هیچ فکر کردید که ریتم در زندگی تا چه اندازه نقش مهمی را ایفا می کند و تاثیرهای مثبت دارد؟ از گردش منظم شب و روز گرفته تا چهار فصل سال یا جزر و مد آب دریاها، ضربان قلب و … حتی بسیاری از ما علاقمند هستیم که خیلی از کارها را که می توان بدون دخالت ریتم انجام داد، با ریتم انجام بدهیم. مثلا” راه رفتن یا دویدن، هنگام کارکردن با کامپیوتر، مرتب کردن فولدرها و …
اساس ریتم را می توان بصورت خلاصه تکرار یک الگو در گستره زمان – یا در بعد دیگری مانند سطح در نقاشی – نامید. همین تعریف ساده یکی از مهمترین پایه های موسیقی محسوب
می شود که بدون وجود آن، موسیقی معنی دیگری پیدا میکند که چندان مورد توجه انسان نخواهد بود.
اما می توان گفت که ریتم در موسیقی از سه قسمت مهم تشکیل شده است :
Beat یا ضرب : اگر سربازی رفته باشید حتماَ دیدیده اید که در رژه ها معمولا” با تکرار اعداد یک تا چهار سربازها رژه میروند. اینطوری ۱و ۲و ۳و ۴و ۱و ۲و ۳و ۴و … به این ریتم
در موسیقی مارش هم گفته میشود.
اگر با رقص والس آشنا باشید می بینید که این رقص با تکرار شمارش اعداد از یک تا سه انجام میشه. ۱و ۲و ۳و ۱و ۲و ۳و …
هر قطعه موسیقی دارای یک ضرب اصلی است که نشان می دهد واحد های ریتمیک این قطعه چگونه هستند.
Accent یا ضرب قوی : در هر ریتمی یک یا چند ضرب قویتر از سایر ضربها هستند. در مثال رژه سربازی اگر دقت کنید، سربازها معمولا” زیر شماره یک پای محکمتری میکوبند و
اصطلاحا” میگویند که طبل بزرگ در ضرب شماره یک زده میشه. لزوما” در تمام ریتم های چهارتایی ضرب اول قوی نیست بلکه این کاملآ به نوع ریتم بستگیدارد، اما در اغلب موسیقی
های سبک کلاسیک ضرب اول قوی تر از سایر ضرب ها است اما نه در همه سبک ها (در موسیقی jazz معمولآ اینگونه نیست).
Tempo یا سرعت : تندی یا کندی اجرای ریتم را نشان میدهد. شما با سرعت های مختلف میتونید ۱و ۲و ۳و ۴ رو بشمارید و به سمت جلو حرکت کنید. این سرعت شمارش و حرکت
تمپوی ریتم شما را نمایش می دهد.
Tempo یک عامل بسیار تاثیر گذار در اجرای موسیقی است بطوریکه اغلب موسیقی های آرام و سنگین Tempo های پایین و موسیقی های تند و شاد Tempo های بالا دارند.
جالب است بدانید که اغلب آهنگ های معتدل تموپیی معادل ۶۰ دارند، یعنی هر ۶۰ ضرب معادل یک دقیقه چیزی معادل متوسط ضربان قلب یک آدم سالم.
۱ نظر