گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

ایران در کشاکش موسیقی (۲)

پس از شاه تهماسب پسرش شاه اسماعیل دوم به حکومت رسید، او که مردی نالایق عیاش و بی کفایت بود، دستور قتل برادرش سلطان ابراهیم میرزا که شاعر، موسیقیدان، خوش نویس، ادیب و فاضل بود را صادر کرد. دوره صفویه دوره رکود مطالعات نظری بشمار می رود به علت جهالت و تعصب سلاطین صفوی، اکثر موسیقیدانان جان خود را در خطر دیدند و جلای وطن کردند و رهسپار هندوستان شدند.

خاندان افشار (که نادر شاه بنیانگذار این سلسله بود)، مشغول جنگ و کشتار و کشورگشایی و خراج از هندوستان، علاقه ای به علم و ادب موسیقی نداشت؛ در نتیجه موسیقی و ترانه خوانی هیچ رونقی نداشت.

هنرمندان همچنان دلمرده، پریشان حال، گوشه نشینی اختیارکردند و موسیقی مهجورو تا حدی فراموش گردید.

در حکومت کوتاه ۴۸ ساله زندیه، فرصت پرورش هنر موسیقی آنطور که باید وجود نداشت، فقط در مدت کوتاه حکومت کریمخان زند، فکر نشاط و خرمی وآسایش مردم وجود داشت.

در زمان کریمخان زند بر پاداشتن تعزیه،انجام موسیقی مذهبی و شاهنامه خوانی نیز رایج بود.

بعد از کریمخان مجددآ جنگ و خونریزی و ناامنی در کشور حکمفرما شد، موسیقی به انحراف کشیده شد، کسانیکه به این حرفه می پرداختند بیشتر کلیمیان و عامه مردم بودند و اهل فن موسیقی که در دوره زندیه مقام و منزلت داشتند، در حد “کافر” اعلام شدند و حتی از خاکسپاری آنها ممانعت به عمل می آمد.
در دوران قاجار جسد بسیاری از موسیقی دانان برجسته از جملهٔ استاد بزرگ تار میرزا حسینعلی‌ را در گورستان کلیمی ها یا حتی کفار و بی کسان دفن کردند.

بنابر این موسیقی دانان، نوازند گان ایران دوران سیاه و مشقت باری را تحمل کردند یا مورد قهر و غضب شاهان و حاکمان ظالم قرار می گرفتند و یا ابزاری بودند برای عیش و عشرت.

اگر هم از طریق شاه عباس مورد حمایت قرارگرفتند، دیری نگذشت که افغانی ها، «طالبان وار» همه خانه ها و محله هنرمندان را که شاه عباس برایشان تهیه و تدارک دیده بود، به ویرانه ای تبدیل کردند؛ آنچنان کشتار و وحشت بجای گذاشته بودند که حتی مغول چنین ترور وحشت انگیزی را برای مردم شیراز بوجود نیاورده بودند.

تاریخ غم انگیز و تحقیرآمیز موسیقی و موسیقیدانان ما احتمالا در جهان بی نظیراست!

در کل جامعه ما در مقابل نوعی رکود و تاخیرفرهنگی قرار گرفته بود و موسیقی سیری نزولی را پیمود.

موسیقیدانان ما رمق یادگیری را به خاطر تازیانه های بی رحمانه حاکمان از دست داده بودند و تا اوایل دهه ۱۹۲۰ هنوز نوازند گان، سازهایشان را زیر عبا مخفی می کردند و در خانه های خلوتشان مخفیانه می نواختند و آنچه می دانستند را سینه به سینه منتقل می کردند؛ یا این پیشامد ها و عدم دستیابی به مکتب و سبک جدید، موسیقی دچار انحراف شد.

حسین اصلانی

حسین اصلانی

دیدگاه ها ۲

  • همیشه فکر میکردم چرا موسیقی ما اینقدر رخوت انگیز و کسالت باره… مثلا همین الان داشتم اجرایی از یک گروه تلفیقی ایرانی و اسپانیایی “قصیده” با آواز معتمدی رو نگاه میکردم… شور و عظمت از فلامنکو (آواز و گیتار) میباره. همین که خواننده ایرانی با کمونچه وارد میدون میشه اصلا حال آدم کرفته میشه. بی تعارف میخوره تو ذوق آدم. انگار بذر مرگ میپاشن توی خاک وجود آدم. اگر کسی شور و حرارت و پیچیدگی باخ رو درک کنه غیر ممکنه گرد موزیک ایرانی بگرده. (بدون همون تعصب قدیمی که ما از همه بهتریم و… ) از حدود سیصد چهارصد سال پیش که این سرزمین سیر قهقرایی رو در علم و فلسفه و هنر و… را آغاز کرده موسیقی هم از این امر مستثنی نبوده. شرایط امروز محصول انسانیت نسل های گذشته است. {…} میگین نه، ببینید این گونه حرف ها با چه عکس العمل شدیدی مواجه میشه…

  • البته اینجانب تو کامنت بالا کمی جوگیر هم شدم… هیجکس نمیتونه منکر جایگاه رفیع و کمال موسیقی ایرانی بشه. مقایسه بالا صرفا نگاهی جزیی بود.

بیشتر بحث شده است