مدرس را حین خواندن نماز با عمامه خودش خفه کردند و بعد از کشتن وی، محافظینش گزارش ذیل را تقدیم داشتند: صورتمجلس و گزارش لیله ۱۰/۹/۱۳۱۶ ساعت ۳۰/۲۲ یوم جاری اینجانب رسدبان ۳ مستوفیان کفیل شهربانی کاشمر به جمعیت سرپاسبان یکم موسی شجاعی به منزل واقعه در محله نو که شخص سید حسن مدرس زندانی، در آنجا بود، رفته مشاهده شد زندانی مزبور فوت در صورتیکه سرپاسبان اظهار میدارد در یک ساعت قبل که من جهت بازدید او رفتم، محمد فراموشکار پاسداران زندانی مزبور اظهار میدارند که متوفای فوق به مرض تنگ نفس سینه مبتلا بوده و تا یکساعت قبل حیات داشته که بعدا فوت نموده است. امضا.
۲- نصرت الدوله فیروز (فرمانرمائیان) در تبعید سمنان و تحت مراقبت رسدبان سیف اللّه فولادی بود، بنا به دستور مختاری رئیس کل شهربانی سه نفر ذیل: عقیلیپور، فرشچی و عباس بختیار معروف به شش انگشتی جهت قتل وی به سمنان اعزام میگردند.
در سمنان هر سه نفر وارد اتاق شده، ابتدا گیلاس پر از سمی را به او میدهند تا بخورد، همین که نصرت الدوله با کمال بیاعتنایی دست خود را برای گرفتن گیلاس سم دراز میکند، عباس بختیاری که در پشت سر نصرت الدوله ایستاده بود غفلتا او را بغل کرده و بر زمین میزند و گلوی او را گرفته شروع به فشار دادن میکند، فولادی هم فورا بر روی سینه وی نشسته دستهای او را محکوم میگیرد، فرشچی هم در نگهداری پاهای نصرت الدوله شرکت میکند.
فرشچی کارمند شهربانی که در این جنایت شرکت داشته اقرار میکند که چون عباس مختار خدمتکار شخصی ریاست کل شهربانی نهایت تخصص را در خفه کردن اشخاص داشت، بنا به گفته خودش طوری گلو را گرفته بود که آثاری باقی نماند. پس از اینکه قضیه خاتمه داده شده لباسهای او را مرتب نموده عینک شاهزاده را به چشمش زده و روی تختخواب خواباندیم و دنبال دکتر فرستادیم.
۳- فرخی یزدی را شبانه از زندان به مریضخانه بردند، در آنجا پزشک احمدی و سرهنگ نیرومند رئیس زندان و جلادهای دیگر حضور داشتند. چند نفر او را روی تختخواب خواباندند و دست و پایش را محکم گرفتند تا مقاومت نکند. محل این فاجعه در اتاق دستشویی مریضخانه زندان پایین بود.
پزشک احمدی آستینهایش را بالا زد. فرخی میخواست نعره بکشد ولی چند نفر دستها را روی دهان او گذاشتند. احمدی تزریق خالی پر از هوا را به رگ او زد و هوا را در رگش خالی کرد. کمکم در حال آن شاعر خفقان پیدا شد و به خرخر افتاد و رنگش مثل قیر سیاه شد و پس از مدتی تشنج و خفقان بیجان شد.
۴- شب چهاردهم خرداد بنا به دستور مختاری، عباس بختیار و مقدادی به معاونت عباس یاوری و عقیلیپور و جمشیدی، شیخ خزعل را در اتاقش خفه کردند و درفشی به شقیقه او کوبیدند. چند روز بعد از قتل چکی به مبلغ ده هزار ریال صادر و مقدادی با اخذ آن چک رسیدی داد و به ترتیب زیر، بین قاتلین تقسیم کرد: ۱- عباس بختیاری که گلوی شیخ را گرفته بود ۴۰۰۰ ریال ۲- حسینعلی فرشچی که درفش را به شقیقه فرو کرده بود ۳۰۰۰ ریال ۳- عباس جمشیدی که در حیاط راهرو مراقبت میکرد ۲۰۰۰ ریال ۴- عباس یاوری که در پشت در مراقبت بود ۵۰۰ ریال ۵- عقیلیپور که در پشت در مراقب بود ۵۰۰ ریال.
هریک از گیرندگان وجه قبضی بدین مضمون میدهند: مبلغ … ریال به رسم انعام از اعتبار مخفی توسط مقدادی واصل گردید.
۵- پزشک احمدی، وقتی تیمورتاش را مسموم کرد (با تزریق استرکنین) تیمورتاش که در حال جان کندن بوده ولی هنوز مختصر حیاتی داشت، به شهادت دکتر محمد خروش و اظهارات معین طبیب ابوالقاسم حائری برای اینکه خبر مرگ مصنوعی زودتر به عرض برسد نازبالش و پتو را بر دهان او گذاشت و او را آهسته خفه کرد.
۶- پزشک احمدی که با تزریق سم {به} سردار اسعد {او را کشت} گزارش جالبی داد که عینا از پرونده ۱۲/۱۸ ۲۹۱ شهربانی نقل میگردد: مقام ریاست اداره پلیس جعفر قلی خان اسعد در دو هفته قبل مبتلا به سکته قلبی شده بود و تحت معالجه قرار گرفته بود. لیله ۱۰/۱/۱۳ فوت نموده است. دکتر احمدی.
۱ نظر