گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

ریتم و ترادیسی (۱۳)

برای مثال، شکل ۱۶ نمودار نت نویسی «نردبانی» از حرکت آبشاری، یک الگوی تردستی استاندارد سه-شئ ای، را نشان می دهد. زمان به صورت عمودی از پایین به بالا حرکت می کند. ضرب ها واقع در نقاط زمانیِ تقریباً برابرْ توسط دایره های کوچک نشان داده شده است. نت نویسی هر یک از سه توپ به وسیله ی موقعیت افقی اش نشان داده شده است: نگه داشته شده در دست چپ، در هوا، یا نگه داشته شده در دست راست. در هر نقطه ی زمانی ضرب، یک توپْ در حالِ پرتاب شدن، یک توپ در حالِ دریافت شدن، و یک توپ در حالت پرواز است. از آنجایی که سه توپ وجود دارد و هر توپ در هر سه ضرب یک بار پرتاب می شود، این الگو مختصراً با «۳» نشان داده می شود. به جز تغییرات جزئی (مانند شروع با یک دست دیگر)، این نوع حرکت کاملاً حالت آبشاری را مشخص می کند.

با تغییر تعداد توپ ها و ترتیب پرتاب ها و دریافت ها، طیف وسیعی از الگوهای مختلف تردستی قابل ارائه است. برای مثال، سمتِ راستِ شکل ۱۶ یک الگوی چهار-توپی تردستی را نشان می دهد که در نت نویسی جابجاییِ مکانی به صورت «۵۳۴» نوشته می شود. در این الگو، یک توپ بین دو دست به طور منظم به جلو و عقب در هر سه ضرب یک بار حرکت می کند. سه توپ دیگر الگوی پیچیده تری دارند. مشاهده کنید که همیشه اعداد فرد توسط دست مخالف و اعداد زوج توسط دست پرتاب کننده دریافت می شود. از این رو پنج ضرب پرتاب از یک دست به دست دیگر حرکت می کند در حالیکه هر چهار ضرب پرتاب توسط دست پرتاب کننده دریافت می شود. الگوی پرتابی سه توپ هر ۱۸ ضرب یک بار تکرار می شود. وِب گاهِ موجود در این لینک، ابزار تجسم مفید و سرگرم کننده ای دارد که به صورت خودکار هر الگوی مشروع جابجاییِ مکانی را شبیه سازی می کند.

ضرب ها (نقاط زمانی پی در پی) در تردستی قابل قیاس با ضرب ها در موسیقی هستند زیرا چارچوب ریتمی ای را تدارک می بیند که تمامی فعالیت ها مبتنی بر آن ست. تمامی نت نویسی های شناخته شده ی تردستی نمادین هستند چراکه تنها مهم ترین رویدادها (پرتاب و دریافت توپ ها) را مشخص می کنند و موقعیت دقیق دست، حرکت-های دست ها (به جز در لحظات پرتاب و دریافت) و مسیر واقعی توپ ها در حالت پرواز را مشخص نمی کنند. با این حال، این مواردْ اطلاعاتی کافی در نت نویسی هستند که به تردست ها اجازه ی یادگیری و ابداع الگوهای جدید را می هد.


۲- نت نویسی واقع نما


توانایی مهم نت نویسی نمادین برای موسیقی این است که ساختار یک قطعه را در سطح بالایی به نمایش می-گذارد. نمادها (نت ها، سکوت ها، رویدادهای MIDI، جداول نت، و غیره) ساختار اساسی یک قطعه را با مهیا کردن دستورالعمل هایی که می تواند به آسانی توسط افراد یا ماشین به اجرای اثرْ ترجمه شوند ارائه می دهند. ضعف رویکرد نمادین این است که بسیاری از عوامل برجسته ای چون شیوش سازها یا زمان بندی دقیق رویدادها را در نظر نمی گیرد. به طور خلاصه، آن ها ثبت واقع نمایی از صدا نیستند، بلکه یادآوری هستند از آنچه که صدا شبیه آن است.

نت نویسی واقع نما بازتولید کامل یک اجرا را ممکن می سازد حتی اگر جنبه های مهمِ صدا در میانِ سیلِ داده-های (تقریباً) نامربوط از دست رفته باشد. برای مثال، در حالیکه زیرایی به وضوح جنبه ای مهم از اجرای موسیقایی است، نمایش شکل موج (مانند آنچه در شکل ۱۷ موجود است) این زیرایی را به روش واضحی نشان نمی دهد. به طور مشابه، نقاط زمانی اصلی که یک گذر ریتمی بر آن بنا شده است ممکن است به وضوح علامت گذاری نشده باشد. نت نویسی واقع نما، به طور ذاتی، نگارش هایی از اجراهای خاص هستند نه بازنمایی-هایی از اثر اصلی.

حامد قنواتی

حامد قنواتی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است