گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

آلن پارسونز و Dark Side of the Moon

مصاحبه مجله Guitar World در February 1993 با آلن
پارسونز

جادوگر استودیو، آلن پارسونز، با تواضع و فروتنی می گوید:
“همکاری با پینک فلوید آرزوی هر مهندسی است و من کوشیدم این فرصت را غنیمت شمرم.
Dark Side of the Moon نقطه عطفی در زندگی حرفه ای من بود و مرا به شدت به شوق
آورد. این کار برای من اهمیت زیادی داشت و باید آن را به بهترین نحو به انجام می
رساندم.”

پارسونز پاداش ذوق و ظرافتی را که در این آلبوم به خرج داده بود
به خوبی دریافت کرد، جایزه گرامی به خاطر بهترین مهندسی آلبوم در ۱۹۷۳ به وی تعلق
گرفت و “نیمه تاریک ماه”، ۱۴ سال متمادی در صدر جدول فروش یکه تازی می کرد.

نقش پارسونز در این آلبوم تنها به یک مهندس محدود نبود؛ او را می توان
معمار اصلی اصوات پینک فلوید به شمار آورد. علاوه بر ضبط موسیقی آسمانی گروه،
پرداخت استادانه و میکساژ سه بعدی پرآوازه این آلبوم، پارسونز مسئولیت خلق اصوات پس
زمینه مانند صدای تپش قلب، صدای پا، تیک تاک ساعت، صدای هواپیما و صندوق پول را
برعهده داشت.

چنان که انتظارش می رفت پارسونز به سختی می توانست جزئیات
وقایع بیست سال پیش را به خاطر آورد؛ با این حال کوشید سؤالات ما در زمینه این
رویداد مهم هنری را بی پاسخ نگذارد.

چه طور شد که مهندس پینک فلوید
شدید؟

خوب به خاطر شغل من در استودیوی Abbey Road بود. Atom heart mother را
من میکس کردم. آن ها از کارم خوششان آمد و برای کار روی Dark Side of the Moon
استخدامم کردند.

صدای سه بعدی Dark Side of the Moon در طول زمان شکل
گرفت یا از همان آغاز پروژه، طرح ریزی شد؟

صحبت خاصی نشد ولی پینک فلوید به
تولید صفحه های منحصر به فرد – مثل خودگروه – مشهور بود و بدیهی بود که طالب چیزی
استثنایی هستند.

چه خاطراتی از آن روزها دارید؟
یادم می آید هر
چند وقت یکبار تنهایم می گذاشتند و من بودم و کار دشوار میکساژ. در آن روزها گروه
کمدی مانتی پایتن (Monty Python ) خیلی طرفدار داشت و اعضای پینک فلوید برای تماشای
آن ها در تلویزیون به دفعات استودیو را ترک می کردند. من می ماندم و کار می کردم و
در همین اوقات بود که بهترین ایده ها به ذهنم خطور کردند.

مثلا” اضافه کردن صدای پا به سکانس On the Run کار من بود. هیچ
یک از اعضای گروه حضور نداشتند؛ فقط من بودم و دستیارم، پیتر جیمز. پیتر بیچاره می
دوید عقب و جلو، من هم ضبط می کردم. یادم می آید با گفتن “تندتر نفس بزن” (breath
harder) راهنمایی اش می کردم. ( می خندد)

همچنین بانی ساعت ها در
قطعه Time من بودم. در اصل صدای ساعت ها را در یک عتیقه فروشی ضبط کردم. صدای هر
ساعت جداگانه ضبط شد، بعد با هم قاطیشان کردیم.

آیا پینک فلوید بیش تر
مواد و مصالح این آلبوم را در استودیو ساخت؟

در واقع نه. آن ها پیش تر، قبل
از آن که به استودیو بروند، نسخه ای از Dark Side of the Moon را در کنسرت اجرا
کرده بودند. در اول به آن می گفتند Eclipse.

On The Run چطور ؟ همیشه خیال
کرده ام این قطعه در استودیو ساخته شده.

درست است. On The Run استثنا است و
پیش تر حاصل کار دیوید گیلمور در استودیو بود. گیلمور برنامه ای تصادفی به یک سینتی
سایزر قدیمی VCS3 داد و آزمایش کرد تا به آنچه مورد نظرش بود رسید. تمام صداهای
اصلی، اعم از صداهای بم و کوبه ای، به صورت مونو از همان سینتی سایزر گرفته شد.
خنده دار است، چون خیلی ها فکر می کنند On the Run ترکیبی از صداگذاری های متعدد
است. حقیقتا” کار منحصر به فردی است.

چه عوامل تکنولوژیکی در صدای بسیار
مدرن این آلبوم مؤثر واقع شدند؟

Dark Side of the Moon زمانی ضبط شد که
سیستم های چهارباندی در شرف به وجود آمدن بود. برای نمونه بیش تر جلوه های صوتی این
آلبوم ذهنا” برای پخش چهارباندی طراحی شد؛ به ویژه درآمد Money. بنا بود هر بخش از
صدای صندوق پول از بلندگوی دیگری صادر شود. لذا وقت زیادی صرف ضبط کردن هر پاره از
جلوه صوتی روی کانال های مجزا شد. بدیهی است که هیچ کس خبر نداشت که سیستم های
چهارباندی سرانجام به شکست خواهد انجامید ولی باید بگویم که احتمالا” فکر کردن در
شرایط چهارباندی باعث شد در ضبط جلوه ها سنجیده تر و حساب شده تر عمل کنیم.

صدای گیتار دیوید گیلمور در Money بسیار چشمگیر است.
نحوه ضبطش را به یاد دارید؟

دیوید گیلمور به سیستم صوتی اش بسیار مسلط بود.
در اتاق کنترل، ما به ندرت به صدای گیتار او جلوه می افزودیم. به طور کلی صدایی که
در آلبوم می شنوید تقریبا” همان چیزی است که از آمپلی فایر او بیرون می آمد.

از چه نوع بوردی استفاده می کردید؟
از نوعی بورد ۱۶ شیاره
سفارشی. گفته اند ما از بورد ۲۴ استفاده کردیم ولی چنین نیست.

فکر میکنی
Dark Side of the Moon می توانست با استفاده از دستگاههای دییجیتالی بی روح امروز
ضبط شود؟

چرا نشود؟ این آلبوم تلفیقی است از چهار نفر آدم با استعداد، چند
ترانه خوب و ایده های خوب. تنها فرقی که امروز با آن روزها کرده است این است که این
روزها دیگر صداهای تولید شده، بکر و اصیل به نظر نمی رسند. جعبه های سیاه ژاپنی کار
تولید صدا را بسیار آسان کرده است ولی حاصل کار لزوما” بکر و اصیل به نظر نمی آید.
آن موقع ها چنین چیزی حقیقتا” کار می برد.

ایجاد جلوه وقفه (Delay) روی
آهنگ Us and Them، به معنی واقعی کلمه نوعی جنگ پر دردسر بود. برای نیل به این
جلوه، وقت عظیمی را صرف لینک کردن بخش های دالبی و دستگاه های هماهنگ کننده، با
سرعت غیر حقیقی کردیم. «ما و ایشان» تماما” با توسل به وقفه های نوار ساخته شد،
زیرا وقفه های دیجیتالی در آن زمان وجود نداشت. این ها همه، ساعت های زیادی وقت می
گرفت.

تا آن جا که می دانم، شما در ایجاد نسخه دیسکی Dark Side of the
Moon کمک کرده اید.

درست است. جیمزگاثری (James Guthrie) که بعد از من مهندس
گروه پینک فلوید شد، به من تلفن کرد. او سرپرستی ایجاد نسخه دیسکی را به عهده داشت
و مقداری اطلاعات فنی لازم داشت. اتفاقا” من نزدیکی های استودیویی بودم که او کار
تبدیل را انجام می داد و به آن جا رفتم. نوارهای مادر وضعیت نسبتا” خوبی داشتند فقط
باید به انتهای شیارها اندکی درخشندگی می افزودیم. نتیجه کار خیلی راضی ام و فکر
می کنم این نسخه، نسخه نهایی Dark Side of the Moon باشد.

حامد مفاخری

حامد مفاخری

۱ نظر

بیشتر بحث شده است