در هر حال باید برای این منطقه بزرگ فرهنگی نامی مناسب داشته باشیم که مورد قبول و قابل استفاده برای تمام نژادها، اقوام و ملت ها با ادیان و زبان های مختلف شان باشد. همان طور که در اروپا چنین است و ملت ها و نژادهای مختلف این منطقه با وجود اختلافاتی که در مقوله حکومت و سیاست داشته و جنگ های خانمان سوزی که با هم کرده اند، در مقوله های فرهنگی، هویت و تاریخ مشترک اروپایی دارند.
البته این نوع نام گذاری کار ساده ای نیست و من چنین مهمی را در صلاحیت خود نمی بینیم و متخصصان باید چاره ای بیاندیشند، اما برای این که بتوانیم به بررسی تاریخ موسیقی در این منطقه بپردازیم لازم است که منطقه را شناسایی و تعریف کنیم و به آن نامی بدهیم. این نام می تواند منطقه الف هم باشد، ولی من نام «جهان باستان» را (مانند لفظ جهان پادشاه در شاهنامه فردوسی که احتمالاً نشان از پادشاه همین منطقه جهان باستان را دارد) در این بررسی انتخاب کرده و مورد استفاده قرار می دهم.
«جهان باستان» در غرب شامل تمام سواحل دریای مدیترانه (دریای روم)، یونان و ترکیه (روم شرقی یا بیزانس) ایتالیا (روم) اسپانیا (اندلس) مراکش (مغرب) الجزیره، لیبی، تونس و مصر در ناحیه مرکزی شامل تمام سواحل شبه جزیره عربستان، سوریه، لبنان، فلسطین، عراق، اسراییل، یمن، حجاز، شام بین النهرین (عراق)، کردستان، ارمنستان و به طرف شرق شامل ایران، پاکستان، افغانستان، شمال هند، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان است که مناطق فارس، خراسان، طبرستان، گرگان، مکران، سجستان، پنجاب، خوارزم و ماورالنهر را در بر می گیرد.
فقط در شرق جهان باستان، جهانی دیگر و مسکون و متمدن قرار داشت (چین)، در حالی که بقیه نواحی کره زمین یا ناشناخته بودند (امریکا و اقیانوسیه) و یا نسبت به اوضاع آن زمان که بر پایه علم و صنعتی بدوی استوار بود، بد آب و هوا و غیر مسکون بودند (اروپای مرکزی و شمالی، شمال آسیا و جنوب افریقا). بیشتر منطقه های جهان باستان دارای آب و هوای گرم و خشک است و شهرهای عمده، یعنی مراکز تمدن و فرهنگ آن در کنار دریاها و رودها و در پای کوه ها قرار دارند. در این مناطق با توجه به صنعت بدوی آن زمان و یا تلاشی نه چندان مشکل و مستمر، امکان دست یابی به رفاه و آسایشی نسبی وجود داشت. با توجه به نقشه تقسیمات جهان از نظر آب و هوا می بینیم که قسمت اصلی منطقه گرم و خشک جهان، بر منطقه جهان باستان مورد بررسی ما منطبق است.
۱ نظر