گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

سخنرانی صداقت کیش در نقد نغمه (۱)

مطلبی که پیش رو دارید، متن کامل سخنرانی آروین صداقت کیش در جلسه نقد نغمه، ویژه آلبوم سیمرغ به آهنگسازی حمید متبسم و آواز همایون شجریان است.

با سلام به حضار محترم. اجازه بدهید ابتدا خوشحالی خودم را از این که در جمع شما هستم ابراز کنم. من هم مثل دوستان دیگر تنها چند ساعت پیش با خبر شدم که قرار است در این برنامه ی نقد صحبت کنم. من پیش از این هم در مورد سیمرغ یک بار در خبرگزاری مهر صحبت کرده‌ام و یک بار هم در این مورد یادداشتی نوشته‌ام و فکر نمی‌کردم که بعد از دو سال دوباره کسی از من بخواهد در این مورد صحبت کنم. خوشحالم از این که دامنه‌ی جلسات مختلف نقد تا آن حد گسترده شده که گاهی برای یک مجموعه‌ی موسیقی بیش از یک بار آن هم در فاصله‌های دور از هم (از لحاظ زمانی) برنامه‌ی نقد و بررسی برگزار می‌شود.

در مورد قطعه‌ی سیمرغ از چند منظر بسیار کلی می‌توان بحث کرد و به نقد نشست. که اهم آنها مساله‌ی چند صدایی و سازآرایی، و مساله‌ی رابطه ی کلام و موسیقی است. در مورد اول همکاران دیگرم پیمان سلطانی و سجاد پورقناد به اختصار صحبت کردند اگر چه صحبت‌هایشان بیشتر معطوف به موضوع سازآرایی و روش‌ها و سبک‌هایش در موسیقی ایرانی و دشواری‌های این موضوع برای گروه‌نوازی موسیقی ایرانی بود و کمتر به خود مساله‌ی چند صدایی در این اثر یا دیگر آثار حمید متبسم پرداخت.

در مورد مساله‌ی دوم بحث من با سخنران قبلی (عبدالحسین مختاباد) تا حدی همپوشانی دارد. ایشان به درستی اشاره کردند که کار کردن با شعر حماسی فردوسی برای موسیقی ایرانی دشواری‌های بسیاری دارد، اما من در فرصت کوتاهی که برای صحبت دارم تلاش می‌کنم از منظری فنی‌تر بگویم اولا چرا چنین دشواری‌هایی رخ می‌دهد و ثانیا چه راه‌حل‌هایی پیش پای حمید متبسم، آهنگساز سیمرغ بوده و ثالثا از میان اینها کدام را برگزیده است.

قبل از هر چیز پیش‌فرض‌های این بحث فعلی را مطرح کنم و آن این است که هر کجا من نام موسیقی ایرانی را می‌آورم منظورم نمونه‌های دستگاهی است که اسناد شنیداری‌اش از حدود یک قرن پیش تا امروز در اختیار ماست. نمونه‌های دیگری از موسیقی که یا در گذشته وجود داشته یا ما تصور می‌کنیم که وجود داشته است و یا این که خارج از این دایره قرار می‌گیرد در صحبت‌ها مد نظر من نیست.

علاوه بر این هر جایی در این بحث از احساسات، عواطف، احساس یا حس در موسیقی یاد می‌کنم مرادم از همه‌ی اینها طیفی از عواطف است که احتمال می‌دهیم که موسیقی در شنونده‌مان برمی انگیزاند. و هر گاه در مورد همین‌ها در شعر صحبت می‌کنم مقصودم احساسات و عواطفی است که در شعر از آن یاد شده و به آن پرداخته شده است.

موسیقی دستگاهی ما برای همراهی با کلامی مجرب شده و آمادگی دارد که بیشتر تغزلی است. و فنون همنشینی با شعرش برای گونه‌ای از شعر تکامل یافته که بیشتر عاشقانه است و رابطه‌ای که با این نوع شعر بر قرار می‌کند بیشتر از طریق وزن کلام است.

از طرف دیگر در این نوع شعر حوزه‌های شکل‌گیری معنا و واحد تکمیل کلام، یک بیت است. به این معنی که شاعر اصلا اجباری ندارد که یک موضوعی را که شروع کرده در بیش از یک بیت ادامه بدهد. می‌تواند در بیت بعدی به سراغ یک تصویر یا حتا یک موضوع دیگر برود. جریان این نوع شعر مثل یک داستان نیست. ده بیت پیاپی آن در خدمت بازگویی یک روایتی که عناصرش از ابتدا تا انتها ثابت بمانند نیست. گاه پیش می‌آید بیش از یک بیت موضوعی خاص را دنبال کنند اما آن هم کمتر حالتی داستانی دارد و به ندرت به توصیف یک روی‌داد می پردازد، مانند بعضی از اشعار عطار نیشابوری.

* این متن را نه از روی نسخه ی ضبط شده ی جلسه که از حافظه نقل کردم و دو سه نکته که در فرصت کوتاه جلسه ی نقد امکانش نبود به آن بپردازم، بر آن افزودم و یکی دو نکته را هم که گفته بودم و مناسبتی با این ساختار جدید متن نداشت حذف کردم. از همین رو متن حاضر نه دقیقا متن سخنرانی من در نقد نغمه بلکه مشابه آن است.

آروین صداقت کیش

آروین صداقت کیش

متولد ۱۳۵۳ تهران
منتقد و محقق موسیقی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است