آنچه که در نورآباد ممسنی گذشت گویای ارزش های با اصالت یک قوم در درازای تاریخ و تمدنی است که بومیان فرهنگ دوست و خود جوش بی هیچ مزد و منت از آنچه که در توان داشتند دریغ نکرده اند و من از نزدیک نظاره گر این موضوع بودم. روزی که من مهمان آنان بودم به اجرای موسیقی و غزل خوانی تعلق داشت. محسن حجاریان (در کتاب «درآمدی بر مردم شناسی و موسیقی») می گوید:
«موسیقی پدیده ای است ساختاری یعنی همانند زبان، اسطوره و ریاضی باید به کلیت مستقل آن پرداخت. در عین حال کلیتی است که مجموعه آن را باید در رابطه با تمامی سامانه تاریخ و جامعه و فرهنگ مورد بررسی قرار دارد. موسیقی را نباید از سیستم های فرهنگی و پدیده های عینی وذهنی بشر تفکیک کرد این هم گونه ی دیگری از دیدگاه ساختارگرایان است موسیقی پدیده ای است که با رفتار آدمیان درگیر است. در نتیجه می توان آن را به مثابه ی بخشی از رفتار انسان بررسی کرد.»
بدین ترتیب استفاده از اشتراکات قومی و قبیله ای در جهت فراهم کردن بستری مناسب در راستای پذیرش یا عدم پذیرش هر اصلی نشان از اندیشه ای آگاه دارد. اندیشه ای که گرچه گاهی اوقات در زیر پوست جامعه اتفاق می افتد اما همان مهمی است که قوم موسیقی شناس سالهاست ذره بین نکته سنجی خود را در جهت شناخت فرهنگ روی آن قرار داده است. آن چه در جشنواره بلوط گذشت نشانگر اهمیت ساختار موسیقی در اشاعه ی فرهنگ و آداب و سنن زندگی سالم یک قوم است. مانتل هود می گوید: «موسیقی یک ابزار ارتباطی است که نادیده انگاشته شده است، در حالی که می تواند گسترده تر از گذشته برای رسیدن به اهدافی مشخص به کار گرفته شود».
به جرات می توان ادعا کرد، اصالت و قدرت موسیقی قوم لر از مرزهای تاریخ نیز می گذرد چرا که آن زمان که قوم لر بوده موسیقی نیز جزء جدایی ناپذیر فرهنگ آنان تلقی می شده است و قوم موسیقی شناس برای شناخت و تحلیل این موسیقی باید از دروازه ی فرهنگ و تمدن آنان عبور کند. سعید حاجی پور از ایل بختیاری، کورش رضوانی فر و سهام صالحی ار کهگیلویه و بویراحمد، افشین یوسفی و رشید شعبانیان از نورآباد ممسنی و اسد قریشوندی از خوزستان در این برنامه به اجرای نواهایی پرداختند که گویش ها و ملودی های آن مانند لالایی های خاطره انگیزی که به گوشمان آشناست با مردم همزاد پنداری می کند. امید که چراغ چنین جشنواره هایی با نگاه ژرف مسئولان و حمایتشان در هر گوشه ی از تمدن کهن ایران روشن بماند.
۱ نظر