گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

فخرالدینی: نتیجه یازده سال زحمت من را از بین بردند

خادمی: یک انتقاد که به ارکستر ملی مطرح شده این بود که چند سال اول این ارکستر خوب کار ‌کرد و اجراهای درخشانی را به جای گذاشت اما بعد از چند سال به تکرار افتاد و از کارهای خاطره‌انگیز برای جلب مخاطبان و پر شدن تالار استفاده کرد…

– به نظر من اصلا ایرادی ندارد و کارهای خاطره انگیز هم به نوبه خودش زیبا بود. تکرار کارها به این دلیل بود که خواست مردم این طور است. همچنین نسل جوان هم باید این خاطره‌ها را بشناسند؛ البته کارهای جدید هم اجرا می‌شد. وقتی مردم می‌خواهند که قطعه “ای ‌ایران” را اجرا کنیم و بارها آخر کنسرت فریاد میزنند، “ای ‌ایران” ما هم به احترام مردم، اجرا می‌کنیم؛ به طور کلی نقل ارکستر ملی نقل ملانصرالدین و پسرش بود و هر کاری که می‌کردیم، یک حرف و حدیثی پیش می‌آمد.

البته ما همیشه در کار جدیت داشتیم و یک روز هم کار را تعطیلی نکردیم و یک ارکستر جدی و صمیمانه داشتیم و مانند یک خانواده سالم بودیم ولی یک عده به دلایلی در بدترین روزهای من، با قلمشان من را آزردند.

خادمی: وضعیت حقوق نوازندگان ارکستر ملی در زمان شما به چه شکلی بود؟

– خوب بود؛ یعنی هم اجرایی و هم ماهیانه می‌گرفتند. برای هر اجرا دستمزد جداگانه می‌گرفتند.

خادمی: شما اکنون دو سال است که هیچ صحبتی درباره اینکه چرا ارکستر ملی با اینکه قرار بود در خرداد ماه سال ۸۸ به صحنه بروند اما به یکدفعه ای تعطیل شد، نکرده اید؟

– یک زمانی آدم احساس می‌کند یک هنرمند باید حقوقی داشته باشد و همچنین گاهی هنرمند آمادگی به صحنه رفتن را ندارد. اما مهمترین اشتباهی که از طرف مرکز موسیقی وزارت ارشاد صورت گرفت؛ این بود که اجرای ارکستر ملی را با روز انتخابات در یک روز تعیین کرد که این برنامه از ابتدا اشتباه بود و کار رنگ و بوی سیاسی میگرفت که من مخالف سیاسی شدن هنر بودم.

نهایت اینکه برنامه ارکستر ملی را به یک هفته بعد از انتخابات موکول شد که همزمان بود با آشفتگی‌هایی بعد از انتخابات بود؛ به همین دلیل حاضر نشدم به روی صحنه بروم. از طرف دیگر مدیری دفتر موسیقی عجولانه تصمیم گرفت و در نهایت ارکستر را تعطیل کردند و با تعطیلی ارکستر من هم قهر کردم و دیگر برنگشتم. خیلی سعی کردند که من برگردم ولی دل من شکسته بود. حدودا دوسال ارکستر بلاتکلیف مانده بود.

اشتباه دیگر این بود که ارکستر را به بهانه خصوصی سازی زیر نظر بنیاد رودکی بردند و من گله‌مند شدم و دیگر نرفتم و ارکستر تعطیل ماند تا اینکه ارکستری جدید ملی تشکیل شد؛ این در حالی بود که از نوازندگان دیگر برای ارکستری که من یازده سال زحمت آن را کشیده بودم، استفاده شد و همه زحمات من نادیده گرفته شد و این بر گله‌های من افزود. بهتر بود ارکستری با نام دیگر تشکیل دهند ولی این کار را نکردند که باعث ناراحتی من و اعضای گروه شد.

خادمی: در نشست مطبوعاتی شنیدیم که شما یک گنجینه موسیقی برای ارکستر ملی درست کرده اید …

– من برای ارکستر ملی حدود ۲۰۰ قطعه کار آماده کردم که یک گنجینه است. همچنین یک آرشیو درست کرده‌ام که تا به امروز این آرشیو وجود نداشته است اما قدرشناسی برای این‌کارها وجود ندارد.

گفتگوی هارمونیک

گفتگوی هارمونیک

مجله آنلاین «گفتگوی هارمونیک» در سال ۱۳۸۲، به عنوان اولین وبلاگ تخصصی و مستقل موسیقی آغاز به کار کرد. وب سایت «گفتگوی هارمونیک»، امروز قدیمی ترین مجله آنلاین موسیقی فارسی محسوب می شود که به صورت روزانه به روزرسانی می شود.

دیدگاه ها ۲

  • باید خاطرات را در آلبوم برد ودر آلبوم یادی از آنها بشود….
    موسیقی ارکستر گلهایی برای یک دوره از تاریخ موسیقی ما بوده و در حال حاضرشرایط ایده آلی برای تکرار خاطرات نیست.

  • آقای فخرالدینی چرا موسیقی های آذری رارهبری واجرا نمکنید چون شما آذری هستید موسیقی خودمان را آهنگسازی کنید.(اکبر ازکانادا/دانشجوی دکترای موسیقی/آهنگسازوموسیقی شناس نوازنده ویولن وپیانو)

بیشتر بحث شده است