گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

اِدیت پیاف، گنجشککِ آواز فرانسه (۱۲)

ادیت پیاف، میراث دار گاورُش (Gavroche شخصیتِ رمان بینوایان اثرِ ویکتور هوگو)، در دوران کودکی خود پاریس را پیموده بود، پاریسِ مردمی، محله هایی مثلِ پیگَل (Pigalle)، مونمانتر (Montmartre)، کلیشی (Clichy)، باربِس (Barbès)، مِنیلمونتا (Menilmontant)… در شبکیه ی چشم های او تصویرهایی ثبت شده بود که بعد ها، موضوعِ اصلیِ ترانه های او را تشکیل داد. در طول سال ها پیاف خیابان را به صحبت کردن، آواز خواندن و فریاد کشیدن واداشته بود و خیابان و مردم حاضر در آن با او یکی شده بودند.

امروز هیچ کس همچین توانایی را ندارد. گنجشکک ترسو، به صدایِ بینوایی، تباهی و سیاه ترین پَستی ها تبدیل شده بود. کسی که خود نیز فرزند فقر بود، سرنوشتِ کودکانِ بی خانمان، بی عشق، بی نان و بی مادر را سرمی داد.

ادیت با اینکه خیلی شلوغ و سرکش بود و کله‌گنده ها را تحویل نمی‌گرفت، وقتی با مردم عادی روبرو می شد و ترانه می خواند، هرچه در دل داشت بیرون می ریخت. گاه می خندید، گاه می‌گریست و مثل کودکان دست‌هایش را با شدت تمام تکان می‌داد. صدایش که آدمی را به دیدارِ خویشتن می‌برد، آینه‌ای از زندگیِ رنج بارِ او بود.

زن و احساساتِ او در برابرِ مرد از موضوعاتی بود که فکر ادیت پیاف را به خود مشغول کرده بود به گونه ای که به کَرات، ترانه هایش داستان جاودانی ِعشق را تکرار می کند: عشقی که متولد می شود، عشقی که می میرد، عشقی که وفا نمی کند، عشقی که دردآور است، عشقی که به گریه وامی دارد… زمانی که پیاف، هنگام خواندن، از پریشانی و تشویش، فریاد می کشید وانمود نمی کرد که درد دارد، او حقیقتاَ احساس درد می کرد. خواننده و قهرمانِ ترانه اش در یک بازیِ بسیار پیچیده ی آینه و کنایه در هم می آمیختند، به گونه ای که ملودی هایِ ادیت پیاف انعکاسی از زندگی نامه ی خود او بود. ژان فرانسوا کان (Jean-François Kahn) در مقاله ای با عنوان «پیاف» این چنین عنوان می کند: «او خود را می خواند و از طریق او، من و شما، به کمکِ گنجینه ی تمام نشدنیِ تهیدستی هایِ روزمره مان، خودمان را می سُراییم.» (منتشر شده در مجله Paroles et Musique، مارس ۱۹۸۸)

دکورهایِ ترانه های او همیشه یکسانند: پاریس، پاریسی که به هزاران شیوه ی مختلف به تصویر کشیده شده است: کافه های کوچک، سالن های رقص، میخانه های نفرت انگیز، خیابان ها هنگام سپیده دم… واژگان ترانه های پیاف بسیار ساده است. موفقیت ترانه های او نیز از به کارگیری این واژگان و در شیوه ی اعلامِ این موضوع به تمامِ دنیا که «زندگی برایش دردآور است و او احتیاج دارد که آن را بارها و بارها بیان کند»، نشأت می گیرد… شاعر لِئون پُل فَرگ (Léon-Pal Fargue) در مورد ویژگیِ خوانندگیِ پیاف این چنین بیان می کند: «هنگامی که می خواهد ما را به یاد پیروزیِ عشق، بی رحمیِ سرنوشت، نگرانیِ نفس گیرانه ی قطارها، شادیِ روشنایی یا تقدیرِ قلب بیاندازد، صدایش را در نت هایِ بالا ویبره می دهد.» (منتشر شده در مجله Nouvelle Revue Française، مارس ۱۹۳۸)

رنگ مورد علاقه ی ادیت پیاف آبی ست… رنگ عشق به گفته ی برخی سمبُل شناسان و رنگ عامیانه ی تمام و کمال برای اِبراز احساساتِ دختران خیال پرداز و با احساس. چشمان بسیاری از قهرمانانِ ترانه های او مانندِ چشمان مردِ دوست داشتنی و مورد علاقه اش، آبی است. آسمان پاریس آبی ست، رنگ خوشبختی نیز آبی ست.

ادیت پیاف مظهرِ صدایِ طلاییِ جاودانی فرانسه است. استعداد او را نمی توان تنها در خوانندگی خلاصه کرد زیرا او بیش از هشتاد ترانه نیز نوشته و حتی در آهنگسازی نیز با آهنگسازانَش همکاری داشته است. از جوانیِ فقیرانه تا حرفه ای جهانی، پیاف زندگیِ بسیار پر طلاطم و پر ماجرایی را گذراند که تا آخر، استعدادِ درخشانش بر آن تسلط داشت. زمان همچنان می گذرد ولی ادیت پیاف همچنان بابِ روز است؛ او هیچ گاه از مُد نمی افتد و منسوخ نمی شود.


منابع:
کتاب:

Antoine Court, « Le populaire à retrouver », Publications de l’Université de Sainte-Etienne, 1995
مجله ها:

Paroles et Musique, Mars 1988
Nouvelle Revue Française, Mars 1938
سایت های اینترنتی:


fr.wikipedia.org

qobuz.com


rfimusique.com

lapresse.ca

tempsreel.nouvelobs.com

evene.fr

edithpiaf.mes-biographies.com


sante.journaldesfemmes.com

cinememorial.com

boomer-cafe.net

www.lehall.com

lesoir.be

herodote.net

lesfilms13.com

appl-lachaise.net


cannes.com

raphaelperry.com


cerpcos.com

laprovence.com

منیره خلوتی

منیره خلوتی

متولد ۱۳۶۰
مترجم
دکترای زبان و ادبیات فرانسه

۱ نظر

بیشتر بحث شده است