گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

گفتگو با حسین علیشاپور (۶)

شما دقت بفرمایید موسیقی ما پر است از این گونه موارد. برای مثال عرض می کنم گستره ی صوتی صدای استاد بنان در حد – مثلا – آقای گلپایگانی و ایرج نبود، منتهی طوری از کلام استفاده می کرد که مخاطب را پای کار می نشاند. یا – خدا رحمتشان کند – استاد محمودی خوانساری با این که شعر را که می خواند هجابندی های خوبی – آنچنان که در نظر بنده و شما هست و استاندارد است – نداشت اما آنقدر شعر را خوب انتخاب می کرد و مضمون شعری که می خواند خوب بود که من دیده ام مخاطب عام صدای او را می شنود – مخاطبی که به موسیقی ایرانی دلبستگی ای ندارد – و پای صدای او می نشیند.

این ها خود به خود ثابت می کنند که شعر در آواز در مرحله ی اولی قرار می گیرد. در حوزه ی کمپوزسیون هم خدمت شما عرض کردم که اگر به هر کدام از این موارد اولویتی داده شود باید دید که آیا ارتباط این دو کمکی به ارائه ی مفهوم بهتر می کند یا نه. اگر مثلا بیاییم و نقش ارکستر را پررنگ کنیم و نقش کلام را به گونه ای تغییر دهیم – نه این که کلام را خراب کنیم چون بعضی ها اصلا شعر را مضمحل می کنند که کار خوبی نیست – که به ارائه ی مفهوم کمک کند خوب است.

در همین حد می توانم بگویم که خوب است چون تخصص ندارم. منظور شما از مفهوم معنای – مثلا – کلامی است یا مفهوم موسیقیایی ؟‌مفهوم موسیقیایی البته به این معنا که به طور کلی از ارتباط بین کلام و موسیقی به وجود می آید. در مورد کمپوزسیون باید ببینیم که بهتر کمک می کند یا نه، البته عرض کردم که بهتر کمک کردن یا بدتر بحث در موردش زیاد است.

اما در خصوص آواز کمتر جای بحث و جدل باقی می ماند چون ما در این مورد ادله ی خوبی داریم.

اگراجازه دهید کمی به کارهای خودتان بپردازیم. استادان شما در آواز آقایان تعریف و مرحوم همایونپور بوده اند. غیر از این دو از تجربیات چه کسانی استفاده کرده اید؟
بعد از چهار – پنج سال که خدمت آقای تعریف بودم، دو سال را به صورت متناوب نزد زنده یاد رضوی سروستانی و آقای محسن کرامتی بودم. اوایل زمانی که نزد مرحوم همایونپور می رفتم، پیش آقای حسین عمومی هم می رفتم و در آن واحد از ایشان هم بهره مند می شدم.

حسین عمومی نوازنده ی نی یا مرحوم عمومی؟

دکتر حسین عمومی که آواز می خواندند و آوازشناس بودند.

مدت بسیار کوتاهی هم خدمت آقای احمد ابراهیمی بودم و نزد ایشان جلساتی داشتم.

شما سال گذشته اپرای مولوی را اجرا کردید. شما چطور به این کار دعوت شدید و انتخاب خواننده ها با چه کسی بود؟
اول جواب سوال دوم را بدهم که انتخاب خواننده با تجمیع نظرات آهنگساز و کارگردان بود. مثلا آقای عبدی می گفتند که صدای علیشاپور برای نقش سلطان العلما خوب است و آقای غریب پور هم می گفتند که بله این صدا روی سلطان العلما می نشیند.

خیلی وقت پیش بنده با آقای عبدی یک آشنایی دور و دوستی کمی داشتیم و خدا را شکر این آشنایی به یک دوستی و رفاقت خوب تبدیل شده و کلا یکی از خوبی های اپرای مولوی این رفاقت های خیلی خوبی بود که به وجود آمد، مخصوصا بچه های خواننده. آقای عبدی از طریق دوست مشترکمان آقای پورقناد چند کار از من را شنید و فکر کنم مد نظر ایشان این بود که سلطان العلما را من بخوانم.

به هر حال سلطان العلما پیرمردی بود و ایشان هم شاید حس کردند که صدای من پیرمردی است! دوستان دیگر هم که خیلی خوب خواندند.

اپرای مولوی در سال گذشته به نظر من یک اتفاق موسیقیایی بود. از هر نظری که شما حساب کنید چه از لحاظ نوع اجرا و چه از لحاظ حضور دوستان دور هم اتفاق بسیار خوبی بود و خوشبختانه امسال هم این اتفاق قرار است دوباره بیفتد.

من شنیده ام که امسال آقای غریب پور قصد دارند ”اپرای حافظ” را هم به آهنگسازی آقای عبدی اجرا کنند. یک نسخه ی تصویری هم از این اجرا منتشر شد که مشخص نبود مجوز داشت یا نه، از طرفی مشخص بود که توسط مخاطبان ضبط نشده اما از طرف دیگر از لحاظ ضعف های عجیب به نظر نمی رسید که رسما منتشر شده باشد.

نه آن کار منتشر شد اما در تیراژ محدود و در همان محل اجرا در معرض خرید بود. به طور عام منتشر نشد و من هم نمی دانم چرا چنین کارهای منتشر نمی شود، اتفاقا این ها آثاری هستند که باید منتشر شوند.

متاسفانه این کار را بخش دولتی در دست گرفت و بخش دولتی هم منتشر کرد. منتشر کردند که فقط منتشر کرده باشند نه این که کاری برای فرهنگ انجام داده باشند!‌

اگر قرار باشد که یک کار فرهنگی انجام بدهند باید کامل آن را انجام دهند. این نسخه خیلی ایراد دارد و فیلم برداری اش هم مشکلات فراوانی دارد. این اثر ده روز بعد از اجرا منتشر شد.

اگر قرار است ده روز بعد منتشر شود چرا یک کار خوبی منتشر نشود؟‌

چرا یک کارگردان خوبی – کارگردان تلویزیونی البته – عهده دار کار نشود؟‌ اینها که هزینه می کنند؛ کمی بیشتر هزینه نمی کنند که کار آبرومند تر باشد. موسیقی اثر که خوب بود، خواننده ها هم که خوب خواندند، یک تیم خوبی هم روی کار انتشار آن سوار می شد که اثر خوبی منتشر می شد.


پی نوشت

این گفت و گو در خرداد ماه ۱۳۸۹ انجام شده است و ابتدا در نشریه ی اینترنتی چکاوک به انتشار رسید. از این رو بخش هایی از آن که بیشتر جنبه ی خبری داشت و در حال حاضر چندان به کار نمی آمد از متن گفت و گو حذف شده است.

کامیار صلواتی

کامیار صلواتی

متولد ۱۳۶۹، تویسرکان
پژوهشگر حوزه‌ی موسیقی کلاسیک ایرانی و تاریخ معاصر موسیقی در ایران
کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران از دانشگاه تهران

۱ نظر

بیشتر بحث شده است