گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

نکاتی درباره امپراتوری جاذبه (۵)

در مورد مفهوم واژه مترونومی که حق با منتقد محترم است، اما اصطلاح تمپورال، این واژه در اصل ایتالیایی است و نه انگلیسی و در موسیقی هم کاربرد دارد (Sadie 1998، ۶۸۵). درباره کاربرد صدای اوم برای اجرای سکوت سه مورد وجود دارد، اولاً مگر در ایران نیز مانند هند سیستم سرایش وجود داشته که «اکنون پس از هزار سال برای بیان سکوت “اوم” قرار گرفته» (بیضایی ۱۳۸۴، ۱۹۹) و مشکل­ ساز گردیده است. ثانیاً در اغلب موسیقی های خاورمیانه در سرایش به جای سکوت از صدای اِس (es) استفاده می شود و مشکلی هم در ریتم خوانی و سرایش ندارند، ثالثاً صدای اوم، در مدیتاسیون کاربرد ندارد و این موضوع برداشتی سطحی و غلط از فلسفه وجودی و کاربردی این صدا در فرهنگ هند است. «به طوری که موسیقی در هند با فلسفه و مذهب پیوند ناگسستنی دارد و گفته می شود صدا به دو گونه تولید می گردد» (صارمی ۱۳۷۴، ۴۵)، «یکی صوت غیر قابل شنوایی آناهاتا نادا (Anahata Nada) و دیگری صوت قابل شنوایی آهاتا نادا» (مسعودیه ۱۳۸۳، ۳۲)؛ و «اوم (AUM) که جزء آناهاتا نادا محسوب می شود، یک وِرد نیست و کاربرد آن هم در مدیتاسیون و مراقبه نیست» (اشو ۱۳۸۲، ۱۱۸ و ۱۱۹).

در کجای کتاب مورد نقد آمده است که کسی با فراگیری جاذبه می تواند «ترکیبات هارمونیک مانند تریادهای ماژور و مینور و آکورد هفتم نمایان را تشخیص دهد»؟ (بیضایی ۱۳۸۴، ۲۰۱) همچنین قرار نیست کسی «با جاذبه دو ماژور سه­ گاه بخواند» (بیضایی ۱۳۸۴، ۲۰۲) و در هیچ جای کتاب هم به این موضوعات اشاره نشده است، بلکه اگر جاذبه ­ای هست، از درون مقام سه ­گاه بیرون کشیده می شود. آری واقعاً جاذبه را از دستگاه ماهور برگرفته ­اند و برخلاف نظرات ارائه شده و توصیه هایی که برای پرورش گوش در موسیقی ایرانی با استفاده از تئوری مردود گام ۲۴ ربع پرده­ای بیان گردیده است (۳)، با تزریق تئوری جاذبه به موسیقی دستگاهی، اولین سیستم پاسخگو و مفید در زمینه سرایش فواصل، دانگ ها و گوشه های موسیقی ایرانی پی­ریزی شده است (۴) و در طول زمان مسلماً میزان تأثیرگذاری و نواقص و عیوبش مشخص خواهد شد.

ولی، آیا کسی را می شناسید که از روش پیشنهادی در پرورش گوش برای موسیقی ایرانی (تألیف سیاوش بیضایی) استفاده کرده و بتواند یکی از گوشه های موسیقی ایرانی (حتی یک خط نت قطعات موسیقی ایرانی) را سرایش (نام صداها + امتداد زمانی صحیح) کند؟

بازی با الفاظ، بازی زیبایی است، ما می دانیم که تعریف واضح و روشنی از مواردی مانند ریتم و ضرب و وزن در هیچ منبعی در ایران نیامده است و در اکثر کتب و مقالات این دو واژه ریتم و وزن به جای یک دیگر به کار رفته است. همچنین برخی تعاریف ارائه شده دچار نقص می باشند، مانند، «در موسیقی نسبت زیر و بمی یا فرکانس دو نت را فاصله می نامند نه اختلاف آنها را» (بیضایی ۱۳۸۴، ۱۹۸). در حالی که «فاصله [در] موسیقی (Musical interval) عبارت است از نسبت فرکانس یا اختلاف زیر و بمی (Pitch) دو صدا» (لورو ۱۳۷۷، ۵۱).



پی نوشت

۳- بنگرید به، بیضایی، سیاوش؛ پرورش گوش برای موسیقی ایرانی؛ به انضمام کوهن، کلمنس؛ خودآموز پرورش گوش؛ مترجم کمالی، شقایق؛ انتشارات رودکی؛ تهران؛ ۱۳۷۵

۴- بنگرید به:

الف) مهرانی، حسین؛ کتاب سرایش؛ جلد اول ؛ ناشر مولف؛ تهران؛ ۱۳۸۳

ب) مهرانی، حسین؛ کتاب سرایش؛ جلد دوم و سوم ؛ ناشر سوره مهر (وابسته به حوزه هنری)؛ تهران؛ ۱۳۸۴

هادی سپهری

هادی سپهری

متولد ۱۳۵۶ تهران
فوق لیسانس اتنوموزیکولوژی از دانشگاه هنرهای زیبا اتنوموزیکولوگ و نوازنده تار، سه تار، دیوان، دف و تنبک

۱ نظر

بیشتر بحث شده است