مقدمه
با توجه به علامتهایی که در طول قطعه مشاهده میشود در مییابیم که وسکس در این قطعه از ترکیب فواصل، مد جدیدی به وجود آورده و از آن به عنوان گام اصلی قطعه استفاده کرده است. او از ترکیب دانگ اول مد فیریژین (فواصل نیم پرده، پرده، پرده) و دانگ اول مد لیدین (پرده، پرده، پرده) با وجود یک فاصلهی نیم پرده بین این دو دانگ با مبدأ و مقصد نت ر گامی جدید به وجود آورده که نتهای آن شامل ر، می بمل، فا، سل (دانگ اول) لا بمل، سی بمل، دو، ر (دانگ دوم) هستند. البته او با استفادهی موقتی از نت سل بمل در بعضی قسمتها فاصلهی پردهی آخر دانگ اول را تبدیل به نیم پرده میکند و دانگی جدید میسازد.
این قطعه یک تم و واریاسیون است. در این قطعه عناصر متفاوتی مانند متر، ریتم، تمپو، فواصل، سازبندی و غیره در قسمتهای مختلف و با روشها و به گونههای متفاوتی واریاسیون شدهاند اما نکته این است که چند روش ثابت برای گسترش و واریاسیون کردنها در این قطعه دیده میشود.
نخستین موضوع مهم که هم در شنیدار و هم در نت این قطعه مشخص است محوریت نت لا و ر است. حرکتهای بالا و پایین روندهای که در آخر به نت لا ختم میشود و رسیدن مدام نتهای دیگر به نت لا و تاکید مدام بر این نت برای یک موسیقیدان ایرانی تداعیگر دستگاه نوا (۱) است. اگر نوای ر را در نظر بگیریم دانگ اول آن شامل نتهای لا، سی کرن، دو و ر است که ر نت شاهد است و دانگ دوم آن با شروع از نت شاهد ر به ترتیب ر، می، فا، سل است که گردش این نوا حول محور ر است. در این قطعه نیز گردش ملودیها حول محور دو نت ر و لا است و گردش ملودیها بیشتر در دانگ اول نوای ر است. همچنین با توجه به این که قطعه در گامی که ترکیبی از دو مد فیریژین و لیدین است ساخته شده به تدائی از دستگاه نوا بیشتر شدت میبخشد. (آوانگاری اول و دوم)
این دو نت
آوانگاری دوم: تاکید مداوم بر روی نت ر و همچنین حل شدن نتها بر روی نت لا و ر که دسگاه نوا را تداعی میکنند
یکی از روشهای گسترش و واریاسیون موتیف، تکرار تم اصلی قطعه با روشهای مختلف و در عناصر و قسمتهای مختلف است. همچنین باید توجه داشت ملودی، هارمونی و نوانس در این قطعه تغییر چندانی ندارند و بازی اصلی در این قطعه بر روی ریتم، متر و تمپو صورت گرفته است. بازیهای ملودیک و ریتمیک وسکس بسیار شبیه کارهای بلا بارتوک است و گویی به نحوی از او تاثیر گرفته. روند اصلی گسترش در این قطعه افزایش و کاهش فواصل، ریتم، متر، تمپو، سازبندی و عناصر دیگر است و با دوبل کردن و ایجاد تقابل و نگاه دوتایی به عناصر، بازی جذابی را شکل داده است. همچنین از روشهای واریاسیون دیگر مانند تکنیکهای گسترش در این قطعه استفاده شده است.
پانوشت
۱- دانگ اول دستگاه نوا از فواصل مجنب (یک ربع پرده از یک پرده کمتر البته فاصلهی ربع پرده وجود ندارد و فقط برای اندازه گیریهای نسبی است)، مجنب، طنینی (یک پرده) و دانگ دوم آن از طنینی، بقیه (نیم پرده)، طنیی تشکیل شده است و نت شاهد و اختتامش یکسان است. برای مثال اگر نوای سل را در نظر بگیریم دانگ اول آن شامل نتهای ر، می کرن، فا سل و دانگ دوم آن شامل نتهای سل، لا، سی بمل و دو است که نت سل شاهد است و در هر دو دانگ نیز وجود دارد و تمامی جملات و حرکات در دو دانگ نوا به نت سل که نت خاتمه نیز میباشد ختم میشود. البته برخی از نوازندگان برای اجرای راحتتر این دستگاه و همچنین برای اجرای آن با برخی از سازهای کلاسیکی که کوک دستگاههایی ایرانی که دارای فواصلی مانند کرن هستند (مانند پیانو) سخت است آن را به بمل مایل کرده به جای اجرای کرن از بمل استفاده میکنند که در این صورت فواصل دانگ اول نوا به بقیه، طنینی، طنینی تبدیل میشود که نوایی که در قطعهی وسکس هست از این خصوصیت برخوردار است و به همین دلیل نوای ر تامپره به وجود آمده که از نتهای لا، سی مبل، دو و ر استفاده شده است و به جای سی کردن از سی بمل استفاده شده و دانگ اول به جای این که شامل فواصل مجنب، مجنب، طنینی باشد از فواصل بقیه، طنینی، طنینی تشکیل شده است. نوای سل، دو و ر از رایجترین نواها هستند و قطعهی نی نوای حسین علیزاده نیز از بارزترین مثالها برای این دستگاه است.
سلام و مرسی … ای کاش در مورد آهنگساز اطلاعاتی میدادید یا حداقل لاتین نام ایشان را قید میکردید تا خودمان جستجو کنیم و نمونه صوتی کوچکی از قطعه یا لینکی از فایل صوتی جهت شنیدن و همچنین پارتیوتور آن
https://youtu.be/DN_7pydhrPc
لینک تصویری موومان دوم کوارتت زهی شماره ۳ اثر Peteris Vasks ……
لینک بیوگرافی آهنگساز
http://www.lmic.lv/core.php?pageId=747&id=293&