ایستگاه میدان انقلاب: در ایستگاه متروی میدان انقلاب، دو نقطه بیش از هر مکان دیگری محلّ تجمع نوازندهها بوده است. اوّلی همکف ایستگاه دقیقاً پس از عبور از ورودی تنگ ایستگاه و پشت به سوپرمارکتی است که در یکی دوسال اخیر باز شده است. تنها دفعاتی که دیدهام نوازندگانی در این نقطه به اجرای موسیقی بپردازند دو نوازندهٔ دف و سهتار بوده است. این دو نوازنده یک زن و مرد حدوداً سی و چند ساله بودند. مرد سهتار مینواخت و زن هم دف. بعد از چند بار متوالی که آنها را دیدم، دیگر هیچگاه آنها را ندیدم. ازدحام و سروصدای آن نقطه آنقدر زیاد است که نوازندهٔ سهتار همواره با میکروفون مینواخت و نوازندهٔ همراهش هم بهجای آنکه مثلاً تنبکنواز باشد دفنواز بود؛ احتمالاً هم برای آنکه صدای سازش راحتتر شنیده شود و هم اینکه ظرائف تنبک در آن فضا قابل شنیدن و درک کردن نبود.
آنها تنها به اجرای قطعات بسیار معروف موسیقی دستگاهی میپرداختند، عموماً با مترهای ششتایی؛ مثل مرغ سحر. برای انتخاب مکان اجرایشان چارهٔ دیگری نداشتند:روبهروی آنها آبخوری ایستگاه بود، کنارشان سوپرمارکت و سمت راستشان پلهبرقیهای مترو. اگر از پلهبرقی هم پایین میرفتند به راهرویی میرسیدند که بسیار تنگتر و شلوغتر از آن بود که دو نوازنده را در خود جای دهد.
نقطهٔ دوم که مرکز تجمع ایننوع نوازندگان است پایین همان پلهبرقیهایی است که به نقطهٔ اوّل منتهی میشود. راهروی طویل و تمامنشدنی ایستگاه متروی انقلاب هیچ فضایی برای توقف و نفس کشیدن باقی نمیگذارد و تنها نقطهای که ممکن است کسانی بتوانند در آن بنشینند و سازی بنوازند همان پای پلهبرقیهاست، یعنی ابتدای راهرو که از یکسو با دیوار بسته شده است و درنتیجه نمیتواند مانند سایر بخشهای راهرو مسیر عبور باشد.
با اینحال، این فضا آنچنان فراخ نیست که بتواند بیش از یک نوازنده را در خود جای دهد. بنابراین، باید نوازنده کسی باشد که هم بتواند ساز بزند و هم بتواند آواز بخواند و بدون نیاز به تجهیزات اضافی صدایش بهاندازهٔ کافی در آن ازدحام به گوش برسد، آن هم نوعی از نواختن و خواندن که آنچنان ظرایفی نداشته باشد که شنیده نشدن بخشهایی از آن به دلیل نوفهٔ فراوان، ازدحام و تنگی فضا باعث ناقص به نظر رسیدن محتوای شنیداری آن شود.
نواختن گیتار به سبک پاپ و خواندن به همراه آن در این شرایط احتمالاً یکی از منطقیترین گزینههاست. تا جایی که بهخاطر دارم تنها شکلی از اجرا که در این نقطه از ایستگاه شنیدهام و دیدهام به همین ترتیب بوده است. خواننده/نوازنده هم معمولاً قطعاتی از موسیقی پاپ را اجرا میکند؛ معمولاً ترانههایی از شادمهر عقیلی و اِبی. هرچند بعضی از این نوازندهها ظاهر خود را طوری میآرایند که اینطور القاء کنند که از طبقات فرادستند، مثلاً کراوات میپوشند، امّا تشخیص اینکه چنین نیستند چندان دشوار نیست.
۱ نظر