گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk


آنتونیو استرادیواری لوتیه‌ای بود از اهالی ایتالیا. لوتیه واژه‌ای است مشتق از نام ساز لوت و به سازنده سازهای زهی گفته می‌شود. استرادیواری تقریبا همه نوع ساز زهی می‌ساخت و از او تعدادی ویولن، ویولا، ویولنسل، گیتار و حتی یک هارپ به یادگار مانده که همه از نفیس‌ترینهای نوع خود به شمارند. بی‌دلیل نیست که او را باارزش‌ترین سازساز دانسته‌اند.

توجه باید داشت، این آنتونیو استرادیواری را گاهی با تلفظ لاتینی شده‌اش استرادیواریوس می‌گویند. گاهی هم نام خلاصه شده استراد بر سازهای او می‌نهند. پس استرادیواری و استرادیواریوس یک نفر است و استراد نام سازهای اوست.

زایچه نامه‌ای از او در دست نیست، ولی باور بر این است که آنتونیو استرادیواری در سال ۱۶۴۴ در کرمونا متولد شد، شهری کوچک در ایتالیا. پدرش آلساندرو استرادیواری بود و مادرش آنا مورونی. محتمل است که آنتونیو در فاصله سالهای ۱۶۵۸ تا ۱۶۶۴ شاگردی نیکولو آماتی کرده باشد در کارگاهش، ولی شواهدی هم برخلاف این قصه در دست است.

آنتونیو در ژوئیه ۱۶۶۷ با فرانچسکا که بیوه‌ای جوان بود ازدواج کرد، شش فرزند حاصلش. سی ویک سال بعد که فرانچسکا فوت کرد، دیگر بار آنتونیا زامبلی را به زوجی گرفت، پنج فرزند هم از این وصلت نصیبش شد.

شهرت استرادیواری از حوالی ۱۶۸۰ فراگیر شد، و به تدریج از کپی برداری از مدلهای آماتی به شکلها و متدهای اختصاصی خودش مایل شد. قوسهای بدنه را به کلی تغییر داد، ضخامت چوب را در قسمتهای مختلف دگرگون کرد، و حتی رنگ لاک الکلی که به کار می‌برد عوض کرد(۱). برچسبهای سازهایش همه به لاتینی نوشته شده‌اند، به معنی ساخته شده بر دست آنتونیوس استرادیواریوس به سال فلان.

توافق نظر بر آن است که بهترین استرادها در فاصله ۱۶۹۸ تا ۱۷۲۵ ساخته شده‌اند و اوج مهارت استرادیواری را در سازهای حوالی ۱۷۱۵ می‌دانند. سازهای ۱۷۲۵ تا ۱۷۳۰ قابل قیاس با سازهای دوره قبل نیستند، برچسبهای آنها هم تفاوت دارد، لذاست که تصور می‌شود بیشتر آنها را دو پسرش اوموبونو و فرانچسکو ساخته‌اند. سازهای ساخته شده بر دست خود آنتونیو بالغ بر ۱۱۰۱ تخمین زده شده، حدود ۶۵۰ تای آنها باقی مانده به یادگار.

آنتونیو استرادیواری در دسامبر ۱۷۳۷ در زادگاهش کرمونا وفات یافت و همان جا در کلیسای کاتولیکی سن دومینیکو مدفون است، هر چند که این کلیسا در سال ۱۸۶۸ تخریب شد و جای دقیق آرامگاه معلوم نیست.

سازهای استرادیواری ساخته را بهترینهای جهان در رده سازهای زهی آرشه‌ای می‌دانند. فقط تعدادی از سازهای ساخت گوارنری دل جزو به استرادها نزدیک شده‌اند. بعضی نوازندگان، به ندرت، گوارنری را به استراد ترجیح داده‌اند. رکورد فروش سازهای استرادیواری که همانا رکورد فروش همه سازها هم هست، در اختیار ویولن استراد ۱۷۰۷ به نام همر است (به فتح ها بخوانید) که در حراج شانزدهم مه ۲۰۰۶ کریستی به مبلغ سه و نیم میلیون دلار امریکا فروخته شد.

توضیح:

۱- یکی دو سال پیش مقاله‌ای دیدم در مجله‌ای، ادعا داشت تازه کشف شده، یکی از علتهای صدای بی‌نظیر سازهای استراد داروی ضد موریانه‌ای است که استرادیواری در مخلوط لاک الکل استفاده می‌کرده است. اگر پیدا کنم این مقاله را، خالی از لطف نخواهد بود ترجمه و انتشارش.

فاریا پیر بازاری

فاریا پیر بازاری

دیدگاه ها ۱۷

  • با تشکر از شما، فکر می کنم اگر نمونه ی برچسب های بکار رفته روی سازها به عکس های این مقاله اضافه بشه، مفید باشه ودیگر بیان آنکه چرا نام لوتیه که واژه‌ای است مشتق از نام ساز لوت، به سازنده سازهای زهی گفته می‌شود؟ در ضمن هر چند که جای هیچ شک در میزان نبوغ و کیفیت سازهای استراد نیست اما نباید چنین پنداشت که بعضی نوازندگان و به ندرت، گوارنری را به استراد ترجیح داده‌اند زیرا نیم نگاهی به سازهای نوازندگان شاخص سده گذشته و کیفیت صدا و ساخت و هم چنین قیمت فروش سازهای گوارنری نشان از جایگاه این سازنده دارد.نکته ی دیگر در باب قیمت استراداست، که گران ترین آنرا “همر” ذکر کرده اید، با مراجعه به آدرس:http://www.stradivariinvest.com/index.html می توان از قیمت بعضی از سازهای معتبر استراد و گوارنری با خبر شد، که ظاهرا خلاف آن موضوع در آنجا آمده است.

  • زنده باد به شما خواننده دقیق، مطلبی ارجمند، خانم یا آقا. اول، از شما و همه خوانندگان عذرخواهی کنم، ذکر مرجع را فراموش کردم… شاید درست بگویید، چون مطلب را از ویکیپدیا برداشته‌ام که می‌دانم چندان معتبر و دقیق نیست. ولی در صحت سایتی که معرفی کرده‌اید هم درنگی باید، وبسایتی آکادمیک یا دولتی نیست که بی‌تردید معتبر باشد. در معرفی سایت (درباره ما) تجاری به نظر می‌رسد. علی ای حال، قیمت نجومی این سازها را می‌خواستم نشان دهم که همان سه ونیم میلیون کافی است، پنج شش میلیون طلب من! از خوانندگان تقاضا دارم این وبسایت مطلبی گرامی را ببینند به هر حال. در این فهرست رکورد فروش ساز شش میلیون آمده است. سایت دیگری (فوربس) دیدم که رکورد را دو میلیون نوشته، باز هم از آن استراد، ولی لیدی تنانت، وبسایت گران‌ترینها هم همین را تایید کرده، ولی تاریخ فروش را ۲۰۰۵ آورده، قبل از فروش همر. اما در مورد واژه لوتیه، پیدا کردم در دیکسیونرهای معتبر که کلمه‌ای فرانسوی است و ریشه در قرن نوزدهم دارد، ولی چرایش را نفهمیدم. چه خوب است خواننده‌ای که محرر را هل دهد به یاد گرفتن دو کلمه بیشتر. باز هم ممنونم، صمیمانه.
    http://www.stradivariinvest.com/index.html
    http://most-expensive.net/violin-world
    http://www.forbes.com/2006/04/10/expensive-musical-instruments_cx_mr_0411musicinst.html

  • چگونه استرادیواری معرفی می کنین اما حتی یک نمونه تصویری از میان سازهایش، یا یک نمونه صدا و یا لیبل ساز … رو در این نوشته نمی آرین؟

  • جناب فاریا تشکر صمیمانه ما را هم بپذیرید.از قلم شما خیلی لذت می برم.چه در اینجا چه در “دنیایی بهتر”.

  • پارسای گرامی، چندین تصویر از استرادها و برچسبهای استرادیواری در کتابخانه‌ها پیدا کردم، برای شما در وبلاگم گذاشتم. فقط مایلم در برابر، (باور کنید برای این کار خیلی وقت صرف کردم) تقاضا کنم، دفعه بعد قدری به لحن کامنت توجه فرمایید، با حفظ معنی. به جای آن چه فرموده‌اید می‌شد گفت “بهتر بود تصویری از سازهای استراد و نمونه صدا یا لیبل آنها هم در متن گنجانده می‌شد.” قشنگ‌تر نشد؟ بیایید دنیای بهتری بسازیم، کسی را وظیفه بگیر خود فرض نکنیم.
    http://farya.blogspot.com/2009/01/blog-post_8656.html

  • ۱-زمانی که هدف از یک نوشته معرفی، اطلاع رسانی یا امثالهم درباره فردی یا چیزی هست، آن نوشته باید با قراین مربوطه همراه شده تا زمینه فهم کامل خواننده از مطلب برآورده شودو گرنه شاید معرفی نکردن موضوعی از ناقص مطرح کردنش مفید تر باشه. اینکه شما فردی با جایگاه استرادیواری رو بدون آوردن تصاویر سازهای دست سازش یا لیبل هاش یا ابزارهای ساخت سازش که در موزه ها موجودند یا نمونه صوتی از سازهاش یا برخی از الگوهای ابعادی سازهاش معرفی می کنین می تونه ناشی از عواملی مثل بی دقتی، یا بی حوصلگی در ارائه دقیق مطلب یا کم اطلاعی در موضوع باشه و در هر حال ارائه صحیح مطلب، خدشه دار میشه.۲- هر چند به قول شما، کسی وظیفه بگیر دیگری نیست اما در این مورد خاص( آموزش عمومی افراد، یا بالا بردن سطح عمومی سواد توسط “”رسانه””)، شما رسالت بالاتری از روابط عادی اجتماعی ما بین افراد، نسبت به دیگران دارید و اگر ظرفیت آموزش یا ارائه صحیح مطلبی در نویسنده وجود نداشته باشد، نباید در آن مورد دست به قلم برد و یا نسبت به اعتراض مخاطب جبهه گیری کرده و یا بدتر از آن، به مخاطب با لحنی این چنین روش حرف زدن رو یاد دهد( و در حالی که اشکال از جانب نویسنده بوده). ۳-البته شما زحمت کشیدین که تصاویری رو بعد از چند روز در وبلاگ شخصی خوتون قرار دادین ولی برای من خواننده چندین ساله این سایت، این هم یک بدعت جدید و عجیبی است که چرا و چگونه مقاله ای در این سایت قرار می دین و عکس هاش رو در سایت دیگری میگزارین و واقعا جای تعجب داره آیا این سایت توانایی اصلاح مقاله رو نداره یا…؟و آیا خواننده باید سرگردان در سایت ها به دنبال تکمیل نوشته شما باشد؟۴-موضوع دیگر روش ارائه عکس های پر زحمت ای است که وبلاگتان قرار داده اید و آن کیفیت بسیار پایین و غیر قابل استفاده فنی این عکس هاست که مضاف بر آن نام حک شده وبلاگتان بر آثار هنری استراد شدیدا بر زیبایی بصری این تصاویر لطمه زده است.در واقع هدف از گذاشتن این تصاویر با این ابعاد و کیفیت چه بوده؟ اینکه به مخاطب بگوییم ویولن چه شکلی است؟ یا مثلا ویولن های استراد قرمز رنگ است؟! و خواننده بعد از دیدن این تصاویر نازل الاحوال چه چیزی بر سطح معلومات و گستره دانشش اضافه می گردد؟ پیشتر در مقاله ای در همین سایت شاهد ارائه زیباترین تصاویر با بالاترین کیفیت و بدون منت (نام بردن سایت) بوده ام، ای کاش این رفتار سرمشقی باشد برای کسانی که به دنبال ساختن دنیای بهتری هستند!۵- اصولا داشتن تخصص در موضوع، حلقه مفقوده تمامی کارهای ماست، شاید اگر به این مسئله بیشتر اهمیت داده شود دیگر شاهد چنین مشکلاتی نباشیم و السلام.

  • نظر به اینکه مترجم مقاله فوق، به جای ارائه پاسخ های فنی به موارد مطروحه اینجانب در کامنت های اول و دوم اقدام به توهین در “وبلاگ شخصی” خود نسبت به بنده نموده و از کلماتی نظیر: کامنتهای بی‌معنی ولی رنج دهنده، مرض اشکال کردن،گریبان گیری، کامنت یخی،کامنت نویس بی تعمق، حرکت خارج از حوزه دید و بینش خواننده و طفلک، در پاسخ به من استفاده نموده، مطالبی را بیان می کنم:۱-” رفتار خارج از عرف”: آنچه که تا امروز در این سایت وزین دیده ام، بکار بردن ادبیات مودبانه نویسندگان و مترجمان و مسولین سایت در ارتباط به خوانندگان بوده است که نشان از کاردانی و سطح بالای شعور کاری آنان دارد زیرا یکی از اساسی ترین پارامترهای اعتبار یک نشریه تعداد مخاطبان و خوانندگان آن است و به واقع، خوانندگان مهمانان و ولی نعمت سایت و مسئولانش هستند نه مسئولین ولی نعمت خوانندگان و اتخاذ چنین رویکردی و احترام به مراجعین باعث بروز موفقیت برای نشریات است طبیعی است روش پاسخوگی مترجم حکایت از عدم دخول او بر این امر است. از طرف دیگر بنده نیز در هیچیک از دو کامنت توهین و فحاشی نسبت به مترجم مقاله نداشته ام، بکار بردن چنین الفاظی که دقیقا نشانه “ادبیات ذاتی” مترجم است ۲-“عدم نقد پذیری”: تا زمانی که اندیشه در بوته تفکر شخصی است نشانی از نقد دیگران ظاهر نمی گردد. اما اگر فردی خود را در جایگاه بیان نظرات شخصی یا دیدگاههای مورد تاییدش قرار داد، آنگاه نقد آغاز می شود و اصولا اگر کسی از نقد افکارش دچار تشویش می شود بهتر است نظراتش را بیان نکند.تشویش که با توهین به دیگران به اوج خود می رسد نشان از ضعف و کم اطلاعی سخنور می دهد، اما همین نقد برای افراد با هوش چون چراغی است که در ذهنشان روشن شده و به افکارشان اعتلا می بخشد.۳-“فرار از جمع”: اینکه به جای پاسخگویی به نظرات خواننده در همین مقاله، مترجم پاسخش را در گوشه ای ( وبلاگ شخصی) خود و در جمع کوچک خود بیان کرده حاکی از آن است که او خود بهتر از همه می داند که اینگونه پاسخگویی و اینچنین ادبیاتی در جایی چون این سایت با تعداد بالای بینندگان، به ‍‍ژست هنری اش لطمه شدیدی می زند.
    اما اصل مطلب: ۴-در پاسخ به کامنت من گفته اید: این باید را که گفته؟ تا چه حد باید وارد جزئیات شد؟. باید را کسی نگفته، اما اینکه شما تا کنون متوجه نشده اید جای تعجب دارد. نگاهی به سطح علمی مقالات ارائه شده نویسندگان این سایت مثل آقایان مهاجری، ضیایی، نوربخش، پورقناد، جواهری و… نشان از چارچوب علمی و سطح بالایی دارد که حدود سطح بندی مقالات سایت رو تعیین می کند. و همینطور سطح دانش و درک خوانندگان از مطالبی را که از آن لذت می برند و همینطور حدی از جزئیاتی که باید در آن وارد شد. ۵- تعجب می کنم که شما در سال ۲۰۰۹ چگونه هنوز فکر می کنید برای تهیه عکس چیزی لازم است تا از کانادا به موزه های اروپا بروید؟؟! مگر تا به حال از سایت های سرچ انجینی مثل گوگل استفاده نکرده اید!!؟ و لابد فکر می کنید من چنین انتظاری از شما دارم که این مطلب را نوشته اید؟ حتما مزاح فرموده اید قربان.۶- بنده خود دانشجوی سازگری هستم و داکیومنت سازهای معتبر و غیره را دارم و نیازی هم ندارم که شما اینگونه بر سرم منت گذاشته اید. اگر به کامنت اول هم دقت کنید متوجه خواهید شد. هدف من از ابتدا ارائه مقاله بصورتی موزون و کم نقص در سایت بود تا سایر خواننگان و علاقه مندان مراجعه کننده به این نوشته از آن لذت برند و بر اطلاعاتشان بیفزایند، اما از آنجا که شما از نقد بشدت مشوش می شوید، از همان ابتدا درک نکردید موضوع را. ۷-در پایان لزوم یادگیری بهرمندی از امکانت مولتی مدیای اینترنت رو یادآوری می کنم. اینکه شما برای بهتر عرضه کردن این مطلب در سایت می تونید از امکانات پخش صدای ساز، تصاویر رنگی و… استفاده کنید و تصورتان را از نشریه الکترونیکی نسبت به نشریه کاغذی دگرگون فرمایید، هر چند که شاید هنوز رویای نشریه کاغذی را در سر می پرورانید و درک کاملی از اهمیت موضوع ندارید و السلام.

  • واقعا جای تاسف است که ما مردم حتی یک مقاله نمیتوانیم بخوانیم بدون اینکه خودمان را مطرح کنیم. خودپسندی همه ما را غرق کرده.

  • حاج حسن آقا، اگر منظور شما بنده بوده است می تونین به اولین کامنت من، شماره ۵ مراجعه کرده و متوجه موضوع مورد اشاره بنده شوید و سپس به روند گفتگوی بین من و جناب فاریا توجه کنید تا ببینید چه نوع برخوردی از طرف ایشان باعث شد تا کار از یک نظر ارتقا دهنده به این درجه از مجادله برسد و سپس خودتون رو در اینجا مطرح کنید!

  • باسلام وتشکرازشمامیخواستم بگویم درسایتی خواندم که علت متفاوت بودن صدای استراداستفاده ازگیاهان منطقه ای است که درآنجارشدکرده اند .بعلت سردبودن منطقه درتمام فصول سال رشدگیاه ودرنتیجه تراکم سلولی درتمام فصول یکسان بوده است.تاچه باشدنظرخوانندگان.

  • سلام بر همگی سروران.میخواستم بدونم چطور ممکنه به اصالت ویولون ساخت آنتونیو پی برد…ویولونی دیدم که داخلش روی برگی از کاغذ که زرد شده اسم ایشون و سال ساخت نوشته شده …چطور میشه سن این ساز معلوم بشه

بیشتر بحث شده است