گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

ارکستر سمفونیک تهران در زمان جنگ

ارکستر سمفونیک تهران پیش از انقلاب مانند بیشتر ارکستر سمفونیک های جهان فعالیتی در چهارچوب موسیقی سمفونیک داشت و حتی در برنامه های تشریفاتی هم حضور چشمگیری نداشت. هیات انتخاب قطعه برای ارکستر نسبت به امروز استقلال بیشتری داشت و بی توجه به مسائل سیاسی روز به اجرای رپرتوار معمول جهانی و کم و بیش آثار برجسته آهنگسازان سمفونیک ایران میپرداخت. پس از انقلاب با بوجود آمدن موج قوی هنر سیاسی و هنر مربوط به انقلاب، ارکستر سمفونیک تهران به عنوان یک عنصر بی طرف هنری شناخته میشد و روز به روز سازمان این ارکستر با تهدید فروپاشی مواجه بود.

ارکستر سمفونیک تهران آنروز (که ادغامی از ارکستر اپرا و ارکستر سمفونیک تهران بود) دیگر به عنوان یک پدیده تشریفاتی غربی و نشانه ای از غربزدگی هنری دوره شاه شناخته میشد. از طرفی بسیاری از نوازندگان این ارکستر و پیشکسوتان موسیقی سمفونیک به فکر همراهی با موج مردمی افتادند تا این دید بیگانه پنداری دولت جدید و مردم به ارکستر سمفونیک را تحت شعاع قرار دهند. در آن روزگار بسیاری از نوازندگان ارکستر سمفونیک و رهبر ارکستر از این سازمان جدا شده بودند و بعضی به خارج از کشور سفر کردند.

رهبران مشهور ارکستر سمفونیک مثل حشمت سنجری و فرهاد مشکات همگی کار را ترک کرده بودند و ارکستر توسط رهبران جوانتر که در رهبری کم تجربه و در نوازندگی با سابقه بودند مانند بیژن قادری و نادر مرتضی پور رهبری میشد. مدیریت هنری آن زمان ارکستر سمفونیک تهران (مدیر سابق ارکستر اپرای تهران) بهمن پورقناد با همفکری چند تن از نوازندگان برجسته ارکستر سمفونیک تصمیم گرفتند با افرادی در دولت گفتگو کنند تا مگر برادری این ارکستر را با مردم نشان دهند. بخشی از نوازندگان ارکستر که تحصیلات و آشنایی با رشته آهنگسازی داشتند و چندی از آهنگسازان قدیمی هم سعی در تولید موسیقی انقلابی با ترکیب ارکسترال کردند.

audio fileبشنوید مارشی از ساخته های همایون رحیمیان را با اجرای ارکستر سمفونیک و سولوی ریکوردر سوپرانینو خاچیک بابائیان

از اولین ماه های آغاز جنگ ایران و عراق سازمان ارکستر سمفونیک تهران که در حالت معلق قرار داشت‏، با سرنوشت دیگری روبرو شد و آن استفاده از این ارکستر به مثابه ارکستری نظامی بود. در آن سالها ارکستر سمفونیک تهران با خروج بسیاری از نوازندگان قدیمی مواجه بود و کمبود نیرو در آن حس میشد. عده ای از نوازندگان ارکستر برای حمایت از ماندن این ارکستر باز به آن پیوستند. در این سالها بود که پای اجرای ارکستر سمفونیک تهران به جبهه باز شد و نوازندگان با دیسیپلین ارکستر سمفونیک، به دور از زرق و برق رسمیشان، با لباس نظامی در حضور رزمندگان نواختند.

نوازندگان جوان ارکستر که از ذوق آهنگسازی و جو قوی فرهنگی دوره جنگ بهره میبردند به ساخت موسیقی سمفونیک با ساختاری نو پرداختند. آثاری نه در راستای موسیقی مارش های غربی (چه آلمانی و چه روسی که در ایران تا پیش از آن معمول بود) که آثاری با ساختاری بر مبنای موسیقی ایران بود و آن هم نه موسیقی دستگاهی ایران! آنروز موسیقی سمفونیک تازه ای تولید شده بود که روح حماسی و فضای عرفانی را توامان داشت. جالب اینجاست که وقتی به نامهای افرادی که این آثار را تولید کردند نگاهی می اندازیم متوجه میشویم، نه تنها آنها سابقه مبارزاتی خاصی نداشته اند، پیش از انقلاب کاملا به دور از این فضا در حال تمرین و اجرای رپرتوار رسمی ارکستر بودند. حال سئوال اینجاست که این روح پهلوانی ایرانی از کجا در این آثار هویدا شده که وقتی صحبت از بزرگان و اسطوره های دوران جنگ میشود، بدون شنیده شدن آن موسیقی ها، تصاویر چیزی کم دارد؟ گویی مفاهیم آن مردان بدون حال و معرفتی که تنها از آن موسیقی قابل بازیابی است، قابل درک نیست.



همایون رحیمیان در کنار نادر مرتضی پور

با شنیدن مارشهایی که توسط آهنگسازان جوان آن دوره از جمله همایون (علی) رحیمیان نوازنده ویولون و آهنگساز‏، محمد بیگلری (نوازنده ویولون و آلتو و آهنگساز) ساخته شده است، این تصور برای ‏‏‏‏‏شنوندگان پیش می آید که این موسیقی با این میزان پختگی، سابقه ای دیرینه در موسیقی سمفونیک ایران دارد، در حالی که اولا آهنگسازی برای ارکستر سمفونیک در ایران سابقه زیادی نداشته و ثانیا این آثار در راستای آثاری نیست که از آهنگسازان سمفونیک ایران مانند مرتضی حنانه، حسین دهلوی، هوشنگ استوار، ثمین باغچه بان، احمد پژمان و … سراغ داریم. جالب اینجاست که وقتی فریدون ناصری آهنگساز، پرکاشنیست و رهبر و همینطور حشمت سنجری رهبر، نوازنده ویولون و آهنگساز که در حال و هوای آهنگسازان سمفونیک پیش از انقلاب آهنگسازی میکردند، پس از انقلاب به تولید موسیقی سمفونیک مخصوص جنگ میپردازند، از زبانی جدید بهره میگیرند که این سبک آهنگسازی توسط جوانترها هم دنبال میشود.

بسیاری از آثار موسیقی سمفونیک ایرانی در زمان جنگ، نه یک سری آثار سفارشی بی روح است، بلکه چهره ای از فرهنگ ایرانی اند که با زبان موسیقی سمفونیک بیانی قوی تر و رساتر پیدا کرده و برخلاف بسیاری از موسیقی های نظامی که میدانیم از عنصر جاودانی خالی بوده و فقط یک موسیقی مهیج زمان دار بودند، همچنان شنیدنی و جاذب هستند. این موضوع در حالی است که گاهی سروده هایی که بر این موسیقی ها قرار گرفته از چنین خاصیتی برخوردار نیست.

در سالهای اولیه، میانی و پایانی جنگ موسیقی سمفونیک با موضوع جنگ، حالتهای مختلفی به خود گرفته است که فضاهای احساسی متنوع آن سالها را یاد آور میشود؛ گاه روحیه شهادت بر پیروزی غالب میشود، گاه خشم و انتقام جویی بر رحمانیت پیشی میگیرد و … ولی هیچگاه در آثاری که از آن دوره میشنویم، روحیه جوانمردی و سلحشوری، شکل جنگجویی به خود نمیگیرد و این امتیاز انسانی را در کمتر موسیقی جنگی میشود شنید.

خبرگزاری ایلنا

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد متولد ۱۳۶۰ تهران
نوازنده تار و سه تار، خواننده آواز اپراتیک و سردبیر مجله گفتگوی هارمونیک
لیسانس تار از کنسرواتوار تهران و فوق لیسانس اتنوموزیکولوژی از دانشکده فارابی دانشگاه هنر تهران

دیدگاه ها ۵

  • با ابن همه ارکستر سمفونیک زمان را از دست داده است ..
    ممکن است بتوان با برجسته کردن آثار مناسبتی تولید شده آن دوران عدم اجرای رپرتوار کلاسیک را توجیه کرد ، اما واقعیت این است که چه در گذشته و چه اکنون _ در زمان صلح_ ارکستر سمفونیک ما رپرتواری را عرضه می کند که میان زمان ، قیمت بلیت و بی نظمی های پیش پا افتاده ، علاقه مندان را مردد به حضور در برنامه ها می کند .
    سال گذشته در جشنواره فجر اجرای آن آثار انقلابی با آن جدیت که رهبر محترم وقت _ آقای صهبایی_ آن را پیش می برد بیشتر به یک شوخی می مانست .. _ بماند که آقایی با دکلمه اشعار سفارشی یک تنه ارکستر سمفونیک را در معنی جدیدی به مخاطبان شناساند_ این که رهبر و نوازندگان چگونه این مساله را در قبال هنر و البته شعورشان توجیه کرده بوند خود گویای مسائلی است که توضیحش خود مقاله ای است .

  • موسیقی جنگ.موسیقی سفارشی.موسیقی سیاسی.موسیقی از روی ترس.و… مفاهیم هنری و به خصوص موسیقی بسیار غنی تر و عالی تر از موارد محدود در زمان بالا است.
    اگر میگویید که شنیدن آثار گذشته الان هم جذاب است به علتی کاملا سیاسی بر میگردد یعنی مردم الان هم بدحالند.ترس دارند و نیاز به روزنه امید.حسی نوستالژیک در تکرار زمان.

  • دوست گرامی دقیقا من برعکس شما تصور میکنم این آثار (مثل نمونه ای که گذاشتم) فضایی کاملا اساطیری و ماندگار دارند، شما در این اثر چیزی از تاریخ خاصی میشنوید؟ اصلا من این مقاله را نوشتم که گوشزد کنم، موسیقی سمفونیک زمان جنگ را با چوب موسیقی سفارشی و سیاسی نزنیم!

بیشتر بحث شده است