پیشنهاد میکنم به هنرمندان گرامی با نی ردیف تار نزنید، با سنتور ردیف کمانچه نزنید. در قدیم هر ساز ردیف خودش را داشته است. استاد صبا که یکی از الگوهای موسیقی ما هستند وقتی سهتار میزده، ردیف میرزاعبدالله را مینواخته و وقتی ویلن میزده، ردیف کمانچه میزده است و هر سازی ردیف خودش را اجرا میکرده است و اینکه بخواهیم یک ردیف ثابت باشد که با نی، کمانچه، تار، سهتار و سنتور بنوازند به نظرم به موسیقی ما خیلی آسیب رسانده است. هر سازی تکنیک خودش را دارد.
یک چیز جالب که در این ردیف دیدم نتهایی هستند که بهطور متناوب روی دو سیم اجرا میشوند؛ مثلاً «سی، دو، سی، دو، سی، دو» که سی روی سیم دوم است و دو دستباز. در تار این فیگور تبدیل شده به نتهای سهتایی و آنرا «سی، دو، دو» «سی، دو، دو» اجرا میکنند، چون حرکت مضراب از بالا به پایین است میشود «راست، راست، چپ»، «راست، راست، چپ». ولی همین فیگور وقتی در سهتار اجرا میشود میشود «چپ، راست، چپ، راست». در تمام فیگورهای دوتایی که در این کتاب روی دو سیم است، نت اول با مضراب چپ اجرا میشود و دومی با راست. و اجرای آن حرکت خیلی مشکلی دارد که سیمها آشفته صدا ندهند.
به نظر من هر ساز باید ردیف خود را داشته باشد و روایت نورعلیخان برومند برای تار خیلی مناسب است و حتی موسیخان معروفی که نتنوشتههای هدایت را بازنویسی کرده و اساس ردیفش همین نسخۀ صلحی بوده است، ایشان هم سادهسازی کردهاند و خیلی از پنجهکاریها را حذف کردهاند که شاید مجبور بودهاند اما بهتر بود اشاره میکردند که به دلیل تکنیک تار دارم این کار را انجام میدهم و نسخۀ اصلی ردیف میرزاعبدالله و آنچه مهدی صلحی مینواخته بسیار نت پیچیده و پر از ظرائفی بوده است که جا دارد احیا شود.
در پایان، آرشام قادری دو پایهچهارمضراب فوقالذکر را روی سهتار اجرا کرد.
۱ نظر