گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

آتشی در سینه دارم جاودانی (۱)

سریال “رسم عاشقی” که از سریالهای مخصوص ماه رمضان بود، بخاطر تصنیف اول سریال که خوانندگی آن را همایون شجریان به عهده داشت؛ اهل موسیقی را به شدت شگفت زده کرد!

همایون شجریان فرزند محمدرضا شجریان و خواننده ای است که به عقیده بسیاری از صاحبنظران می تواند چون پدرش آینده آواز را تحت تاثیر قرار دهد.

“رسم عاشقی” مانند سریال “شب دهم” که با موسیقی فریدون خلعتبری و صدای علیرضا قربانی (یکی از خوانندگان ثابت ارکستر ملی) همراه بود؛ ساختاری شبیه به همین سریال داشت، هر دو سریال در مورد جوانی لاابالی بود که طی یکسری اتفاقات هندی، مذهبی! سر به راه شده و…! این سریال با اینکه بعد از سریال “شب دهم” ساخته شده بود، از لحاظ ساختار کمی از آن هم ضعیفتر بود!.

متاسفانه این دست سریالها، اکثرا” با دقت کمی از لحاظ دیالوگ، بازی و صحنه ساخته می شوند و مردم ایران که با سریالهای خوش ساخت سالهاست خداحافظی کردند، توجه چندانی به این مشکلات نمی کنند! (برای مثال در صحنه ای از اولین قسمتهای “رسم عاشقی” هنرپیشه ای به یکی از دیوارهای کاهگلی مصنوعی صحنه برخورد کرد و دیوار به شدت تکان خورد! ولی کارگردان حتی به خود زحمت نداد این قسمت را تکرار کند…!)

غرض از نوشتن این چند خط در مورد سریال این بود که موسیقی این فیلم به هیچ وجه در سطح کاری همایون شجریان نبود. با اینکه همایون با مهارت زیادی نقش خود را در اجرای تصنیف ایفا کرده بود؛ اما جو “بزن درو”یی که در این سریال ها وجود دارد باعث می شود کل تیم فیلمسازی از گریمور تا آهنگساز در حد رفع تکلیف کار خود را انجام دهند؛ اگر این موسیقی ساز بادی برنجی لازم دارد با اندکی تساهل به سینتی سایزر عزیز! صدایی نزدیک به واقعی، تنزل می یابد و گریمور هم از رنگ دست چندم استفاده می کند و … متاسفانه این سریال هم از این قاعده مستثی نبود.

اکنون به این اجرا جدید از تصنیف سریال که” آتشی در سینه دارم جاودانی” ساخته زنده یاد مرتضی نی داوود نوازنده تار و نواساز صاحب نام ایران است می پردازیم.

بشنوید
audio fileتصنیف “آتشی در سینه دارم جاودانی” در مجموعه رسم عاشقی

همایون شجریان این تصنیف را با تیز بینی و نکته سنجی قابل توجهی اجرا کرده و بجز قسمتی که در گوشه “عشاق” کمی عضلات را منقبض می کند می توان گفت اجرایی استادانه و بی نقص داشته است.

تصنیف با یک اورتور کوتاه که تشکیل شده از چند آکورد دیزونانس که تقریبا” بدون هیچ نوانسی در کنار هم زده می شوند که در میان این همهمه، حالت مایگی دشتی تامپره به گوش می رسد؛ این همهمه(بهتر می بینم از کلمه همهمه استفاده کنم)

تقریبا” تمام طول اجرای ارکستر این تصنیف را دربرگرفته! اورتور با یک پاساژ (با صدای کم) از کنترباس ها ناگهان به خواننده می رسد “آتشی در سینه دارم جاودانی …” و تصنیف بدون جواب یا تکرار خاصی از ارکستر تا آخر ادامه می یابد

(فقط در سکوت های اجرای اصلی، گاهی جملاتی زده می شود) قطعه نی داوود بدون هیچ کم وکثر اجرا می شود. جملاتی که توسط تنظیم کننده روی تصنیف قرار گرفته بعضی به شکوه کار افزوده و بعضی عظمت تصنیف را دچار مشکل کرده!

مثلا” بعد از “نو گلی زیبا بود حسن و جوانی” یک گلیساندوی پایین رونده زده می شود که به نظر نگارنده ابهت تصنیف را مخدوش کرده (حتی اگر در راستای تلفیق شعر و موسیقی بکار رفته باشد) شبیه همین گلیساندو بعد از “عطر آن گل رحمت

است و مهربانی” در حالی که تیمپانی هم فضا را برای آغاز گوشه “اوج” فراهم می کند، شنیده می شود که بیشتر شبیه به موسیقی فیلم های کمدی است!.

بعد از قسمتی که نی داوود دشتی را با مدلاسیون به ابوعطا می برد باز پاساژی که قبلا” شنیده بودیم (که حتما” باز کپی-پیست شده!) را می شنویم و به قسمت پایانی تصنیف می رسیم.

یکی از معضلات موسیقی ایرانی که چند سالیست در اکثر آثار موسیقی ایرانی باب شده این است که وقتی قسمتی از آهنگ قرار است تکرار می شود، بجای اینکه دوباره نواخته شود، کپی و در جای مورد نظر قرار داده می شود! این اقدام موسیقی اجرا شده را نزد شنونده، مصنوعی و بی روح می کند؛ زیراوقتی ما مطلبی را برای بار دوم می شنویم عکس والعملی را که در اولین مواجه با آن داشتیم نداریم.

بخش ابوعطای این تصنیف را باید بهترین قسمت از تنظیم این اثر دانست؛ ملودی با ضد ضرب هایی که با پیتزیکاتوهایی از زهی های ارکستر با پشتیبانی پیانو، همراه است رنگ آمیزی شده که باوقار و زیباست؛ ناخوداگاه تصویر بم هایی که تار معمولا” روی ضد ضرب ها اجرا می کند را تداعی می کند.

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد متولد ۱۳۶۰ تهران
نوازنده تار و سه تار، خواننده آواز اپراتیک و سردبیر مجله گفتگوی هارمونیک
لیسانس تار از کنسرواتوار تهران و فوق لیسانس اتنوموزیکولوژی از دانشکده فارابی دانشگاه هنر تهران

۱ نظر

بیشتر بحث شده است