گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

حنانه: عدالت این نیست که همه چیز بر گردن من باشد

لا پرسیا با چه ارکستری اجرا شد؟

با ارکستر سمفونیک فارابی در رادیو تهران ضبط و در یوسنکو پخش شد، بعد هم ارکستر سمفونیک ایرلند آن را اجرا کرد که در رادیوی ایرلند پخش شد. فکر میکنم با کیفیت خوب هم نوار ضبط شده این ارکستر را روی ریل داشته باشم.

آیا ایشان کنسرتو پیانو ساخته اند؟

خیر ایشان کنسرتو پیانو ننوشته اند، اگر میبینید که در فیلم از “کاپریس برای پیانو و ارکستر” به عنوان کنسرتو پیانو اسم میبرند، به خاطر این است که آن زمان میان عوام به شدت واژه کنسرتو برای قطعه ای که ساز سولو و ارکستر داشته، رواج پیدا کرده بوده، پدر هم برای مردم این طور صحبت کرده اند.

برای سازهای سولو چند قطعه دارند؟

پدرم قطعات زیادی که بسیار زیبا است برای سازهای تکنواز نوشته اند؛ مثلا در موسیقی ۱۱۰ دقیقه ای فیلم هزاردستان که فقط یک سوم آن در یک سی دی منتشر شده، سولوی ویولون و ویولن سل وجود دارد؛ سولوهای ویولون با ارکستر در “صبر و ظفر” و “فانتزی برای ویولون و ارکستر” و چندین قطعه دیگر نیز وجود دارند. متاسفانه موسسه ماهور کل هزاردستان را منتشر نکرده است. من هم نمی دانم چرا… اما اگر میخواست این اثر را منتشر کند باید همان سال اول کل کار را منتشر میکرد.

آثار پیانویی ایشان چیست؟ آیا ضبط شده است؟

فکر میکنم ۶ یا ۷ اثر باشد که همه را خودم ضبط کرده ام.

امپرومپتو برای پیانو، در یکی از سی دی های اشعار احمد شاملو شنیده شده بود که به این صورت نبود، در اینجا ورژن دیگری از این اثر اجرا شده است؟

این اثر (امپرومپتو راگیا) آخرین کار پدر است که در سال ۱۳۶۷ ساخته شد و چون تم آن بر گرفته از موسیقی فیلم “سلام سرزمین من” است این اشتباه صورت می گیرد.

دقیقا مشخص است که ایشان چند قطعه نوشته اند؟

خودشان میگفتند من وقتی ۵۰۰ کار که پاره کردم و دور ریختم، تازه متوجه شدم جریان چیست! الان پارتیتورهای ارکستر فارابی که در دست من است، ۶۰ عدد است، به علاوه ۱۳ اثر.

آثار ضبط شده ایشان چند ساعت است؟

شاید ۳۰ تا ۳۵ ساعت کار ضبط شده داشته باشند.

آیا برای انتشار اینها به شما مراجعه کرده اند؟

خیر، فقط یکسری کار به ماهور دادیم که از بین آنها با سلیقه خود چند تا را انتخاب و منتشر کرد. من نمی توانم هر روز بروم سراغ انتشاراتی ها و التماس کنم که کار پدرم را منتشر کنید!

از سه سی دی ماهور راضی هستید؟

بله از نظر کیفیت کار راضی هستم، بالاخره این نوع کارها ارزش تاریخی زیادی هم دارد؛ ما صدای ارکستر فارابی را شنیدیم و آن موسیقی ها را… هرچند از نظر مالی همیشه رسم بوده که موسیقیدان بدبخت باشد!

آیا این ریل ها که به مرور زمان خراب میشود را قصد ندارید دیجیتال کنید؟

بله قصد دارم ولی از نظر هزینه فعلا برایم سنگین است. باید کمک هایی می شد و مثلا پانزده سال پیش این کار انجام می گرفت، افسوس که هیچ چیز در این کشور به موقع خود انجام نمیشود! مثل همین الان که شما اینجا هستید!

آیا کتابهایی که نوشتند هم همین سرنوشت را داشته و کسی برای انتشار اقدامی نکرده؟

من از روزی که وارد ایران شده ام تا امروز، همیشه همین سئوالات را جواب داده ام! یک ارگان دولتی باید اقدام کند، من هزینه این کار را ندارم، کتابها زیادند و حجم کار بالا است، من شخصا نمیتوانم! این آثار ملی است و متعلق به مردم ایران است، دانشگاه باید خودش پیش قدم شود و این آثار را منتشر کند، وزارت ارشاد باید خودش دنبال این کارها باشد. من شخصا دین خود را به او ادا کردم و دیگر هم به دنبال کارهای خود می روم.

مرتضی حنانه به گردن هنر ایران و نه فقط موسیقی، حق دارد و همه باید در ادای این حق سهیم باشند، این طور نیست که همه چیز بر عهده من باشد. عدالت این است. امروز اسم همه موسیقی دان ها را می شنویم که کارهایشان به ظاهر اجرا و یا ضبط می شود. اما من چه کنم که کم رو هستم و بلد نیستم پیگیری کنم.

از فیلم اجراهایی که توسط استاد حنانه رهبری شده چه چیزهایی موجود هست و یا دارید؟

من هیچ فیلمی ندیده ام، ولی آرشیو انجمن موسیقی و صدا و سیما قطعا موجود است. می توانید مراجعه کنید و در اختیار علاقه مندان بگذارید.

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد متولد ۱۳۶۰ تهران
نوازنده تار و سه تار، خواننده آواز اپراتیک و سردبیر مجله گفتگوی هارمونیک
لیسانس تار از کنسرواتوار تهران و فوق لیسانس اتنوموزیکولوژی از دانشکده فارابی دانشگاه هنر تهران

دیدگاه ها ۹

  • انتقاد به استاد علی حنانه
    اگر گوش شنوا و امکان نشر بیابد
    جناب علی حنانه مردی بسیار دمدمی مزاج هستند. ایشان انتظار دارند در این بلبشو همه به خانواده و خود ایشان به خصوص، خدمت کنند. در این جامعه گویا همه حقشان ادا شده فقط استاد مرتضی حنانه مانده اند!
    ایشان میگویند من دینم را به پدرم ادا کردم. ادای دین کردن یعنی از خود گذشتن!
    ایشان آیا همان پارتیتورها را به دست دوستان نزدیک خود داده اند. چه رسد به کل جامعه!
    درست است حقوق مادی و معنوی همه هنرمندان تحت مخاطره است. ممکن است ناشری زیر عهد خود بزند. بهرحال شما در این جامعه زندگی میکنید. اگر منتشر نکنید دیگر شاید زمان دیگری به وجود نیایید و تاریخ آنچنان که باید شناخته نخواهد شد. جایگاه حنانه هم زیر سئوال برود.
    با علم به این مسئله آقای علی حنانه چه راهی برای انتشار آثار پدر پیدا کرده اید؟
    اصلا در این زمینه چه فعالیتی کردید!
    اگر ارکستی بخواهد این آثار را اجرا کند ۱- شما میگذارید ۲ اصلا این آثار را به دست آنها میدهید! برای شما حرمت به شخصیت خودتان مهم است نه انتشار اثر پدر. هرجا حتی نامی از پدر برده شود به نیکی و یا به نقد شما میگویید حق ما چه میشود؟
    شلوغ میکنید و حاشیه ایجاد میکنید. مرتضی حنانه در جایگاهی بوده است که همواره به طور جدی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. چیز که شاید هم خود خواهان آن بود. اما شما امکان برداشت های مختلف از سبک و آثار پدر را سلب میکنید. به غیر از خودتان هیچ فردی قبول ندارید. از روزگار نالیدن را که همه بلندند. شما خود در این آشفته بازار چه میکنید! چه سخن جدیدی ارائه میکنید؟ چه تولیدی میکنید!
    سال پیش بزرگداشتی با حضور همسر نخست حنانه گرفته شد. شما اولا نفس این بزرگداشت را زیر سئوال بردید زیرا همسر دوم ایشان و خودتان در جریان نبودید. گفتید که ایشان اصلا همسر حنانه نبوده است!
    دقیقا کاری میکنید که خانوده مرحوم شاملو میکند اگر کسی شعری را از شاملو در فلان مجلس بخواند غلت و درست، وکیل میفرستند که چرا بدون دادن حقوق معنوی و مادی این کار را کردید!
    شما چه حقی دارید که حتی جلوی تفسیرهای درست یا نادرست بر حنانه را سلب میکنید.
    میگویید که حق پدر را ادا کرده اید چه کردید. مگر دیجتیال کردن ریلها هزینه زیادی میبرد. انتظار دارید کل سازمان ها دست به سینه هرچه شما میگویید و هر رقمی بخواهید گوش کنند. دیگر در اینجا بجا آوردن حق پدر مهم نیست؛ مهم خودتان هستید. اگر کسی بزرگداشتی برای حنانه بگیرد اول باید شما را به نحوی راضی کند. رضایت مادی و معنوی. در حالی که بزرگداشت گرفتن احتیاج به رضایت شما نیست.
    شما برای انتشار آثار پدر چه کرده اید!
    میگویید ماهور کار غیر قانونی کرد. چرا شکایت نکردید! حق شما ادا شد درست است. حال مهم نیست که بخشی از اثر ناقص باشد یا نباشد! تا جایی که من میدانم ماهور با نظارت کامل شما این اثر را منتشر کرد.
    شما میگویید فلان اثر را شاید داشته باشم. یعنی حتی خودتان نسبت به آثار پدر بی توجه هستید. چگونه انتظار دارید ناشران حق شما و پدر را بجا بیاورند.
    من شما را به مناظره دعوت میکنم. تا همه چیز مشخص شود. البته هیچ تعصبی بر حرفهای خودم ندارم. شما میتوانید این نکات را توجیه بکنید و بنده هم میپذیرم.

  • آقای مهدی که فامیلی شما معلوم نیست واقعا شما با من نمیتوانید دوست قدیمی باشید.این هم انتقاد نیست بلکه تخریب شخصیتی است.شما از وقتی که من روی آثار مرتضی حنانه کار کردم ناراحت شده اید؟؟منافعی داشتید؟؟مثل من اذیت شدید؟؟.خوب حالا دوست داری برات مناظره در کجا بذارن تا تو هم ببری و همه هم برات کف بزنند.من آدم بدی ام تو که خوبی یه کم ما رو راهنمایی میکردی نه دعوت به دوئل.
    آقای دکتر شما که مشخصاتتان معلوم نیست نباید بخواهید که من آثارحنانه راجلویتان بریزم.ممنون از توجهی که به من داشتی.چون نظرت از کل مصاحبه بیشتر شد..

  • آقا مهدی بهتر بود انتقاد سازنده میکردید بیشتر به نظر میرسه شماعقده های شخصیتون رو خالی کردید تا انتقاد من طرف کسی رو نمیگیرم اما حداقل انتظاری که میره اینه که احترام ایشان و پدرشون رو که یجورایی یکی از پایه های موسیقی این مملکت هستن رو حفظ میکردید

  • گذشته از این که بخش هایی از حرف های هر دو طرف درسته، چاره ای برای این مساله که عبارت از استفاده همگان از آثار مکتوب یا مضبوط استاد حنانه میشه، نمیشناسم. نه میشه به آقای حنانه الزام کرد که آثار پدر رو به راحتی در اختیار بگذارند، نه در وضع امروز مملکت انتظاری از نهادهای اسما فرهنگی می توان داشت… به قول مرحوم پایور در این کشور انقلاب مذهبی از نوع شیعه انجام شده و نمیشه انتظار داشت بعد از ۱۴۰۰ سال آقایون بیان و بگن موسیقی حلاله! چه برسه به حفظ و اشاعه ی موسیقی! امیدوارم آقای حنانه این لطف رو به ما و پدرشون بکنند که دست کم آثار استاد رو به همون صورتی که هست حفظ کنند تا کیفیتشون به مرور زمان از دست نره، تا شاید در آینده فرجی بشه و با حفظ حقوق مادی و معنوی ایشان این آثار سرانجام منتشر بشن… با احترام

  • من حرف های آقای مهدی رو کاملاً قبول دارم. متأسفانه آقای امیرعلی حنانه فقط در پی این هستند که همه جا سخن از حق نادیده گرفتۀ خودشان کنند. به طور کل ایشان عاشق «حاشیه» هستند. دوست دارند شلوغ کنند. این ها را نمی شود انکار کرد. من شخصاً ایشان را دوست دارم ولی رفتار ایشان در محیط حرفه ای را نمی پسندم. متأسفانه تلاش آقای امیرعلی حنانه این است که با شلوغ کاری و ایجاد حاشیه، همیشه در رأس خبر باشند. برای ایشان خیلی مهم است که فراموش نشوند. آقای مرتضی حنانه هر کاری که برای جاودان شدنشان از دستشان بر می آمد انجام دادند ولی آقای امیرعلی مطلقاً به جز غر زدن و نق زدن کاری نکرده اند. آقای امیرعلی عزیز اگر این نقد را می خوانید، به جای این که سال ها همین رویه را ادامه دهید، خودتان فکری اساسی بکنید وگرنه دور نشستن و نقد کردن را همه بلدند. از چه چیز انتقاد می کنید؟ از این که هیچ کس قدر و منزلت آثار پدر شما را نمی داند؟ خب خودتان بدانید. متأسفانه شما کاری کرده اید که شخصیت خودتان هم برای دیگران سندیتی ندارد که حرف های شما را قبول کنند.دیگر یک جا نشستن و تبدیل شدن به یک پیرمرد غرغرو را کنار بگذارید و اقدامی کنید که هم به نفع آن مرحوم باشد و هم خودتان (که ظاهراً دوست دارید در مرکز توجه باشید) اقناع شوید.
    ضمناً من مطمئنم که آقای مهدی از دوستان قدیم شما هستند چرا که از شما شناخت کامل و جامعی دارند. اصلاً هم در پی تخریب شخصیت شما نبودند. چرا هر کس از شما انتقاد کند، فکر می کنید می خواهد شما را تخریب کند؟ حتماً قضاوت شما این است که من هم یک دشمن هستم! نه آقای حنانه ما هیچ کدام با شما دشمن نیستیم ولی اگر شما دوست دارید این طور جلوه بدهید که مظلومیت خودتان را ثابت کنید، خود دانید!

  • این دو نفر به عنوان منتقد در اینجا حاضر شدند ولی متاسفانه نه تنها رفتارشان در شآن یک منتقد نبود بلکه کاملا مغرضانه بود.
    امیدوارم دیگر شاهد چنین رفتاری نباشم.

  • خوب عزیزان امروز پازل های این داستان چاپ آثار حنانه دیگر کم کم دارد کامل میشود…چه ناحقیهایی که در حق من نشد.مثلا همین کامنتها .حالا ببنید و بخوانید و منتظر باشید.تا این آثار بیرون بیاد.

  • حالا بروید و نامه سرگشاده من و عواقب اعتماد به همینهایی که از من شاکی بودند را ببینید….حالا این دوستان راحت شدند

بیشتر بحث شده است