اُستاد حنانه می گفتند مدرسِ هارمونی باید اطلاعاتِ جامعی از متُدهای گوناگون هارمونی و دیگر فنون کُمپوزیسیون داشته باشد ولی در شروعِ آموزش با هنرجو باید با یک متدِ آموزشیِ مشخص و معینی آغاز نموده و آن متد را از ابتدا تا به انتها بصورت تمام و کمال به پایان بُرد. نباید هنرجو را در هنگام شروعِ آموزش یا در حین آموزش با متد های مختلف درگیر نمود. زیرا در اینصورت شاگرد سر در گم شده و به نتیجه مطلوب نخواهد رسید و چه بسا در میانه راه از یادگیری منصرف می گردد! ولی پس از به پایان بردن یک متدِ مشخص و تسلط کامل بر آن لازم می دانستند که هنرجوی کُمپوزیسیون متُدِ مکاتبِ دیگر را در کلیه فنون کمپوزیسیون مطالعه کند. در آن زمان یعنی در سال ۱۳۶۵ (سی و یک سال پیش) جهت شروع یادگیریِ هارمونی، متد مکتب روسیه با کتابِ هارمونی نوشته: ریمسکی کرساکف را توصیه کرده و خودشان از روی آن درس می دادند.
ترجمه اش هم از خودشان بود که از زبان فرانسه به فارسی برگردانده بودند. (کاش این ترجمه ایشان چاپ شود) البته من چون قبلا هارمونی را با اساتید دیگر کار کرده بودم و تا حد قابل قبولی هارمونی را مسلط بودم ایشان به موازات متدِ کرساکُف، کتابِ هارمونی شارل کوکلن از مکتبِ فرانسه را هم با من کار کردند. ولی جهت تدریس به هنرجویانِ نو آموز فقط مطابق با متدِ کُرساکُف کار می کردند و می گفتند بعدها حتما باید متدهای مکاتب دیگر و کتاب هایی همچون سارلی، دوبوا، شارل کوکلن و غیره را نیز مطالعه نمایید و اگر اشکالی داشتید سوال از من کنید.
همین جا هم باید بگویم ایشان در پاسخ به سوالات موسیقی هنرجو خیلی صبور و با حوصله بودند. سوال ها را با سعه صدر پاسخ می دادند و در بیشتر مواقع هنرجو را راهنمایی می کردند تا خودش جواب سوال را بیابد. نکته دیگر اینکه استاد به بروز بودن متد و کار آیی آن در زمانِ حال هم توجه داشتند و می گفتند اگر بعدها متد مفید تری از این کتاب (هارمونی کرساکف) دیدید و یا کتاب و متد دیگری یافتید که آن را از نظر آموزشی بهتر و جامع تر از کُرساکف تشخیص دادید، شما در آینده باید مطابق با آن به شاگردانتان تدریس کنید.
اینجانب نیز طبق توصیه استاد سالها با متد کُرساکف شاگردانم را آموزش می دادم و پس از آن، شاگردانی را که موفق به پایان بردنِ این متد می شدند را با متدهای دیگر هارمونی از جمله: اشتور، والتر پیستون، دوبوا، سارلی و غیره را آشنا می کردم. زیرا به عقیده من فهم هارمونی مهم است و آموزشِ هارمونی با متد کُرساکُف اصول هارمونی را بسیار خوب به شاگرد تفهیم می نماید و همچنین پایه هارمونی را در هنرجو ی ایرانی قوی کرده بطوریکه هنرجویی که این متد را بطور کامل زیر نظر معلم با صلاحیت کار کند، فهمِ دیگر متدها برای او سهل و آسان می گردد. نکته دیگر اینکه هارمونی با متد کُرساکُف بسیار ساده و روان و همچنین حجم کتاب هم بسیار کم است.
ممنون از مطالب جامعی که در اختیار هنرجویان قرار میدهید
دقیقا. فهم هارمونی در بسیاری از استادان دانشگاه های موسیقی ایران خصوصا دانشگاه های علمی کاربردی زیر صفر است و دانشجویان چیزی یاد نمی گیرند. و بدتر سر در گم می شوند. کم تر کسی مانند جناب امیر آهنگ هارمونی را فهمیده و بخوبی تدریس می کند. دلیلش هم روشنه زیرا ایشان شاگرد والا و بهترین شاگرد استاد مرتضی حنانه بوده اند. و از کلاس درس اساتید بزرگی همچون فریدون ناصری، حشمت سنجری، مصطفی کمال پور تراب، محسن الهامیان و فرهاد فخرالدینی بر آمده اند. هارمونی ایشان در آثارشان بسیار محکم و قوی است. همچنین در ارکستراسیون و تنظیم عالی صدا می دهد.
با سلام و عرض ادب
اینکه در نبود استاد حنانه ی بزرگ استاد امیرعلی حنانه بواسطه ی فرزندی و شما جناب امیر آهنگ در مقام شاگرد استاد حنانه قدمهای بزرگی برای اعتلای فرهنگ موسیقی این مرز و بوم بر می دارید جای شکرگزاری و سپاسگزاری دارد. براتون پیوسته آرزوی سلامتی دارم.
درود بر جناب آقای امیر آهنگ عزیز
من افتخار می کنم که در خصوص آموزش تئوری موسیقی و هارمونی و سازشناسی و ارکستراسیون شاگرد شما بوده ام.
هر چه دارم از شما دارم در موسیقی. بطوریکه با آموزش شما موفق شدم در امتحان قبول شده و اکنون تحصیلات موسیقی خود را در آلمان ادامه می دهم