گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

شجریان؛ پدیده‌ی اجتماعی (۲)

mohamadreza-shajarian-mohamad-reza-shajaryan-shajareean-1

در تاریخ معاصر ما به‌ندرت پدیده‌ای موسیقایی می‌توان یافت که جریان‌های اجتماعی موجود تا این حد در کامور شدنش نقش داشته باشند و نیز به‌ندرت پدیده‌ای موسیقایی می‌توان جست که چنین هم‌نوای دگرگونی و در همان حال بازیگر آن شده باشد (۳).

ازاین‌رو باید گفت، «شجریان»، گذشته از واقعیت مصداقی‌اش، یعنی خواننده‌ای، انسانی، به نام محمدرضا شجریان، دیرگاهی است که یک پدیده‌ی اجتماعی شده است. پدیده‌ای اجتماعی که با تغییرات بزرگ اجتماعی-سیاسی-اقتصادی میانه‌ی سده‌ی چهاردهم بالقوگی‌اش به فعل درآمد و ناگاه از خواننده‌ای که احتمالاً نهایت آینده‌اش شنیده شدن در محافل موسیقایی خاص یا مسابقه‌ای بی‌سرانجام با آوازخوانانی بسیار مردم‌پسندتر بود، به صدای مسلط عصر بدل شد.

این دگرگونی چنان بزرگ بود که بیشتر به زیروزبر شدن همه چیز می‌مانست. ذهن قاطبه‌ی شنوندگان صدایی نو می‌جست صدایی نو که بتواند بازخوان طرح نویی باشد که امید به درافتادنش همه‌جا را پر کرده بود. پس صدای نو باید بی‌نیاز از هیچ عامل اضافه در دل بسیاری می‌نشست. در نظر چنین بود اما در عمل عوامل دیگری نیز در کار بود. محیط ناگهان از بسیاری نام‌ها و سلیقه‌های دیگر خالی شد و راه را برای هرچه بیشتر شنیده شدن صدایی گشود که خواهان روزافزون داشت.

از این پس رابطه‌ی پیچیده‌ی یک خواننده‌ی موفق با جامعه‌ای که در آن می‌زیست و نیز عوامل محیطی، مخصوصاً قدرت، متغیرهای اقتصادی و تلاش در حفظ و افزودن دوست‌داران، هم‌زمانِ آن که او ناگزیر دل‌مشغول عیار هنری آثار خویش یا آثاری که در آن شرکت داشت نیز بود، مسیری پرپیچ‌وخم را رقم زد که یکی از مسیرهای شایان توجه در موسیقی معاصر ماست.

در حقیقت رابطه‌ی او با کنش و واکنش‌های اجتماعی، دوری و نزدیکی‌اش به کانون‌های قدرت و راهبردی که برای عبور سلامت از میان آنها برگزیده بود (و حتا آنچه از دید او «سلامت» یا «گذر به سلامت» به شمار می‌آمد)، او را پیاپی در موقعیت پدیده‌ی فراموسیقایی قرار می‌داد (و احتمالاً هنوز هم می‌دهد). طرفداران در این مسیر حفظ فاصله، زیرکی، درستی، سلامت نفس و در بزنگاه‌های مهم همراهی و همدلی با مردم را می‌بینند و مخالفان فرصت‌طلبی و رنگ عوض کردن و مانند آن.

اما لایه‌های ژرف‌تر این پدیده‌ی اجتماعی را اگر به‌دقت بکاویم روشن می‌شود موضوع بااهمیت هیچ‌کدام از اینها هم نیست.

پی‌نوشت

۳- به‌عنوان نمونه و با تفاوت‌هایی بنیادی در دامنه‌‌ی جمعیتی و ژرفای موسیقی تأثیرگذاری، دو نام بزرگ عارف قزوینی در دوره‌ی مشروطه و علینقی وزیری در دوره‌ی تجدد به یاد می‌آید.

آروین صداقت کیش

آروین صداقت کیش

متولد ۱۳۵۳ تهران
منتقد و محقق موسیقی

۱ نظر

  • شجریان عضو حزب باد بود به هر سمت که باد می وزید به همان سمت بود ، شهریور ۵۷ برای شاهنشاه می خواند و چهار ماه بعد به سمت انقلابیون چرخش کرد ، یک بار فریاد برآورد که تفنگم را بده تا ره بجویم و دگر بار ناله سر داد که تفنگت را زمین بگذار ، در این میانه بازیچه ی ایام دل آدمیان … ، شجریان با ابزار سیاست بازی سعی در مطرح کردن همیشگی خود داشت و مردم غافل ما همیشه در پی قهرمانان پوشالی ، همزمان ماهیگیری همچون شجریان در حال ماهیگیری از آب گل آلود ، پیدا کنید نارنگی فروش را …

بیشتر بحث شده است