گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

شریفیان: بسیاری از آثار جشنواره ای سطحی اند

لطفاً کمی در مورد ارتباط سینما و موسیقی در آن دوره یعنی اواخر دهه ۶۰ که به ایران آمدید، برای خوانندگان صحبت کنید.
راستش تا آنجا که به ذهنم می رسد، بسیاری از فعالیت ها مختص شده بود به فضای فیلمسازی. یادم هست در موسیقی اتفاقات به مراتب کمتری می افتاد و با اینکه سعی می کردیم کارهای مختلفی انجام بدهیم در نهایت کماکان همه جذب موسیقی فیلم می شدند به این دلیل که مسائل مختلف در سینما کار می شد و جریان اصلی هنرها را انسان در سینما یا انیمیشن می دید. بسیار بسیار سینمای فعالی بود و من این را به خوبی به خاطر دارم؛ سینمایی که انسان احساس می کرد خیلی امیدها را در خود دارد. نوع سوژه ها و کارها طیف بسیار وسیعی را دربرمی گرفت و این طور نبود که فقط در محدوده خاصی کار شود. الان انسان احساس می کند بعد از گذشت این همه سال سوژه ها اغلب در یکی دو مورد کلیشه ای محدود و کانالیزه شده اند.

مثلاً همین سریال ها افت بسیار شدیدی کرده اند و همین به نظر من باعث شاخص تر شدن کارهای آن دوره می شود. ما واقعاً باید خیلی فراتر از این می رفتیم ولی انگار جریانات اغلب سیر نزولی داشته اند.به طور کلی می توانم بگویم یک حس مثبت و امیدواری عمومی در آن دوره بود. همه احساس می کردند امروز کار خوبی انجام می دهند و فردا کاری بهتر.

حرکت به سمت جلو بود. من هم کارهای زیادی در آن سال ها در زمینه فیلم و انیمیشن انجام دادم. اما بعد از آن کاملاً از کار دور شدم. دلیلش هم همین کانالیزه شدن ها و کلیشه شدن هایی بود که به تدریج بر فضای سینما حاکم شد و سینما و به خصوص موسیقی به جای اینکه پیشرفت کنند، پسرفت کردند.

در حقیقت جریان سینما تبدیل به یک باند یکطرفه برای عبور عده ای خاص شد.

بله، همین طور است. آن باز بودن و گستردگی ایده ها خیلی کمتر شد. که البته و بدون شک به سیاستگذاری و مدیریت فرهنگی جامعه برمی گردد که در این راه بسیار بد و کورکورانه عمل می کنند.

در همین راستا سوال دیگری که در مورد سینمای دهه ۶۰ و ارتباط آن با سینمای امروز می خواستم از شما بپرسم، بر مبنای اعتقاد شخصی خودم و عده ای از سینماگران است. آیا به این مساله اعتقاد دارید که تنها راه آزادسازی، پیشرفت و از سکون درآمدن سینمای ایران به نوعی بازتولید سینمای دهه ۶۰ با نگاهی مدرن تر و به روز تر است؟ سینما و موسیقی که در عوض سودای جشنواره ای شدن و تحت هژمونی جشنواره کن و کن های نوعی قرار گرفتن با خوداتکایی دست به تولیدی نوین و درخور فرهنگ ایرانی با استفاده از ابزارها و مصالح خود بپردازد.

من فکر می کنم آن دوره به عنوان یک نقطه آغازین نقطه خوبی است و دنبال کردن آن هم فکر بدی نیست، به شرط اینکه گسترش فکری زمانه هم در آن رعایت شود. به نظر می آید در آن مقاطع نگاهی وجود داشت برای به وجود آوردن و بازسازی کردن آثار و فضاهایی مبتنی بر افکار و فرهنگ های اصیل تر خودمان. در هر صورت ما در ایران و به خصوص امروز شرایطی داریم که ایجاب می کند راهکارهایی در ارتباط با بحث مدرنیته و پیوند آن با فرهنگ ایرانی پیدا کنیم و این بحث را چه در موسیقی و چه در سایر مسائل فرهنگی مان پی بگیریم منتها چه بهتر که این روند در راستای تاکید بر بخش های مثبت تر فرهنگ ما شکل بگیرد. به هر حال الان ۱۶، ۱۷ سال از آن دوره ها گذشته و خیلی افکار و اتفاقات جدیدی هم از آن زمان تا امروز شکل گرفته است که کاملاً باید لحاظ شوند.

اما اگر نگاه بر این باشد که قبل از طرح بحث های بین المللی بحث مسائل داخلی خودمان را مطرح کنیم خیلی بهتر است. من همیشه با این مساله یعنی خصلت ما ایرانی ها که در هر صحبتی بحث را به سمت مسائل و تبادلات بین المللی آنچنانی فرهنگی آن هم بدون در نظر گرفتن شرایط داخلی می کشانیم، مشکل داشته ام در حالی که قبل از آنکه ما بخواهیم به آن مسائل فکر کنیم باید فکری به حال خود مان بکنیم.

باید این غنی سازی را ابتدا در داخل جامعه و فرهنگ خود مان اعمال کنیم چرا که به شدت به غذای مناسب فرهنگی و روحی نیاز داریم. بهترین مثال در این مورد درختی است که اگر به آن رسیدگی کنیم و ریشه های تنومند و قوی پیدا کند دیگر راهی غیر از بالیدن و بزرگ شدن ندارد و خود به خود سایه اش را بر حیاط خانه همسایه هم خواهد انداخت. این طبیعت و فرجام هر عنصر قدرتمندی است که دست آخر بر دیگران هم تاثیر خواهد گذاشت.

اما نگاه های ما در این دوره و زمانه به اصطلاح و در ظاهر خیلی بین المللی شده، درگیر یکسری بازارها و چرخه های تبلیغاتی و جشنواره ای و در یک کلام سطحی شده که در نهایت تاثیری هم برای ما در جامعه دربرنخواهد داشت. کمکی به رشد جامعه نمی کند و بود و نبود بسیاری از این فعالیت ها هم تاثیری در پیشرفت ما ندارد یعنی از این همه انرژی و فعالیت هایی که صرف این کارها و تبلیغات شده استفاده های خیلی بهتر و بیشتری می شد کرد.

روزنامه اعتماد

علیرضا سیفی

علیرضا سیفی

دیدگاه ها ۲

بیشتر بحث شده است