داستان این بود که میخواستند ببینند آیا میتوانند رهبری ارکستر را به من بسپارند یا خیر؟ که کار موفقیت آمیز بود تا اینکه هر سه ارکستر ادغام شدند و ارکستر بزرگ با حدود ۳۱ نفر تشکیل شد. این ارکستر خیلی هم بزرگ نبود ولی نسبت به ارکسترهای دیگر که ۱۵ نفره بود این ارکستر بزرگتر بود.
در آن زمان ارکستر فارابی منحل شده بود و در این ارکستر من، آقای فریدون ناصری، آقای مرتضی حنانه و مصطفی کسروی کار میکردیم. بعد از سال۱۳۵۲ آقای حنانه به جای آقای ناصری آمد. آقای حنانه گفتند که باید به من کمک کنید و با هم کار کنیم؛ البته بعد از مدتی طوری شد که رهبری به طور دائم به عهده من گذاشته شد.
پورقناد: آیا به جز شما گزینه دیگری برای رهبری این ارکستر نبود ؟
– یک نظرخواهی شد که در زمان مدیریت تورج فرازمند صورت گرفت. از هشت نفر خواستند که سه نفر را به عنوان رهبر ارکستر بزرگ رادیو و تلویزیون معرفی کنند، اسم من در لیست هشت نفر بود و بیشترین امتیاز را آوردم و آقای فرازمند یک روز من را که بیخبر از همهجا بودم، خواست و به من تبریک گفتند که رهبر شدهام! قبل از آن مشکلی بین من و آقای حنانه به وجود آمده بود و من گفتم باید یکی از ما دو نفر رهبر شود که آقای جهانبانی من را در نظر گرفتند و از آن زمان من رهبر اصلی شدم و بعد از اینکه آقای جهانبانی رفتند و آقای فرازمند آمدند، دوباره یک نظرخواهی شد و در آن نظرخواهی هم دوباره رای آوردم و قبول شدم.
خادمی: به غیر از شما نام چه هنرمندانی دیگری برای رهبری ارکستر در آن لیست بودند؟
-از آقای ناصری، حنانه، تجویدی، قوامی، بنان و بدیعی نظر خواسته بودند ولی در لیست سهنفره اسم من آقای حنانه و ناصری بود. از هشت نفر که نظرخواهی شده بود من را به عنوان رهبر انتخاب کرده بودند که تا خرداد ماه ۱۳۵۸ من رهبر دائم بودم.
پورقناد: مشکل شما با آقای حنانه ارتباطی با رهبری شما نداشت؟
-خیر؛ سر این موضوع مشکلی نداشتیم. مشکل ما مربوط از قبل بود. هم من و هم آقای حنانه همدیگر را خیلی دوست داشتیم ولی سر موضوع دیگری یک کدورتی بین ما ایجاد شد و من مجبور شدم راهم را از آقای حنانه جدا کنم.
خادمی: زمانی که شما رهبر ارکستر بزرگ رادیو و تلویزیون شدید، همزمان با ریاست آقای ابتهاج در رادیو شده بود؛ به نظر می رسد که ارکستر در مقایسه با زمان آقای خالقی تغییر کرد؛ به گونه ای که آن زمان از کارهای بیژن ترقی، رهی معیری و یا معینی کرمانشاهی استفاده می شد اما در زمان شما فریدون مشیری و ابتهاج به عنوان ترانه سرا به جامعه معرفی شدند. آیا این سیاست خود شما بود یا نقطعه نظرات آقای ابتهاج ؟
– آقای ابتهاج در ارتباط با آقای ترقی و دیگر ترانهسراها بود و من هم با تمامی ترانهسراها در ارتباط بودم و صمیمیت خوبی بین ما بود. این افراد رنجیده بودند که دلیلش را باید از خودشان بپرسید. من با آقای ابتهاج رابطه خوبی داشتم و میدانم آقای ابتهاج خیلی دوست داشت با آنها کار کند اما بسیاری خیلی از دوستان بدقلقی کردند. شاید توجهای که آقای ابتهاج به بعضی از هنرمندان داشتند آنها را ناراحت میکرد.
خادمی: وضعیت ارکستر در زمان آقای خالقی به چه شکلی بود؟
– آقای خالقی فقط دو روز در ماه میآمدند و به جای ایشان آقای معروفی کار میکردند. دستمزدها روزمزدی بود و خیلی سخت کار میکردیم تا دستمزد یک جلسه کار را بگیریم. یادم میآید که حقوق ما روزی ۳۵ تومان بود. پس از هر تمرین نوازندگان صف میکشیدند و دستمزد دریافت میکردند که این صف هم بسیار طولانی میشد.
agar migoftid moshkel che bude khub mishod ke ma ham midunestim ke che shod ke shoma rahetan ra ba morteza hannaneh joda kardid?magar rahetan yeki bud?ghataan shoma dar masire digari harekat mikardid va u ham dar masire khodash.dar morede rahbari orchestre ham ahangsazi mesle hannaneh midunam ke aslan pa pish nemigozasht va akhlaghiatash chize digari bud. u aslan khod ra vaghfe inkar nemikard.joz dar farabi ke khodash moassess an bud va majlessi tv ke be u pishnehad dadand va u az in babat khoshal nabud.