارد او اینگونه نیست. اما اشکالی ندارد، اگر به موسیقی علاقمند باشد، که آشکارا است، خودش شروع به نواختن می کند و آنچه را که دوست دارد می یابد.

همیشه فکر می کردم که همواره هانون (Hanon) از بهترین جکهای آلمانی است. منظورم این است که تئوری نشان می دهد زمانی که شما می توانید قطعه ای را با سرعت بنوازید، همه چیز می توانید بنوازید، درست است؟ اما چرا این گونه نیست؟

فکر می کنم موسیقی چیزی بیشتر از انگشتان توانمند است! باید استعداد داشته باشید و در واقع باید یک جور هدیه موسیقی به شما داده شده باشد تا بتوانید انجامش دهید، فکر می کنم بعد از آموختن انگشتان، هیچ کس نمی تواند به شما ذات نواختن موسیقی را بدهد. من اساتید فوق العاده ای داشته ام، اما ذات خود موسیقی چیزی بود که بر اثر تجربه آموختم، با رفتن روی سن، نواختن با ارکستر های مشهور و دریافتن آن در درون خودم و آن زمان که به آهستگی شروع به درک کردن درجه های مختلف موسیقی میکنید و تنها می خواهید در این اتاق بزرگ به گوشه دری پناه برید. باید آن را در درون خود بیاموزید، از آن جا به بعد شما تنها به خودتان سپرده می شوید. فکر می کنم، تماشاچیان می دانند چه زمان به نت گوش می دهند، چه زمان حقیقاتا به موسیقی!

wolaver.org

گفتگوی هارمونیک

گفتگوی هارمونیک

مجله آنلاین «گفتگوی هارمونیک» در سال ۱۳۸۲، به عنوان اولین وبلاگ تخصصی و مستقل موسیقی آغاز به کار کرد. وب سایت «گفتگوی هارمونیک»، امروز قدیمی ترین مجله آنلاین موسیقی فارسی محسوب می شود که به صورت روزانه به روزرسانی می شود.

۱ نظر

بیشتر بحث شده است