گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده ی خود را (۱)

…این روزها، بیشترین عناوینی که با آن برخورد می کنیم، عناوینی است نظیر جهانی کردن موسیقی، نوآوری و ابداع، پیوند شرق و غرب، ارکستری با سازهای ابداعی، موسیقی تلفیقی و… که عمو مأ به صورت فردی در یک شب به فکر، عمل و ارائه میرسند. پیشرفت در هنر یک شبه و جهشی اتفاق نمی افتد. آنهم در سرزمینی که موسیقی آن بسیار رمزآلود و تا حدود بسیار زیادی ناشناخته است.

هنر موسیقی مانند سینما هنری وارداتی نیست که صرفا با بهره گیری از دانش غرب، آنرا ارتقاء دهیم. در نظر نگرفتن هویت برای پیشرفت موسیقی ایران با پیشینه ای بسیار طولانی اش، بسان دور انداختن گنجی گرانبهاست به بهانه ی به روز شدن.

متْأسفانه برخی نامداران موسیقی، بدون فلسفه و نیاز دست به کارهایی میزنند که بجای ترقی هنر موسیقی، سالها زمان نیاز است تا بتوانیم از سونامی ایجاد شده توسط آنها رهایی یابیم، به آرامش رسیده و به قبل بازگردیم.

افرادی با بی دانشی مطلق و بهره گیری از چند جمله ی به ظاهر جذاب در مقابل فرهنگ و هویت ایرانی ایستاده اند و با استفاده از ناآگاهی بسیاری از مردم، طرفدارانی برای خود دست و پاکرده اند و در حال تیشه زدن به ریشه ی این فرهنگ سترگ می باشند.

این روزها نامداران بیش از هر چیز علاقه مند به شرکت در جلسات بی ثمر، مصاحبه های پرهیاهو و بی محتوا، اجراهای بی اثر، نو آوری بی فلسفه و… هستند.

در جریان ثبت جهانی ردیف، تمام افرادی که علاقه مند به تظاهر و نشان دادن عشق نداشته اشان به ردیف بودند، مصاحبه هایی کردند که با نظرات
همیشگی شان بسیار مغایر بود. به عنوان نمونه از نامداری شنیده بودم «ردیف مانند پیرزن زشتی است که به زور آرایش راهش میبرند» بلافاصله بعد از ثبت جهانی ردیف در مصاحبه ای گفت : «از اینکه ردیف موسیقی به ثبت جهانی رسیده است بسیار خشنودم. باشد که جوانان زین پس با اعتقاد بیشتری به آموختن ردیف بپردازند و بیش از پیش قدر این گنج عظیم را بدانند!»

امروزه بسیاری از نامدارن، بدون اینکه به فکر رشد هنر موسیقی باشند، به فکر مطرح کردن خود و افزودن حضور شان در جامعه هستند، آنهم به هر قیمتی.

کما اینکه در عروج فاجعه آمیز فیروزه ی موسیقی ایران پرویز مشکاتیان، بسیاری از نامداران بدون شرمسار بودن از ساختن ایام تیره و تار برای ایشان، همین که بساط را برای جولان دادن خود فراهم یافتند، به سرعت شتافتند و شروع کردند به برگزاری مجلس ختم، مصاحبه و…

به اعتقاد بنده اکثر نوآوری ها، ابداعات، تلفیق ها، پیوندها، جهانی کردن ها و… ریشه در همین عطش حضور یا استمرار نام دارد.

غافل از اینکه، از عدم حضور فیزیکی بزرگوارانی چون قمر، صبا، درویش خان، بنان و… سالهاست که می گذرد،
ولی نام و حضورشان در لوح جان و ضمیر آگاه زمان، جاویدان و پر رنگ است.

مگر استاد بنان برای اثبات بزرگی خویش غیر از خواندن، آنهم در کمال عشق، نجابت، صداقت و تخصص چه کردند که نامشان اینگونه در تار و پود زمان گره خورده است؟

اینکه هرگاه در رشته ی تخصصی مان ناتوان شدیم و حرفی برای گفتن نداشتیم، بخاطر عشق به حضور دائم در رسانه ها، دست به ابداعات عجیب و بی خاصیت همراه با هیاهو و تبلیغات فراوان بزنیم شایسته است؟!

آیا ابداع و تلفیق بدون تخصص و نیاز دردی از جامعه دوا می کند؟ اینکه از هر کجا تکه ای برداریم، سر هم کنیم و با استفاده از اعتبار خود، از عاطفه ی زمان بهره بگیریم و بگوییم من آنم که رستم بود پهلوان، مشکل موسیقی حل می شود؟

آیا ممکن است در آزمایشگاه شیمی دو ماده را صرفأ بدین جهت که مایع هستند، با هم ترکیب کنند و بدون اینکه این مواد را بشناسند و بدانند خواصشان چیست، بخواهند از این ترکیب دردی از بشریت دوا کنند؟!

مازیار شاهی

مازیار شاهی

دیدگاه ها ۲

  • درود بر شما

    از سازهای ابداعی و استفاده بسیارش در گروه ها و اجراهای نوازندگان و خوانندگان بزرگ واقعا متعجبم! بسیاری از این سازها را از نزدیک دیدام. واقعا چیزی جز ابداع در ظاهر کاسه و دسته و سرپنجه نیست! گویا در عرض یک شب طرح صد ساز ابداعی عجیب و غریب به ذهن خلاق و خوش ذوق اساتید خطور کرده و در عمل نه سونیریته ویژه ای دارند نه توان رنگ آمیزی در اجرا و نه حتی استاندارد در کوک شدن و نواختن… جای تاسف ست… و به اسم ابداع، ساختار شکنی و رنگ آمیزی از آنها استفاده می شود!

  • بله
    حرفتونو کامل قبول دارم، مخصوصا درباره این سارهای عجیب و غریبی که روز به روز تعدادشون زیادتر می شه و فقط برای پر کردن صحنه و خودنمایی بیشتر توسط برخی خواننده ها دارن روی صحنه آورده می شن.
    ای کاش آقای شجریان به جای ساز ساختن از چهار خط ملودی زیبا در کارهاشون استفده می کردند، تنظیم و ارکستراسیون پیشکش. و وقتشونو صرف همکاری با کسانی می کردند که چیزی برای گفتن داشته باشند نه مثلا گروه شهناز با اون اجراها و سطح نوازندگی ضعیف.

بیشتر بحث شده است