بسیاری از خوانندههایی که در دوران حیات واروژان با او کار کردهاند، وسعت صدای گستردهای دارند؛ اما واروژان بهترین تکهی دامنهی صوتی این خوانندهها را برای آهنگهایی که ساخته یا تنظیم کرده استفاده کرد. مثلاً در آهنگ «بوی خوب گندم»، با اینکه خواننده هم میتوانسته بمتر و هم زیرتر از گام اصلی آهنگ بخواند، واروژان متناسب با حالوهوای ترانه و همچنین متناسب با رجیستر بهینهی خواننده، از استفاده از گام بمتر در ساخت آهنگ اجتناب کرد؛ کاری که اصلاً تصادفی نیست و هوش و حسابگری فراوان او را در آهنگسازی نشان میدهد؛ زیرا راوی داستان ترانه در حالتی انفعالی قرار دارد و برایش مهم نیست چهچیزی را بهعلاوهی آن چیز اصلی از دست بدهد.
شنوندهی آهنگ در پنج دقیقهی اول، بهخوبی پیوند ترانه با موسیقی را درک میکند؛ پیوندی که علاوه بر ملودی ناشی از انتخاب درست رجیستر صدای خواننده و کیفیت اجرای او است؛ کیفیتی که باعث میشود تا شنونده حس کند که خواننده«این لحظه را زیسته» و حرفش را «باور» میکند.
رویکرد پلیفونی موسیقی و هارمونی همخوان
موسیقی واروژان موسیقی چندصدایی یا پلیفونیک (Poly Phonic) است؛ هر چند این مسئله در آثار او طبیعت روش و دیدی است که او به موسیقی پاپ داشته و از دریچهی موسیقی کلاسیک به موسیقی پاپ مینگریسته. اما جالب است که در معروفترین آثار پاپ او، صدای خواننده، تکصدایی و مونو فونیک (Mono Phonic) است. این مسئله در موسیقی واروژان کاملاً محاسبه شده است و دلیل آشکاری هم برای این رویکرد او وجود دارد. نحوهی آهنگسازی و تنظیم واروژان برای خوانندگان «پاپ» بهگونهای است که با تمام جزئیات و ظرافتهای موجود در بدنهی موسیقی، جدای از صدای خواننده و تمام پارتهای زهی و بادی و ریتمهای لاتین و اروپایی، کل بدنهی موسیقی در خدمت خواننده است؛ یعنی کل این مجموعه میکوشد روایت ترانه را با صدای خواننده بهگوش شنونده برساند و این کار را بهگونهای انجام میدهد که اولویت در گوش شنونده، خواننده باشد.
به همین دلیل هم هست که واروژان کمتر از تکنوازی سازی در آثار پاپ استفاده کرد. برای درک بهتر رویکرد واروژان در برجستهنمایی خواننده و خدمت بدنهی موسیقی در روایت ترانه تنها کافی است تا روش واروژان را با هر کدام از آهنگهای پاپ یا راک آمریکایی و بریتانیایی اواخر دههی ۱۹۶۰ و اوایل تا اواسط دههی ۱۹۷۰ مقایسه کنید.
اما این رویکرد در تنظیمهای دیگر او برای نوعهای دیگر موسیقی متفاوت است. واروژان در مجموعهای از آهنگهای فولکلور ایرانی که برای «پری زنگنه» تنظیم کرد، اتفاقاً بهجای استفاده از یک یا سه همخوان با خوانندهی اصلی که مجموعهای با پلیفونی ۲ یا ۳ را در بخش خوانندگان تولید میکند، از «گروه کُر» استفاده کرد. بهترین نمونهی این کارکرد، آهنگ «اسمر اسمرجانم» است.
۱ نظر