گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

مروری بر کتاب «بنیان های آموزش موسیقی» اثر ادگار ویلمز (۱)

در تمامی دانشگاه ها و کنسرواتوارهای دنیا درسی به نام پداگوژی (pedagogy) وجود دارد که همان شیوه «آموزش» است اما متاسفانه در ایران چنین رشته ای مورد کم توجهی قرار گرفته و به اندازه کافی به آن پرداخته نشده است. یک فارغ التحصیل موسیقی شاید به تمام علم موسیقی اشراف داشته باشد اما شناسایی نیازهای آموزشی یک مقوله جدا از خود دانش موسیقی است. اینکه بدانیم یک کودک یا فردی که از موسیقی چیز زیادی نمی داند اولین نیازهایش چه چیزی می تواند باشد از ضروریات آموزش می باشد؛ در نتیجه پداگوژی، آموزش شاگرد محور است.

در حیطه آموزش موسیقی در دیگر کشورها تاکنون تلاش های بسیاری صورت گرفته و متدهای آموزش موسیقی مختلفی طراحی و اجرا شده اند. مانند متد سوزوکی، کودای، دالکروز، شیوه ارف و متد ویلمز. اما در این بین متد ویلمز شاید یکی از جامع ترین متدهای موجود باشد چرا که تمام متدهای پیشین را در دل خود دارد و همچنین خود ویلمز نه تنها یک موزیسین بلکه یک پداگوگ نیز بود و با نگاه روان شناسی، کتاب هایش را تالیف کرده است.

در همین راستا با مروری بر کتاب «بنیان های آموزش موسیقی» اثر «ادگار ویلمز»، ترجمه «مهران پورمندان» آهنگساز و پژوهشگر موسیقی، به برخی از نکات کلیدی که برای هنرجویان و مربیان موسیقی می تواند مفید باشد اشاراتی کرده ام.

بنیان های آموزش موسیقی از نگاه ویلمز

صوت

نقطه آغازین در آموزش پدیده صوت است. صدا می تواند تاثیرات شنیداری را با حرکات بدن تلفیق کند. ویلمز بر جنبه های روان شناختی در آموزش موسیقی و نیز المان های طبیعی انسان مانند صدا و حرکات تاکید فراوان می کند. او بر این باور است که موسیقی بر پرورش گوش و امر شنیدن تاکید فراوان دارد؛ آموزش بنیان های موسیقی باید بر اساس المان های طبیعی که در انسان موجود است مانند زبان، حس، حرکات بدن و تمایل انسان به هماهنگ شدن با محیط، برانگیخته و آموزش داده شوند. همچنین یک نگاه روانشناسانه در پشت این آموزش وجود داشته باشد. در این راستا گوش موسیقایی از طریق شنیدن باید پرورش پیدا کند.

گوش موسیقایی

گوش موسیقایی تنها یک سلسله اعصاب و… نیست بلکه از نگاه ویلمز گوش موسیقایی عملکرد ذهنی دارد و متاسفانه در آموزش ساز اغلب نادیده گرفته می شود. برای پرورش گوش موسیقایی باید به سه جنبه توجه کرد:

پرورش شنوایی حسی: حس شنوایی که بصورت طبیعی در تمام انسان ها وجود دارد را می توان پرورش داد. این حس از طریق ایجاد صداهای مختلف برای کودک یا توسط خود کودک از همان مراحل ابتدایی جنینی می تواند پرورش یابد تا کودک به صداهای پیدامون حساس شود و به آن ها شناخت نسبی ای پیدا کند. کودک می تواند در معرض صداهای هارمونیک و آکوردها قرار بگیرد و آن ها را بشنود.

عاطفه دمیرچی

عاطفه دمیرچی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است