بعد از گفت و گو دربارهی داوری، «ارزیابی» (Evaluation) معرفی و توضیح داده شد که ارزیابی «[یا سنجش] به مفهوم عام روندی است که در بسیاری از نقدها میتوان یافت. در نگرش این کارگاه به ارزیابی، پنداشتی معطوف به یافتن سنجههای یک متن [در این مورد موسیقایی] بدون گرایش به داوری مشخص مد نظر است.» بنابراین از نظر مدرس کارگاه ارزیابی عملی است که میتواند محدود به یک موضوع شود و همچنین میتواند به عنوان پایهی داوری تعبیر شود. افزون بر این یادآوری شد که یکی از واژگان کلیدی در تعریف محدود نقد (فعالیت حرفهای در رسانههای نوشتاری و ….) ارزیابی است.
آخرین مفهوم از سهگانهی یاد شده «ارزشگذاری» یا «داوری دربارهی ارزش» (Value Judgment) بود که مورد بحث قرار گرفت. مطابق تعریفی که در کارگاه ارائه شد ارزشگذاری «تنها به معنای اعلام خوب یا بد اثر هنری نیست بلکه شامل تشخیص و رای دادن در مورد جایگاه یک اثر هنری نیز میشود.» رای دادن دربارهی ارزش یک اثر هنری بخشی مهم از تاریخ نقد موسیقی (و البته گونههای دیگر نوشتن دربارهی آن) را تشکیل میدهد.
منتقد و هنرشناس از جهات مختلفی مایلند بتوانند ارزش یک اثر هنری را تشخیص بدهند (یا تعیین کنند). بر اساس این تعریف، ارزشگذاریِ هنری یافتن جایگاه یک مصداق عینی است در میان بسیار همتایان دیگرش که انواعی از آن مانند «رتبهبندی» (Ranking) (توسط منتقدان) امروزه کاربردی همگانی و جایگاهی در تولید فرهنگی یافته است.
ارزشگذاری، چه به معنای نازل آن با اعلام خوبی یا بدی یک اثر (یعنی همان که داوری نامیده شد) و چه به معنای تعیین جایگاه تاریخی اثر در نقدگری امروزین دنیا با دشواریهایی (عموما فلسفی یا مربوط به مرجعیت نقد) روبروست.
بحث بر سر این سه مفهوم با چالش بیشتری همراه بود. از یک سو کسانی در کارگاه معتقد بودند به دشواری ممکن است بتوان این مفاهیم را در عمل از یکدیگر متمایز کرد و از سوی دیگر افرادی با نظر نه چندان موافقِ مدرس کارگاه نسبت به «داوری خوب و بد» همرای نبودند.
گفتاورد (مباحثه، جدل) (Polemic) فن بعدی بود که دربارهی آن صحبت شد: «گفتاورد میتواند به طور مستقیم میان دو یا چند شخص از طریق نوشتن نوشتههای متعدد در پاسخ یکدیگر رخ دهد یا در متن نوشته شده توسط یک نفر به شکل رویارویی مجازی با نظرات شخصی دیگر.» نقد جدلی (به هر دو صورت) در نوشتارهای فارسی اخیر کمتر دیده میشود.
به عنوان نمونهای تند و تیز و البته فنی از این نوع کنش نقدگرانه؛ سه نوشتار که نخستین در نقد موسیقی (بازسازی فرهاد فخرالدینی از قطعهی نغمهنگاری شده به دست عبدالقادر مراغی به عنوان بخشی از موسیقی سریال امام علی) و بعدیها در جریان جدل شکل گرفته نوشته شدهاند، معرفی شد. این نوشتارها عبارتاند از: «نگاهی به بازسازیهای قطعهی «حسینی»» نوشتهی «م. ح. آریان» (محسن حجاریان) در فصلنامهی ماهور شمارهی ۱، «نقدی بر نقد» نوشتهی «فرهاد فخرالدینی» در فصلنامهی ماهور شمارهی ۳، و بالاخره «توضیحاتی بر «نقدی بر نقد» آقای فخرالدینی و چند مقوله موسیقایی» نوشتهی «محسن حجاریان» در چهارمین کتاب سال شیدا.
جریان معرفی فنون مختلف در کارگاه با رسیدن به «تجزیه و تحلیل منطقی» (Logical Analysis) (به معنای عام) ادامه یافت اما اعلام شد با توجه به این که «تجریه و تحلیل موسیقایی» به طور جداگانه در جلسات آینده مورد بررسی قرار میگیرد تنها به این تعریف کوتاه بسنده میشود که: «فرآیند شکستن یک مساله به مولفههای خردتر یا اجزای سازنده برای حل یا شناخت بهتر آن، یا به عکس بررسی رابطهی این اجزا با کل.» به عنوان مثالی از کاربرد این فن هم دو مقاله معرفی شده، اما به دلیل کمبود وقت خوانده نشدند؛ «پیوند شعر و موسیقی قاعده یا سبک؟» نوشتهی «ساسان فاطمی» در فصلنامهی ماهور شماره ۲۸ و «موسیقی بر چهارسوی خود: جنبههای مختلف ظهور هویت موسیقایی در آثار دو آهنگساز ایرانی» نوشتهی «آروین صداقتکیش» در فصلنامهی ماهور شماره ۵۰.
کارگاه با یک اشارهی کوتاه به «نگرگاه و راستای دید» به معنای گزینش نوع برخورد با اثر مورد نقد و راستایی که برای بررسی انتخاب میشود -که به گفتهی بعضی شرکتکنندگان میتوان آن را به «شم نقد» نیز تعبیر کرد- و تاکید بر این نکته که دستکم تا امروز راهی جز تجربه کردن برای آموزش این موضوع یافت نشده است، و طرح تمرینی کور (ارائهی دو قطعهی موسیقی بدون اطلاعات و درخواست برای نوشتن نقدی که دستکم دو فن از فنهای مطرح شدهی این جلسه را به کار گیرد) به پایان رسید.
۱ نظر