گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

هاشمی: کلاس استاد حنانه بسیار جذاب و مفید بود

من ضمن کلاس خصوصی، در کلاس های گروهی استاد حنانه هم شرکت می کردم. آقای امیر علی حنانه هم در آن زمان، با وجود سن کم این دروس را قبلاً نزد پدرشان بطور خصوصی گذرانده و کاملا مسلط بودند با اینحال در کلاس گروهی بچه های هنرستان شرکت و به اعضای کلاس جهت تفهیم بهتر مطالب کمک می کردند.

چندی بعد نیز تعدادی از شاگردان آماتور ویولون معلم عزیزم جناب بهروز وحیدی آذر، توسط ایشان به استاد حنانه معرفی شدند و استاد هم کلاس گروهی دیگری را برای تدریس به آنها تشکیل داد که البته این گروه دوم رشته تحصیلی شان موسیقی نبود و اغلب از دانشجویان رشته پزشکی بودند.

کلاس های گروهی بچه های هنرستان در روز های پنج شنبه هر هفته رأس ساعت چهار بعد از ظهر شروع و معمولاً تا هفت طول می کشید. پس از آن هم استاد در خصوص آثار خود و روش آهنگسازی و هارمونی ابتکاری شان بر روی مُد های ایرانی صحبت و توضیحاتی را می دادند و ضمن آن نمونه هایی از موسیقی های ضبط شده آثارشان را که جایی هم منتشر نشده بود از روی نوار ریل یا نوار کاست برایمان پخش می کردند و همراه با پارتیتور اثر مطالبی می گفتند که تا هشت شب و یا حتی گاهی بیشتر بطول می انجامید. آن کلاس گروهی دیگر هم که اعضایش در موسیقی آماتور بودند در روزهای چهار شنبه تشکیل می شد.

خیلی دوران خوب و مفیدی برای همه ما بود و دیگر اینکه با وجود مدت زمان طولانیِ ساعات کلاس، آنقدر کلاس درس استاد و نکات آموزشی شان جذاب و دوست داشتنی و متنوع بود که گذشت زمان را اصلاً متوجه نمی شدیم. بطوری که هیچ یک از شاگردان احساس خستگی نمی کردند.
کلاسشان کاملآ کاربردی و بی نهایت با ارزش، جذاب و بی نظیر بود.

شما در مجموع چه مدت زمانی و چند سال هنر جوی استاد مرتضی حنانه بودید؟

من از اوایل اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۵ تا زمانی که ایشان به علت بیماری بستری شدند و متاسفانه پس از اندک زمانی فوت کردند، شاگرد شان بودم. یعنی تقریباً تا اواخر تابستان سال ۱۳۶۸ هنرجوی ایشان بودم. چیزی در حدود سه سال و پنج ماه افتخار شاگردی ایشان را داشتم.

در طول این مدت چه دروس و دوره هایی را نزد ایشان و با کدامین مِتُد و کتاب گذرانده و طی کردید؟

یک دوره کامل هارمونی را ابتدا با مِتُدِ ریمسکی کورساکف از مکتب آموزشی روسیه به ترجمه خودشان که از زبان فرانسه به فارسی ترجمه کرده بودند و به موازات آن هارمونی با مِتُدِ شارل کوکلن از مکتب آموزشی فرانسه را تحت آموزش ایشان کار کردم.

توضیح آنکه ایشان بر سیستم آموزشی هارمونی با مِتُدِ کورساکف به خوبی آشنا و مسلط بودند و اولین شخص در ایران بودند که مطابق با متد کورساکف هارمونی را تدریس می کردند. همچنین با سیستم آموزشی هارمونی دیگر مکاتب آموزشی همچون فرانسه، آلمان و ایتالیا هم آشنایی کاملی داشتند ولی معتقد بودند دانستن مِتُد هارمونی مکتب روسیه برای تدریس الویت دارد و این روش در ایران با فرهنگ ما سازگارتر است و بهتر جواب می دهد و به عقیده من هم همینطور است.

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد متولد ۱۳۶۰ تهران
نوازنده تار و سه تار، خواننده آواز اپراتیک و سردبیر مجله گفتگوی هارمونیک
لیسانس تار از کنسرواتوار تهران و فوق لیسانس اتنوموزیکولوژی از دانشکده فارابی دانشگاه هنر تهران

دیدگاه ها ۳۲

  • بله دقیقا آنروز ها را بیاد دارم.روزهای خیلی خوب و پرباری بود.در نطرر داشته باش که چنین معلم بی همتایی داشتیم و من همان روز ها غصه عجیبی در دلم بود که میدانستم بزودی دیگر او را برای همیشه از دست خواهیم داد و تصور کن بدانی که کسی که برایت خیلی عزیز است در جلویت نشسته و بزودی خواهد رفت و همه چیز از بالانس خواهد افتاد.چنانچه همینطور هم شد.

  • بله درسته جناب آقای امیر علی حنانه. پدر شما استاد زنده یاد مرتضی حنانه استاد بی همتا و معلمی بسیار بزرگ و یگانه بودند. هم در موسیقی و هم در نحوه زندگی و اسوه اخلاق و رفتار و گفتار و کردار و معرفت. هر چقدر از خوبی ها و انسانیت ایشان بگم نمی توانم حق مطلب را ادا کنم. در حد بضاعت و توانم سعی خواهم کرد حقایق و نا گفته ها را در این سلسله مصاحبه ها بگویم تا برای نسل های آینده به یادگار باقی بماند.

  • جناب آهنگ استاد حنانه از ایتالیایی ترجمه میکردند و نه فرانسه .و کتاب هارمونی لویی پدرن را درس میدادند

  • آقای مجعول (دکتر ج)
    جناب استاد زنده یاد مرتضی حنانه هم به زبان فرانسوی و هم به زبان ایتالیایی کاملآ مسلط بودند و دو کتاب یعنی کتاب های ارکستراسیون نوشته شارل کوکلن و هارمونی نوشته ریمسکی کورساکف را هم از زبان فرانسه به فارسی ترجمه کرده اند. در ضمن من می دانم که استاد از روی چه متدهایی با اینجانب هارمونی کار کرده اند. نه امثال شما که حتی شهامت این را ندارید اسم واقعی خود را نوشته و خود را بدرستی معرفی کنید!

  • دکتر قلابی! خود استاد زنده یاد مرتضی حنانه در مقدمه این کتاب بعنوان مترجم توضیح داده و نوشته اند که ارکستراسیون نوشته شارل کوکلن را از زبان فرانسه به فارسی ترجمه کرده اند. جناب آقای امیر علی حنانه هم در کامنت بالا بروی این موضوع صحه گذاشته و این نکته را تایید کرده اند. آخه دروغ گویی و پر رویی و وقاحت تا چه حد؟! بروید و اکاذیب خود را در جایی ارائه دهید که خریدار و فروشنده داشته باشد نه در اینجا!

  • سلام دوستان.کتاب ارکستراسیون کوکلن خوبه اما کتاب هارمونی نه.اگر خوب بود استاد الهامیان به جای دوبوا کتاب کوکلن را ترجمه میکرد

  • خانم بیتا من خودم از اولین شاگردان آقای محسن الهامیان در بین سال های ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴ در هنرستان موسیقی تهران بودم. ایشان هیچوقت چنین حرفی نزده و نگفته کتاب هارمونی نوشته شارل کوکلن بد است! بلکه بر عکس همیشه از کتاب هارمونی نوشته شارل کوکلن تعریف و تمجید می کرد امیدوار بود که بتواند روزی کتاب هارمونی شارل کوکلن را بطور کامل ترجمه کند ولی این کاری است بسیار سخت و دشوار. و ترجمه آن کمتر از کتاب ارکستراسیون کوکلن کار نمی برد! زیرا کتاب هارمونی که کوکلن نوشته است حجیم و پر محتوا است. جناب آقای الهامیان اما بخشی از کتاب هارمونی شارل کوکلن را هم که مربوط به تاریخ تحول هارمونی است در سیصد و پنجاه و شش صفحه ترجمه کرده اند و این کتاب در سال هزار و سیصد و هشتاد و نه توسط انتشارات دانشگاه هنر در قطع بزرگ به چاپ رسیده است. در مقدمه کتاب هم نوشته اند که کوکلن نگاه موشکافانه ای در بررسی هارمونی داشته است و همچنین نوشته اند مطالعه دقیق همین کتاب که تنها بخشی از کل کتاب هارمونی شارل کوکلن است چند سال طول خواهد کشید. مسلما ایشان و همچنین استاد زنده یاد مرتضی حنانه و استاد فرهاد فخرالدینی که این کتاب را مطالعه کرده اند و درس می دادند و من که این کتاب را زیر نظر استاد زنده یاد مرتضی حنانه گذرانده ام از محتوای آن بهتر و بیشتر اطلاع داریم. پس شما که از محتوای این کتاب پر بار و قطور هیچ اطلاعی ندارید، لطفاً در این خصوص ندانسته و عجولانه نظر ندهید و حکم صادر نکنید.

  • جناب امیراهنگ بنده کتاب کوکلن زا کامل خوانده ام و تمام نمونه های آن را با استاد پورتراب سالها پیش تجزیه تحلیل کردیم..حاصل آن هم مجموعه ای شد که در اختیار انتشارات چنگ بود و این انتشارات با بی مبالاتی کار را پیش نبرد.قعلا به ماهور ارایه شده تا ببینیم نتیجه چه میشود.شما با مخاطبان طوری برخورد میکنید که انگار همه چیز دان هستید و بهتر است از سر خضوع برخورد کنید .کتاب هارمونی کوکلن نشان اصلا با دوبوا قابل مفایسه نیست

  • آقای واردی! قبلا هم به شما گفته ام که بر خلاف نامتان اصلا شخص واردی نیستید! خصوصا در موسیقی و در هارمونی و در نحوه استدلال. نه چیزی از منطق می دانید و نه مستندی برای اثبات ادعاهایتان دارید. من خودم در اوایل دهه شصت شاگرد جناب مصطفی کمال پورتراب بوده ام و روش تدریس ایشان را هم می دانم و بر خلاف شما در هارمونی شخص واردی هستم! اول اینکه جناب استاد پورتراب با نو آموزان هارمونی، کتاب (هارمونی کلاسیک) نوشته: سی. اچ. کیتسون را که اون موقع جزوه بود کار می کردند و همچنین جزواتی از کتاب هارمونی سارلی را. دوم اینکه اگر شما کتاب هارمونی دوبوا را بهتر از کتاب هارمونی نوشته شارل کوکلن می دانید، چه دلیلی داشته که بخواهید کتاب هارمونی شارل کوکلن را تحلیل یا ترجمه کرده و برای چاپ به انتشارات چنگ بدهید؟ چون کتاب هارمونی دو بوا سالهاست که توسط جناب محسن الهامیان ترجمه و به چاپ رسیده است. در ضمن من کتاب دوبوا را هم در سالهای ۶۲ تا ۶۵ با جناب الهامیان که آن موقع جزوه بود در هنرستان موسیقی تهران کار کرده ام و مسلط هستم و به محتوای آن آگاهی دارم. کتاب سارلی را هم با استاد زنده یاد فریدون ناصری کار کرده ام. کتاب های دیگر را هم همچون هارمونی رودلف. هیندمیت. دیتر لاموته، والتر پیستون. آنا وارترورث، پال استورمن، کُرساکف، اشتور، شونبرگ و ………..را هم کار کرده ام. کم تر کسی را می شناسم که در هارمونی به اندازه من زحمت کشیده و وقت گذاشته باشد. با این همه هیچ ادعای الکی ندارم. و تمام حرفهایم و نظراتم متکی به دلایل تخصصی است. ولی هیچ تعصبی نسبت به هیچ کدام از کتب هارمونی هم ندارم. همه این کتابها مزایای و ویژگی های خود را دارند. و نویسندگان این کتاب ها همه موسیقی دان های خوبی بوده و بسیار زحمت کشیده اند. ولی باید دید اکنون و در حال حاضر در کشور ما ایران کدام از این کتاب ها متناسب تر با فرهنگ ما و برای تدریس نوآموزان هارمونی بهتر است. تا وقتی که خودمان مکتب آموزشی در خصوص آموزش فنونی همچون هارمونی و فرم موسیقی و کنترپوان و غیره نداریم این بحث های بی نتیجه و فرسایشی همواره وجود داشته و وجود خواهد داشت زیرا هر کس هر آنچه را که خود کار کرده بهترین می داند. من در حال حاضر نزدیک به یازده سال است که هارمونی را از روی کتاب متد مکتب مسکو نوشته: دوبفسکی، اسپاسبین، یفسیف و ساکالوف درس میدهم. نه اینکه کتاب های دیگر بد باشند. بلکه به عقیده و نظر من شروع آموزش با این کتاب برای فهم و درک هنرجوی ایرانی بهتر و مناسب تر است. (ویژگی های و دلایل انتخاب این کتاب را هم بطور مستدل و مستند در شماره های بعدی مصاحبه ام با جناب پورقناد گفته ام که در همین سایت به اشتراک گذاشته خواهد شد. شما بخوانید و استفاده کنید. )پس از آن و یاد گیری هارمونی با کتاب هارمونی دوبفسکی هم به شاگردانم می گویم که دیگر کتاب های هارمونی نوشته سارلی و والتر پیستون و غیره را هم مطالعه کنند و اگر اشکال و سوالی داشتند بپرسند تا رفع اشکال کنم. اما اینکه انتشارات چنگ کتاب کوکلن به ترجمه شما را چاپ نکرده احتمالا ناشی از این بوده که ترجمه شما دارای ایراد و اشکال بوده است. و احتمالا همین ترجمه نامناسب شما منجر به این شده که آقای برلیانی به این نتیجه رسیده اند که شارل کوکلن درکش از هارمونی ناقص بوده است! عقیده ای بسیار خنده دار و مضحک. زیرا از آنجا که ایشان عقیده دارد کتاب ارکستراسیون نوشته کوکلن بسیار جامع و بی رقیب است! هر موسیقی دان با سواد متوسط می داند که لازمه درک صحیح از ارکستراسیون، در ک عمیق از هارمونی است. غیر ممکن است که کسی درکش از هارمونی ناقص باشد ولی بتواند کتابی در ارکستراسیون تالیف کند که بقول خود علی برلیانی جامع و بی رقیب باشد. همین جمله از جناب برلیانی نشانگر این است که نامبرده هنوز درک و شناخت کافی حتی در حد یک ناشر موسیقی از هارمونی و ارکستراسیون ندارد. در ضمن جناب واردی از خضوع گفتید! شما چه از خضوع می دانید؟ و تعریف شما از این کلمه چیست؟ اینکه من هر حرف نامربوطی از شما یا دیگری را قبول کنم را خضوع می دانید؟ و انتظار دارید در رابطه با نظرات غیر تخصصی و غیر مدلل و ناشیانه شما و دیگران سر خم کنم؟! خب اگه اینطوره متاسفم. من هیچگاه چنین خضوعی نداشته و نخواهم داشت.

  • آقای واردی مگه جناب استاد امیر آهنگ چه برخوردی با مخاطبان کرده اند که شما اینقدر غیر منصفانه به ایشان می تازید؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خانم بیتا حرفی زدند و جناب امیر آهنگ هم جواب دادند. همین که ایشان با این همه کار و گرفتاری اومده و داره راجع به کلاس هاش با استاد حنانه اطلاعات میده خودش تواضع و خضوع ایشون را میرسونه. لطفا مودب تر باشید. و با یک استاد درست صحبت کنید. من که از این مصاحبه ها تا اینجا کلی حظ کردم و یاد گرفتم.

  • من چندین سال نزد استاد الهامیان شاگردی کردم و هارمونی دوبوا را کار می کردند. ایشان همیشه از کتاب هارمونی شارل کوکلن تعرف می کرد و آن را هم بسیار کاملتر از هارمونی دوبوا که خودشان ترجمه کرده اند می دانند. بخش ایی از هارمونی کوکلن را هم ایشان در کلاس تدریس کرده و می کنند. همیشه هم می گفتند که بلاخره روزی این کتاب را هم ترجمه می کنم. دوستان عزیز کتاب هارمونی شارل کوکلن آخر هارمونی است و بهترین و کاملترین کتاب هارمونی در تمام دنیا. مانند همون کتاب ارکستراسیونش است و هزار سر و گردن از بقیه کتاب های هارمونی بهتر و بالاتره. بدون اطلاع در موردش بد گویی نکنید لطفا. کوکلن آموزگار بزرگی بوده است و بسیار دانشمند و پر کار و در فرانسه و اروپا بسیار مرید و طرفدار دارد

  • ضمنا هارمونی این چیزها نیست.هارمونی از دل هارمونیکهای صوتی در میاد و فقط موسیقی ۱۲ ننی شوئنبرگ به راه راست رفت

  • خانم بیتا شما عجب منطق قوی ای دارید هزار ما شا الله. نوشته اید اگه کتاب هارمونی شارل کوکلن خوب بود استاد الهامیان بجای کتاب دوبوا هارمونی کوکلن را ترجمه می کرد! عجب هوش و ذکاوتی! پس ملاک شما فقط ترجمه های استاد الهامیان هستند و هر کتابی را که ایشان ترجمه نکرده باشند بد می دانید! آنوقت در اون صفحه به من میگید نقد را من بلد نیستم. پس با حساب حرف شما کتاب هارمونی نوشته روشن روان هم بد است زیرا الهامیان ترجمه اش نکرده است و همچنین کتاب های والتر پیستون و کرساکف و سارلی و دوبفسکی و یقیه هم. چون به قول شما اگه خوب بودند الهامیان باید ترجمه اش می کرد!

  • آقای واردی. عجب کشفی کردید. پهیچکس نمی دانست تا بحال که باخ و موتسارت و بتهوون و شوبرت و برامس و واگنر و چایکوفسکی و شوپن و برلیوز و دورژاک و …….. همه به راه کج رفته اند و فقط آرنولد شونبرگ به راه راست رفته با موسیقی دوده کافونیک. خوب شد شما این را متوجه شدید در قرن ۲۱ و بیایید این اکتشاف را هم تا دیر نشده در دنیا به نام خودتون ثبت بفرمایید! واقعا که استاد امیر آهنگ درست گفته که شما اصلا وارد نیستید. شما کتابی هارمونی تونال را که همین شونبرگ نوشته و جناب پورتراب ترجمه کرده و انتشارات چنگ در سال ۱۳۹۳ چاپ کرده بروید حتما گرفته و بخوانید.خود شونبرگ چنین ادعایی نداشت که شما در موردش دارید. خود شونبرگ اعتقاد داشت که همه باید هارمونی تونال را هم بخوبی بدانند وگرنه این کتاب را نمی نوشت. در ضمن دوره موسیقی دوده کافونیک مدتهاست که سپری شده و اگر کسی در خود وین اینگونه بنویسد به او خواهند خندید. موسیقی آتونال دوره ای داشت که دوره اش گذشت. همچنین موسیقی آوانگارد هم.

  • جناب استاد مصطفی -کارشناس ارشد – بنده نتایج تحقیقاتم در رسانه ها بزودی منتشر میشود.آن بزرگان اشتباه نرفتند شما اشتباهخواندی.دو یا سه بار جمله کلیدی من را بخوانید.ضمنا اگر در ممالک صاحب موسیقی کلاسیک اگر کسی تنال فکر کنه اسباب خندست.امیدوارم سفری برایتان پیش بیاید تا به نتبجه برسید

  • جناب واردی هر موقع تحقیق خیالی شما نتایجش منتشر و اعلام شد آن موقع حرف بزنید. ما هم می خوانیم و نقد می کنیم. البته اگر که در حد و اندازه نقد باشد. شما و رفیقتون امیر تیموری در زیر نامه سرگذاشاده استاد علی حنانه کامنت گذاشته و ادعا کرده اید آثارتان از برامس و مندلسون و وینیافسکی و ……….. با اهمیت تر و سطحش بالاتر است! هیچ جمله کلیدی هم ننوشتید نه اینجا و نه اونجا! بجز ادعاهای مضحک و مایه جوک و خنده. حتی شخصی مانند برلیانی هم تحمل نکرد و اونجا در زیر نامه جناب حنانه کامنت گذاشت و شما را دیوانه خواند! من هم اشتباه نخواندم. شما صراحتا نوشته اید که فقط ۱۲ نتی شونبرگ براه راست رفت؟ خب یعنی چه این حرف؟ معنی اش معلومه نوشتن کلمه فقط از جانب شما برای شونبرگ و فقط براه راست رفتن او به معنای اینه که بقیه موسیقی دانان بزرگ همه براه کج و غلط رفته اند. بروید اینها را در جای دیگری بگید. تا بقول دوستان خریدار و فروشنده داشته باشد نه اینجا!

  • جناب مصطفی کتاب موسیقی تنال و حقیقت فرزانگی را که مسیان یا یکی از شاگردانش (نمیدانم ) نوشته تصریح میکنه راه اصلی در سیستم سریالیسم وینی است.این راه موسیقی از بندگی آزاد کرده و صور خیال را پرورش میدهد.ببینید برگ در سونات اپوس ۱ خود چه تخیلی بالاتر از همه (جز یوهان سباستیان باخ )البته بعد از باخ و برگ جناب استاد مشایخی(علیرضا) در متا ایکس پاسخ در خوری به دوستداران و متعصبان دادند

  • جاوید واردی حرفای شما کاملآ بی سر و ته است. شما بروید مقاله استاد حنانه را بخوانید مقاله آفرینش بر مبنای مقام های ایرانی. جواب امثال شما را استاد حنانه در حدود پنجاه سال پیش در این مقاله داده اند

  • جاوید واردی بی سواد اصلا خودت فهمیدی چی گفتی؟ مسیان و باخ و بقیه که به شما نیومده اصلا. مشایخی که اصلا موزیسین نیست. شما برو در همین سایت نقد جناب سجاد پورقناد را در مورد سمفونی مثلا ایرانی این علیرضا مشایخی بخوان حتما. برای شما خواندنش لازمه. در ضمن مقاله تراژدی موسیقی مدرن را هم به قلم سجاد پورقناد در همین سایت بخوان یه کم چیز یاد بگیر. بعدم برو یاد بگیر اگه حرفی هم داری که البته نداری اون را در جای خودش بگب و بنویسی. اینجا و در این صفحه مربوط به مصاحبه استاد امیر آهنگ راجع به استاد و آهنگساز بی نظیر ایران مرتضی حنانه است نه توهم و تخیلات و مهملات شما.

  • آقای واردی من متوجه نشدم.لطفا کتابی،که از مسیان یا شاگردانش میگوید را با نام کامل انگلیسی یا فرانسه بنویسید و ضمنا شما اتفاقات بی ربطی به هم ارتباط میدهید.شما موسیقیدان حقیقی فقط باخ و برگ و علیرضا مشایخی میدانید ؟این دیدگاه شما و یا خط فکری شما است یا من اشتباه برداشت کردم؟!!

  • واقعا براتون متاسفم.آقای مصطفی شما در چه جایگاهی هستی کخ بگی مشایخی موزیسین هست یا نه.اینکه کسی موزیسین هست یا نیست چه ارتباطی بخ نقد آقای پورقناد دارد!!؟ایشان منتفد هستند و لطفا نقد را قاطی نکنید.شما دایم مدرک تحصیلیتان روبروی اسمتان مینویسید بعد به استناد نقد حکم میدهید.چقدر کودکانه..

  • خانم ندا من فوق لیسانس آهنگسازی هسیتم و در حال حاضر هم در دوره دکترا در اروپا دارم تحصیل می کنم. مدت ۱۵ سال هم هست که مدرس موسیفی هستم. روشن شد برات؟ اینم جایگاه من که پرسیدید! اونقدر بلد هستم که بفهمم کی موزیسین هست و کی نیست. مثلا همین الآن متوجه شدم که شما یک مبتدی تمام عیار در موسیقی هستی.

  • ضمنا نام کامل بنویسبد که ما هم استفاده کنم.بنده کریم گوگردچی مربی قدیمی هستم.شما ؟چه جایگاهی بررای خودتان متصور شدین.نمونه کارها و فعالیتهایتان که ما هم مستفیذ شویم

  • با سلام. عرض ادب و احترام به استاد عزیز و گرانقدر جناب آقای کریم گوگرد چی. توجه و عنایت حضرتعالی به مصاحبه های اینجانب، برایم مایه بسی افتخار است. ارادتمند: امیر آهنگ

بیشتر بحث شده است