گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

ردیف‌ها هنوز زنده‌اند (۱)

درباره انتشار کامل‌ترین روایت آوازی از ردیف

به استاد داریوش طلایی تلفن می‌کنم تا درباره خبر رونمایی از آلبوم مفصل ردیف آوازی موسیقی ایران سؤال کنم. تلفن جواب نمی‌دهد بعد از مراسم رونمایی است که موفق به تماس با استاد می‌شوم. خسته‌تر از آن است که جواب مفصل بدهد. با اینکه اهل توضیح است و از مطلبی، سرسری نمی‌گذرد فقط می‌گوید: خدا را شکر که کار تمام شد و این آلبوم باقی مانده از این خوشحالم که روان پاک دوست هنرمندم رضوی سروستانی از همه ما راضی باشد. انتشار این ردیف، آرزوی او بود.

ولی تلفن مؤسسه فرهنگی هنری مشکات، سریع‌تر جواب می‌دهد. ناشر، اطلاع می‌دهد که توزیع این آلبوم مدتی کوتاه معطلی دارد ولی به شرط امانت، حاضر است که یک دوره از آن را در اختیار نویسنده این یادداشت قرار دهد. ظاهراً هنوز جلد مخملی نفیس آن از صحافی درنیامده است. آلبوم شامل سیزده حلقه سی‌دی است و به نظر می‌رسد پرحجم‌ترین ردیف کلاسیک موجود (حداقل در زمینه آوازی) بین روایت‌های معتبر باشد. دوستان از طریق سایت باخبر شده‌اند و انتشار آن را یعنی توزیع آن را سؤال می‌کنند. هنوز ردیف‌ها به طاق نسیان سپرده نشده‌اند. هنوز ارزش روایت‌های معتبر به جای خود محفوظ است و هنرشناسانی به دنبال متون اصیل و قابل اعتماد هستند، هنوز هم ردیف‌ها مهم‌ترین پشتوانه موسیقی ملی ما هستند.

۱- تابستان ۱۳۸۰ است و همراه دوستم سیدمحسن شهرتی در کنار استاد داریوش طلایی نشسته‌ایم دو سال از مرگ رضوی سروستانی گذشته و اندوه، آمیخته با تأسف است که در گفتارها موج می‌زند. از اینکه استاد آواز، از دنیا رفت واین ردیف را انتشار یافته ندید. نوازنده همراه و دوست ۳۰ ساله رضوی به تلخی سرتکان می‌دهد و می‌گوید: رضوی این ردیف را با اعتقاد خواند و با عشق ضبط کرد. او برای ضبط این روایت شایسته‌ترین بود.

و اکنون در روزهای پایانی اردیبهشت ۱۳۸۸، همان اندوه را در صدای استاد داریوش طلایی با آنچه با صراحت می‌شنویم، سخنی که خیلی‌ها را خوش نمی‌آید، اما حقیقت است؛ خواندن ردیف کار هر خواننده‌ای نیست ولو اینکه استاد باشند ، یا شهره آفاق و یا دارای محبوبیت بین صدها هزاران نفر. ردیف خوانی از جنس بداهه‌خوانی نیست ردیف‌خوانی از کسی برمی‌آید که یک عمر همین کار را با اعتقاد و آگاهی انجام داده باشد، دوستم رضوی این خصوصیات را داشت. خیلی از خوانندگان استاد آرزو دارند ردیف ضبط کنند و به یادگار بگذارند اما عملاً نمی‌توانند یا به ارائه مطلب به طور مو به مو، مسلط نیستند و یا بعضی مطالب را اصلاً نمی‌دانند و یا اینکه مجموع شرایط این کار را ندارند. شب‌هنگام در گفت‌وگوی تلفنی با شور و حرارت اضافه می‌کند خیلی از خواننده‌های قدیم با همه مهارت و هزینه‌شان معلومات محدودی داشتند.

استاد قوامی می گفت که عارف‌ قزوینی جز به افشاری و ابوعطا به آواز دیگری تسلط نداشت و من از استاد تاج اصفهانی نام می برم که هنوز اثر در چهارگاه از ایشان نشنیده‌ام و یا اکثریت خوانندگان که نخواسته یا نتوانسته‌اند دستگاه راست پنج‌گاه را درست و کامل بخوانند. استاد طلایی اضافه می‌کنند: روزی که به اتفاق رضوی دستگاه راست پنج‌گاه را ضبط کردیم، داشت از خوشحالی بال درمی‌آورد.

مثل آدمی که به یک آرزوی دور و دراز رسیده باشد و به یاد می‌آورد در سال های ۱۳۵۰-۱۳۴۹ که تازه در مرکز حفظ اشاعه با رضوی دوست و همکار شده بودیم، اندیشه و آرزوهایمان این بود که میراث موسیقی ملی‌مان را که بسی باارزش و نفیس بود و در شرایط اجتماعی آن سال‌ها داشت از بین می‌رفت امانت‌دارانه نگه داریم و نگذاریم از بین برود.

علیرضا میرعلینقی

علیرضا میرعلی نقی

علیرضا میرعلینقی متولد ۱۳۴۵ در تهران
روزنامه‌نگار، پژوهشگر موسیقی و منتقد هنری

دیدگاه ها ۲

بیشتر بحث شده است