گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

رحیمیان و موسیقی سمفونیک ایران

اوایل انقلاب همراه با شور و هیجانات اجتماعی، موج نویی از موسیقی به ظهور رسیده بود که ساختاری بسیار متفاوت با گذشته داشت. این موسیقی (اعم از موسیقی برای گروه سازهای ایرانی و غیر ایرانی) حال و هوایی حماسی و آزادیخواهانه داشت.

گروه چاووش با همکاری محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان، محمدرضا شجریان، کامکارها و… در راس این جریان و شاید پرشنونده ترین طیف موسیقی بودند. شعارهایی مانند آزادی و مخصوصا” استقلال، روحیه میهن پرستانه ای در میان مردم ایجاد کرده بود، بگونه ای که در بین مردم موسیقی ایرانی با ساختار و سازهای ایرانی بر موسیقی به سبک غربی با ارکستر ترجیح داده می شد.

از طرفی این جریان – که به نوعی ملی گرا بود – نتیجه فعالیت های گروه های پرکار بعضا” سنت گرا – و حتی پدیده ای بنام روشنفکری سنت گرا! – بود که تا حدی افراطی به صورت مد روز در آمده بود تا جایی که حتی گاهی موسیقیدانان تحصیل کرده کلاسیک ایران (هم تحت تاثیر این جو) گروه های تکصدایی نواز به اصطلاح «سنتی» تشکیل می دادند تا از غافله اصالت خواهی روز عقب نمانند.

پس از انقلاب موسیقی کلاسیک مورد توجه قشر خواصی بود که اکثر آنها (طبق معمول شنوندگان موسیقی کلاسیک) قشر اعیان و روشنفکران غرب گرا بودند که در آن روزها به هر دلیل تا حدی غیر مردمی و مخالف جریان انقلاب شناخته می شدند. در این سالها عده ای از موسیقیدانان کلاسیک کار از جمله نوازندگان سازهای ارکستر سمفونیک، بالرین ها، اپراخوانان، رهبران ارکستر و… یا گوشه نشین شدند یا به حاشیه رفتند و برخی نیز ترک وطن کردند.

جالب است که جمعیت کثیری از گروه آخر، جذب ارکسترهای معتبر غربی شدند ولی عده ای از آنها، موسیقیدانان جوان با تحصیلات کلاسیک بودند که در جریان انقلاب رشد کردند، با اهداف انقلاب جلو آمدند، آنها که با شعارها و فلسفه انقلاب بیگانه نبودند؛ این گروه اصلا” اکثریت جمعیت انقلابیون بودند و همین نسل بود که بعد از سالهای اولیه انقلاب، سکان هدایت کشور را نیز به دست گرفتند.

اما گروه موسیقیدانان «کلاسیک کار»! این گروه با نام هایی چون کامبیز روشن روان، حسن ریاحی، همایون رحیمیان، هوشنگ کامکار و قدیمی ترها مانند محمد سریر، فریدون ناصری و حتی مرتضی حنانه عجین شد. این هنرمندان پس از انقلاب آثاری تصنیف کردند که توسط ارکستر سمفونیک (گاهی همراه با سازهای ایرانی) اجرا شد. در میان این آثار (که مکررا” از رادیو و تلویزیون تا اوایل دهه ۷۰ پخش می شد) قطعاتی با ارکستراسیون پخته و روان اکثرا” به همراهی سازهای ایرانی و آواز ایرانی اجرا می شد، که مخصوصا” شنوندگان موسیقی ایرانی را مجذوب خود می کرد.

همایون (علی) رحیمیان، ویلنیست و آهنگساز خوش قریحه، از جمله آهنگسازان این آثار بود که پس از انقلاب به عرضه آثار خود پرداخت. رحیمیان پس از انقلاب یکی از بهترین آهنگسازان این سبک (که اصطلاحا” سبک «ارکستر ملی» نامیده می شد) است. ساخته های رحیمیان اکثرا” برای ارکستر سمفونیک همراه با سازهای ایرانی تنظیم شده است که یکی از بهترین نمونه های اینگونه تلفیق محسوب می شود. در ارکستر رحیمیان به قدری سازهای ایرانی با ارکستر سمفونیک همصدا می شوند که شنونده، ورود ساز غریبه به ارکستر را احساس نمی کند، دقیقا بر خلاف خیلی از آهنگسازان که وقتی از سازهای ایرانی استفاده می کنند، حس ناهمخوانی و زمختی در موسیقی بوجود می آید. (در مورد وارد کردن اجباری سازهای ایرانی هم پیشتر صحبت شد!)

نکته تحسین برانگیز دیگری که در آثار رحیمیان دیده می شود، طول مدت زمان تصنیف های او نسبت به تصنیفهای دیگر ایرانی است؛ اگر به تصنیف هایی مثل:
audio file«ای عاشقان»
 
یا «بی تو به سر نمی شود» توجه کنید متوجه می شوید، رحیمیان با ارکستراسیونی قوی و تم هایی گیرا، ارکستر را اداره کرده و شنونده را چندین دقیقه بدون احساس افت یا یکنواختی با قطعه همراه می کند که از این حیث، این دست از کارهای او را می توان همسنگ آثار بزرگانی چون علی تجویدی و همایون خرم دانست.

البته آثار رحیمیان چندان شباهتی به آثار آهنگسازان «گلها» ندارد و مثل دیگر قطعات موسیقی بعد از انقلاب، از حال و هوای دیگری برخوردار است و اصولا” آثار موسیقایی ای هم که با ارکستر ایرانی و حتی توسط آهنگسازان سنت گرا در دوران انقلاب ساخته می شد، عملا” متحول شده بود و خیلی از موسیقیدانانی که در دهه ۵۰ از ارکستر یونیسون استفاده می کردند به تنظیم قطعات شان بصورت پلی فونیک روی آوردند! با این همه رحیمیان آنطور که باید شناخته نشده و بجز چند کاست، دیگر آثار او هنوز در آرشیو هاست! موسیقی ما برای رشد و پویایی خود به اجرای چنین قطعاتی نیاز دارد.

به امید فعالیت بیشتر برای این آهنگساز و ویلنیست برحسته ایرانی.

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد متولد ۱۳۶۰ تهران
نوازنده تار و سه تار، خواننده آواز اپراتیک و سردبیر مجله گفتگوی هارمونیک
لیسانس تار از کنسرواتوار تهران و فوق لیسانس اتنوموزیکولوژی از دانشکده فارابی دانشگاه هنر تهران

۱ نظر

بیشتر بحث شده است