گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

موسیقی و گردشگری (۴)

پاسخ به این سوال کمی پیچیده است زیرا اولا موسیقی ایران میتواند برنامه های غربی ارکسترها و گروه های موسیقی مجلسی را هم در بر بگیرد که در مواردی که هنرمندان ماهری درکار باشند، مسلما مورد مخاطبان خارجی قرار میگیرد ؛ دوما اگر منظور موسیقی ایرانی (چه روستایی و چه شهری) باشد، بسته به مشترکات مایگی موسیقی ما مایگی موسیقی توریست کشور میتواند گیرا و ناگیرا باشد مگر اینکه یا ما از نظر تبلیغات موسیقی خود را شناسانده باشیم یا توریست مورد نظر با این موسیقی آشنا باشد.

در واقع میکروتنال بودن موسیقی ما برای مردم بعضی از کشورها ممکن است شنیدنی نباشد یا حداقل در اولین گوش دادنها جالب نباشد ولی اولا میتوان موسیقی ای با درجه کمتری از مغایرت ها با حافظه موسیقایی مخاطب از موسیقی ایرانی انتخاب کرد (گامها و دستگاه های موسیقی ایران بسیار متنوع است و تقریبا ملی نیستند که با هیچکدام از دستگاه های ایرانی ارتباط برقرار نکنند) دوما با تربیت گوش شنونده خارجی میتوان او را وارد حال و هوای این موسیقی کرد (همانطور که ما بسیاری از موسیقی های سنگین غربی و شرقی را به مرور یاد میگیریم ولی باید این ارزش در ذهن مخاطب وجود داشته باشد که وقت خود را صرف ممارست در این راه کند.)

نسل زیر ۶۰ سال ایرانی امروزه به خاطر دیدن کارتون های آمریکایی و آسیای شرقی به خوبی با موسیقی ها غیر متعارف چینی و جز (غیر متعارف نسبت به موسیقی ایران) رابطه برقرار کند. ما هم اگر در این زمینه تلاش کرده بودیم شاید وقتی عربها برای ثبت ردیفهای موسیقی ایران اقدام میکرند کسی میگفت اینها ایرانیست!

چین با سالها تبلیغات و معرفی فرهنگ خود به مردم دنیا نشان داد که اژدهای چین یک عروسک ساده نیست که در تمام دنیا وجود داشته باشد، این اژدها نیمی از اسطوره و داستانهای چین را همراه دارد، ولی ما نتوانستیم بگوییم تار اوج هنر ساز سازیست و توان برداشت صدای بهتری از کار یحیی هنوز وجود نداشته و تار و سرنای ابتدایی را (که نوع کامل شده آن ابوا، در هر کشوری یافت می شود و بعد از فاگوت قیمتی ترین ساز بادی چوبی است) در کنار هم قرار دادیم، جلیل شهناز را در کنار درازنای نواز و… وقتی خودمان توانایی تفکیک و شناخت سطوح هنری را نداریم چرا انتظار داریم گروه های موسیقی ایرانی را در فستیوال های موسیقی آدمخواران آفریقا دعوت نکنند!؟

متاسفانه ما آمار و نظر سنجی خاصی هم که به صورت فراگیر از مردم جهان در مورد موسیقی و فرهنگ ایران گرفته شده باشد در دست نداریم و فقط قضاوتهای ما زمان مواجهه با توریست ها است. هر چند گردشگران را می توان به دو دسته تقسیم کرد، گردشگران سیاحتی و گردشگران فرهنگی،

نقش آفرینی موسیقی هم در صنعت توریست، در ممالک مختلف یکسان نیست و موسیقی گاهی اصل و گاهی در حاشیه قرار می گیرد. در واقع این جایگاه بستگی به عاملی دارد که گردشگر مورد نظر هدف سیاحتی داشته باشند یا فرهنگی هنری. پس اول باید به تعریف این دو نوع گردشگر بپردازیم.

گردشگران سیاحتی، جمعیت اکثریت گردشگران جهان را تشکیل میدهند، این گردشگران مدت کوتاهی را برای تفریح و گشت و گذار در مناطق مختلف جهان را اختصاص میدهند.

اکثرا در مدت تعطیلات کاری به تنهایی یا با تورهایی به نقاط مختلف جهان سفر میکنند. اطلاعات این گروه از گردشگران از فرهنگ و هنر آن منطقه در حد شناختی از قیمت هتلها و مهمترین مکانهای تفریحی و احیانا فرهنگی است چراکه این گروه اکثرا وقت و علاقه زیادی برای تحقیق روی فرهنگ کشورمورد مسافرتشان ندارند و فقط برای تفریح و تغییر آب و هوا و گاهی رها کردن دغدغه های روزمره تن به سفر میدهند.

این گروه آشنایشان با فرهنگ و هنر آن کشور در حد تبلیغاتی است که کشورهای مختلف از وطن خود بر رسانه های جهانی میکنند. تا اینجا بارها به این نکته برخورد کردیم که رسانه ها مهمترین نقش را در این میان به عهده دارند.

گردشگران فرهنگی، با اینکه جمعیت کمتری را تشکیل می دهند، هم از نظر فرهنگی و هم سیاسی اهمیت بالایی برای کشور دارند. این افراد بیشتر در سازمانهای فرهنگی هنر یا دانشگاهی به فعالیت مشغولند و ضمنا نکته سنجی بیشتری نسبت به گروه اول دارند. جلب نظر این گروه می تواند حتی روی افزایش گردشگران سیاحتی نیز تاثیر گذار باشد؛ زیرا همیشه افراد کم اطلاع به افراد مطلع تر رجوع می کنند.

با اینکه ایران در جذب گردشگر رتبه یکصد و بیست و هشتم را در سطج جهان داراست، جزو ۱۰کشور و (به روایتی ۵ کشور) برتر دارای جاذبه‌های گردشگری جهان است. وقتی خاورمیانه در سال ۲۰۰۴ میلادی ۳۵ میلیون گردشگر داشته، (که حتی بحرین در این میان ۵ میلیون گردشگر را جذب کرده) حتما جذابیتهایی ایران برای جذب هر دو نوع گردشگر یاد شده و هر دو نوع استفاده از هنر و موسیقی را در حضور این گردشگران داریم.

با توجه به موارد گفته شده می توان چنین نتیجه گیری کرد که:

۱- حضور گروه های موسیقی ایرانی (چه موسیقی کلاسیک ایران و چه غرب و دیگر انواع موسیقی ایران) در جشنواره های خارجی و رسانه های داخلی و خارجی به صورتی که نه فقط معرف موسیقی باستان ایران باشند بلکه انواع پتانسیلهای این موسیقی را معرفی نمایند.
۲- ساخت مراکز فرهنگی همراه با آمفی تاتر مجهز در محلی نزدیک به آثار دیدنی (چه باستانی چه طبیعی) برای استفاده اجرای موسیقی زنده بصورت حاشیه برنامه ها
۳- برگزاری جشنواره های موسیقی و دعوت از گروه های خارجی با موضوعات مختلف
۴- ساخت مجموعه های تلویزیونی با استفاده از موسیقی کارشناسی شده ایرانی که جذابیتی داشته باشد که فواصل خاص موسیقی ایرانی را در گوشهای نا آشنا با این موسیقی جا بی اندازد.

۵- ساخت کلیپ ها و فیلمهایی در مورد زندگی موسیقیدانان بزرگ ایران چه در رشته موسیقی کلاسیک غربی چه کلاسیک ایرانی تا با موسیقیدانانی که در ایران همرده بزرگان موسیقی غرب بوده اند آشنا شوند (میتوان به معرفی افرادی مانند احمد پژمان، ملیک اصلانیان، بهزاد رنجبران و … و در موسیقی ایرانی درویش خان، پایور، مشکاتیان و … پرداخت (و ترجیحا کمتر به خوانندگان که امروز هم بیش از حد هنرشان مطرح هستند) تا شاهد باشیم که کنسرت های این هنرمندان، منازلشان یا مقبره درگذشت گان این عرصه بازدیدکندگانی دارد (اماکنی مانند ظهیرالدوله با آن همه مفاخر فرهنگی.)

۶-احداث امکاناتی از قبیل هتل و سالن های کنسرت و تفریح کودکان در نزدیکی مقبره شاعران و فیلسوفان بزرگی که به دلیل غفلت فراموش شده اند و برنامه ریزی برای نگه داشتن این اماکن در حالتی که از نظر هنری جذابیت داشته باشند.

۷-استفاده از توان NGO های مختلف در برگزاری تورهای چند منظوره با همکاری گروه های مختلف موسیقی در ایران.

۸-سفارش ساخت یا بازنوازی موسیقی هایی در فرم کنسرتو با استفاده از سازهای قابل ایرانی مانند سنتور، تار … و یا دوبل کنسرتو یا گروه نوازی با سازهای کارآمد (نسبت به استانداردهای موسیقی کلاسیک) ولی گمنام که میتواند غیر از ایجاد تنوع در موسیقی باعث جذب مخاطب کشور سازنده آن شود (حتی اگر رسانه ای باشد و حضوری نباشد هم از ارزش اینکار کاسته نخواهد شد.)

۹- استفاده از سازمان هایی مانند خانه موسیقی و NGO های موسیقی و انجمن موسیقی (به خاطر وجود افراد موسیقیدان و وارد به فن) برای کشف استعدادهای موسیقی و گروه ها در مناطق مختلف و استفاده کردن از موسیقیدانان همان شهر برای پخش شدن امکانات برای موسیقیدانان سراسر کشور.

۱۰- تاسیس ارکستر سمفونیک در هر شهر بزرگ به نام همان شهر در بهترین تالار آن شهر و سپردن به دست رهبری که می تواند در آن شهر ساکن شود و در کار خود خبره باشد (حساسیت روی کار ارکستر سمفونیک های بسیار زیاد است چراکه در سراسر دنیا مردم تجربه دیدن و شنیدن ارکستری با این ترکیب را دارند)

مجله آریانا گردشگر

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد متولد ۱۳۶۰ تهران
نوازنده تار و سه تار، خواننده آواز اپراتیک و سردبیر مجله گفتگوی هارمونیک
لیسانس تار از کنسرواتوار تهران و فوق لیسانس اتنوموزیکولوژی از دانشکده فارابی دانشگاه هنر تهران

۱ نظر

بیشتر بحث شده است