گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

نقد روش های مرسوم در استفاده از الگوهای تراش صفحات ویولن (۳)

در تکمیل آنچه که پیشتر مورد بررسی قرار گرفت، علاوه بر ساختار هندسی و مهندسی نحوۀ توزیع نیروها در سازه (راستا و شدت بردارهای نیرو در مقاطع مختلف)، تیرهای افقی نیز می تواند در کنترل نیروهای خمشی و برشی اعمالی بر سازه مؤثر باشد.



نمایی از یک تیر افقی که برای تحمل تنش های حاصل از نیروهای برشی و خمشی در سازۀ مسطح تعبیه گردیده است

اینگونه به نظر می رسد که باس بار در کنار عملکرد آکوستیکی خود، به عنوان یک تیر افقی و با تعدیل نیروی برشی اولیه و نیز تحمل بخشی از نیروهای استاتیکی اعمالی از سوی بریج، به پایداری ساختار بدنه می انجامد.

در تصویر زیر بخش a. نمایی از محل قرارگیری باس بار در زیر پایۀ باس بریج (مجاورت سیم سل) ترسیم شده است. بخش b. نمایانگر حالتی است که تحت تأثیر نیروی برشی اولیۀ ناشی از بارگذاری نیروی بریج بر روی صفحۀ فاقد باس بار، در ناحیۀ بارگذاری (قرمز رنگ) ایجاد می گردد.


طرحی کلی از نمای طولی باس بار صفحات تک کانوی و دو کانونی: خطوط خطچین نمایانگر مرز اتصال میان باس بار و سطح داخلی قوس صفحه می باشد

چگونگی ایجاد سطح بیرونی قوس صفحه و همچنین بعد از آن چگونگی توزیع ضخامت ها در صفحه ایجاب می کند که فرم سطح داخلی صفحه از نظر تقسیمات کانونی (توزیع بلندترین ارتفاع ها) و همچنین سایر ارتفاع های دیگر نسبت به سطح افق، حالت تشدید شده و یا تعدیل شده ای از فرم سطح بیرونی باشد (تصویر قبل). بطور مثال، در صفحۀ دو کانونی که سطح بیرونی قوس صفحه در ناحیۀ میانی در آن تخت به نظر می رسد، سطح داخلی در این ناحیه با توجه به توزیع ضخامت های ناهمسان دارای اندکی تحدب خواهد بود و لذا فرم داخلی باس بار (فرم ناحیۀ اتصال باس بار در قسمت وسط (قرمز رنگ تصویر قبل)) در تابعیت از فرم این ناحیه از صفحه، متعاقباً کمی به تقعر متمایل خواهد بود. اما در صفحات تک کانونی، با وجود توزیع ضخامت های ناهمسان نیز کماکان می توان انتظار داشت که سطح داخلی قوس صفحه از نظر فرم طولی در حالتی نزدیک به یک فرم تک کانونی باشد و لذا پایگاه مناسبتری در مقایسه با ساختار دو کانونی به جهت اتصال باس بار ایجاد گردد.

در صفحات دو کانونی، تقعر موجود در فرم داخلی باس بار همچنین سبب می شود تا عملکرد باس بار در برابر نیروهای خمشی وارده از سوی دسته و سدل انتهایی به صفحه (نیروهای دارای راستای طولی) در هماهنگی با ساختار هندسی قوس صفحه به تشدید نیروهای خمشی و تقویت ساختار دو کانونی بیانجامد و باس بار نیز اثرگذاری مطلوب خود را در ساختار ویولن از دست بدهد.
.

مسألۀ قوس ها و مقاومت استاتیکی، در کنار عوامل دیگر همچون زیبایی شناسی و آکوستیک ساز، از منظر توانایی اثر برای ماندگاری و حفظ سلامت ساختار دارای اهمیت است و انتظار می رود خالق ویولن بسیار پیش از آنکه تکنیک و ابزار خود را به کار گیرد، از خود بپرسد: آنچه که امروزه به عنوان تابعیت از آثار گذشتگان مطرح می شود، تا چه میزان با معیارهای علمی مطابقت دارد و اساسا معیارهای دقیق سازندگان آثار ارزشمند دوران طلایی در ارتباط با سایر اجزاء تشکیل دهندۀ ویولن بصورت مستقل و یا مرتبط با هم چه بوده است؟ و نیز اینکه روش های مرسوم تا چه میزان بر مبنای این معیارها و نه صرفاً معیارهایی با گرایش مصرفی بنا گردیده اند؟

منابع دیگر

Fuller Moore, Understanding Structures

۱ نظر

بیشتر بحث شده است