چگونه میتوان به کندی سرعت بخشید
زمانی که فردی به بی استعدادی خودش صحه گذارد و آن را بپذیرد، عملاً …
تلاش به فکر به اینکه انسان بی استعداد است و اینکه باعث تسلیم اش میشود نشانه ترسو بودن، بزدلی و تنبلی اش می باشد. آموزش و پرورش اندک باعث توانمندی و بازدهی اندک میشود اگرچه که پذیرش آن دشوار است، انسان باید تمام تلاش و کوشش خود را برای بدست آوردن و به حداکثر رساندن توانایی و رشد به کار گیرد. این را باید خوانندگان من به خاطر بسپارند. اما تلاش و زحمت درست و واقعی چیست؟ در این باره، من بعدا” خواهم گفت.
در اینجا مایل هستم فقط به یک مورد مهم اشاره کنم و آن تکرار است اگر انسان در کوره راه های رسیدن به توانمندی و شکوفایی است تا خود را به قلههای درخشان خواسته هایش برساند، آنرا در اثر تکرار همیشگی می تواند بدست بیاورد و دیگر اینکه انسان باید بینش خود را بسط و گسترش بدهد.
اما اگر قادر به درک مورد خاصی نیست، نباید دلیل بیاورد؛ به واقع علم در مورد امکانات بشری، از بدو تولدش چقدر می تواند پیشداوری کند و موارد استعداد ذاتی را مطرح کند؟ باید این فرم فکر و اندیشه در مورد اینکه آیا کسی استعداد دارد یا ندارد را به کنار بگذاریم، فکر به آن بیفایده و بی ثمر است، ما باید نیرو و قدرت خودمان را بکار بیاندازیم.
براستی ناشیگری و خام دستی نتیجه آموزش و پرورش بد است
یکی از روزها در زمان تدریس در مدرسه موسیقی سلطنتی، یکی از دانشجویان به من گفت: آقای پروفسور من خیلی کند هستم و انگشتان من سرعت کافی ندارند.
من پرسیدم که چه کسی این را ثابت کرده؟
در جواب گفت خودم!
در جواب گفتم این قضاوت تو در باره خودت درست نیست تو خودت را کند میدانی باید بگویم به این صورت است که تو روی ترمز ماشین دیگری پا میگذاری و بعد هم اعتراض میکنی که او خوب رانندگی نکرده و اما تو می گویی انگشتان من واقعاً به اندازه کافی سرعت ندارند! آیا انگشتانت زخمی شدهاند؟ یا درد میکنند؟ نه؟ پس حالا دست چپ خودت را بگذار روی میز! حالا با من انگشت اول خودت را طوری حرکت بده که مثل اینکه پیانو می نوازیم! خوب حالا کدام انگشت بیشتر سرعت دارد؟… آنجا ببین! آن انگشت سرعت ندارد؟ بنابراین توجه کن به اینکه همه انگشتان تو خوب و سلامت هستند!
توجه کن ذهن و انگشتانت با هم همکاری نمیکنند، فقط همین! و اگر تو این نظم بین ذهن و انگشتان را بوجود نیاوری از تمرینهایی که میکنی نتیجه مطلوبی بدست نخواهی آورد. در حقیقت باید گفت که این نتیجه نوع تمرینهای تو بوده که انگشتانت کم کارشدهاند. خوب روی این انگشتان من چه میتوانم برایت بکنم؟
وقتی که من به سن تو بودم با سعی و کوشش تمام تمرینهای بد و غلط میکردم و هیچکس هم مرا تصحیح نمیکرد.
از همین امروز انگشتانت را بر روی ساز آهسته و با دقت انگشت گذاری کن و بر آن جایی بگذار که تو زودتر میخواهی به نتیجه مطلوب برسی. آن را سه روز تمام تکرار کن. در روز چهارم کمی تند تر و به آن دو روز ادامه بده. در روز ششم باید حتما بدون زحمت به نتیجه دلخواه برسی.
او به آن شیوه ای که من توصیه کرده بودم تمرین میکرد تا اینکه بعد از ساعات متمادی انگشتانش با سرعت دلخواه حرکت میکردند. از آن به بعد دیگر از او شکوه و شکایتی شنیده نمیشد.
آقای پورقناد لطفا این مطلب رو سریعتر تا آخر ادامه بدید وقفه زیادی بین مطالب میوفته که خوب نیست بالاخص این مطلب !